فخر آفاق پارسا (۱۲۷۷ تهران-؟) روزنامهنگار دوران مشروطیت و از فعالان جنبش زنان در ایران بود. وی مادر فرخرو پارسا، اولین وزیر زن ایرانی در کابینۀ امیرعباس هویدا بود.
او که مدیر مسئول جهان زنان بود، نخستین زن روزنامهنگار در تاریخ ایران است که تبعید شدهاست. او دو سال در تبعید به سر برد و در بازگشت به عضویت جمعیت نسوان وطنخواه درآمد.
* * * * *
«... تازه به قم رسيده بوديم كه شنيدم مردم اراك چند نفر از افراد خارج از مذهب را شكنجه داده بودند. چون آن زمان عده اي از اوباش به من هم، چنين اتهام ناروايي را مي زدند ترسيد. تصميم گرفتم در قم بمانم. تلگرافي براي رييس الوزراي وقت فرستادم كه من در قم مي مانم، زيرا پايم به شدت درد ميكند و توان سفر ندارم. به فاصله 12 ساعت جواب موافق آمد و ما در قم ماندگار شديم.»
روزهاي پر تب و تابي بود. لايحه واگذاري امتياز معادن نفت شمال به كمپاني استاندارد اويل در دست تهيه بود و رقباي انگليسي و شوروي با تهيه اين لايحه به شدت مخالفت مي كردند. از سوي ديگر، حدود صد و بيست تن از رجال سياسي كشور متهم شده بودند كه قصد ترور قوام السلطنه رييس الوزراي وقت و رضا خان سردار سپه را داشته اند. جو شهر تهران متشنج بود، مخالفان رييس الوزراي وقت به دنبال بهانه اي براي سامان دهي اعتراض عمومي بودند. چه مستمسكي بهتر از مقاله هاي مجله «جهان زنان» و تحت فشار قرار دادن زن و شوهر فرهنگ دوستي كه مجله را منتشر مي كنند و سري هم در سياست داشتند؟ مخالفان قوام السلطنه بازاريان و كسبه شهر را عليه مجله «جهان زنان» تحريك كردند تا از اين طريق خواسته هاي خود را به دولت قوام بقبولانند. سرانجام نشريه توقيف و «فخر آفاق پارسا» به اراك تبعيد مي شود.
فخر آفاق پارسا، از اولين زنان روزنامه نگار در دوران مشروطيت است. او در سال ۱۲۷۷ خورشيدي در تهران متولد شد. در خانه پدري معلم سرخانه داشت و زبان هاي عربي و فرانسه را نيز جداگانه آموخت و تنها 14 سال داشت كه شروع به تدريس در يكي از دبستان هاي تازه تاسيس شهر تهران كرد. پانزده ساله بود كه به خواستگاري پسر مدير مدرسه پاسخ مثبت داد و با او پيمان زناشويي بست. همسرش مدير داخلي روزنامه «ارشاد» و از روزنامه نگاران مشهور روزگار بود. اندكي پس از ازدواج شوهر به سمت «تحويل داري اداره تذكره خراسان» منصوب شد و «فخر آفاق پارسا» نيز با شوهر راهي مشهد شد و در دبستان دخترانه فروغ شروع به تدريس كرد. وي در حين تدريس در مدرسه موفق شد تا امتياز مجله «جهان زنان» كه نشريه اي ويژه زنان بود را اخذ كند. البته صاحب امتياز نشريه همسر وي بود و مطالب نشريه نيز با همفكري زن و شوهر نوشته مي شد. مجله جهان زنان به صورت ماهنامه منتشر مي شد و درباره مشي آن، روي جلد مجله نوشته شده بود: «افكار ما: تربيت خود، تعليم نوع خود، ثبوت والامقامي خود، اثبات لزوم پيروي از شرايع نبوي و بالاخره تذكار روش زندگاني و سلوك با سرپرستان و شوهر كه هم تامين دنياي ما را كرده، مظلوم وار در زير لگد و مشت شوهر جان نداده يا به طناب قساوت آنان مصلوب نشويم و هم به اجر اخروي و مواعيد پيغمبر نايل گرديم. عمل ما تنها از روي شرايع نبوي و دين حقه اسلام است و آنچه مي خواهيم را از حضرت حق طلب مي كنيم.» مباحث مورد علاقه اين مجله عبارت بود از خانه داري، بچه داري، تحصيل دختران و زنان و بهداشت كودكان. نگرش حاكم بر اين مجله و روش هايي كه براي احقاق حقوق زنان از سوي فخر آفاق پارسا مطرح مي شد، با ديگر نشريات خاص زنان تفاوت چشمگيري داشت. فخر آفاق پارسا معتقد بود كه در شرايط فعلي زنان نبايددر سياست مداخله كنند يا با مخالفان حقوق زنان درگير شوند; بلكه بايد «با همان احساسات و عواطف و صداقت و تقاضاي حمايت از مردان زمامدار، عجالتااستدعا و تمنا كنند كه وسيله تعليم زنان هرچه بيشتر فراهم شده و نشر معارف در ميان زنان توسعه بيشتر يابد.» اختلاف نظر فخر آفاق پارسا با ديگر فعالان حقوق زنان تنها در شيوه ها و روش ها و اهداف خلاصه نمي شد، او تلقي خاصي نسبت به زنان داشت و به شكلي هدفمند لحني محافظه كارانه را درباره حقوق زنان اتخاذ كرده بود. با وجود اين احتياط اما پس از انتشار سرمقاله اي درباره تساوي حقوق زنان با مردان،از سوي برخي نشريه او محكوم به ضديت با اسلام شد و خانه او را غارت كرده و وي را مورد حملات شديدي قرار دادند. وي توانست از اين مهلكه جان سالم به در برد و در خانه يكي از دوستانش پناه گيرد. مخالفان او سرانجام موفق شدند نه تنها امتياز نشريه را لغو كنند، بلكه فخر آفاق كه باردار بود را نيز به اراك تبعيد كنند. وي اولين زن روزنامه نگار در تاريخ ايران است كه تبعيد شده است. در راه اراك در شهر قم بود كه از غايله اراك باخبر شد و سرانجام با شوهر و فرزندانش در قم ماندگار شد.
* * *

پارسینه: مجله "جهان زنان" از جمله نشريات مستهجني بود كه در سال هاي اول كودتاي رضاخان منتشر ميشد . اين نشريه
ابتدا در مشهد تحت نظر فرخ دين پارسا و فخر آفاق پارسا تأسيس گرديد و شماره اول آن در ۲۴ صفحه به قطع کوچک در مطبعه سربي طوس طبع و در تاريخ ۱۵ بهمن ۱۲۹۹ منتشر شد. قيمت اشتراک آن در داخل کشور، ساليانه ۳۰ قران، شش ماهه ۱۸ قران و در خارج از کشور ساليانه ۴۰ قران و قيمت تک شماره آن نيز در داخل کشور دو قران بود.
مجله "جهان زنان" هر دو هفته يك بار منتشر مي شد و روي جلد هر شماره ، مندرجات آن كه به امور زنان محدود ميشد منعكس ميگرديد. بر روي جلد تمامي شماره هاي آن اين عبارت درج شده بود: « فقط راجع به امور زندگاني و لزوم تعليم زنان نگارش مي يابد» فهرست مندرجات هر شماره در ابتداي صفحه اول چاپ شده و فهرست شماره اول آن از اين قرار بود:
- عمل و امل زنان جهان
- لزوم تعليم زنان
- بچه پروردن
- زنان نامي
- پخت و پز
- مفاخر زنان
- اشعار
- مطايبه
- سپاسگزاري
- اطلاع
- اولين خدمت
پس از انتشار شماره چهارم مجله مورخ پنجم ارديبهشت ۱۳۰۰ ، چون مدير آن (فرخ دين پارسا) به تهران منتقل شده اداره مجله نيز به تهران انتقال يافت . در تهران نزديک به شش ماه انتشار مجله به تأخيرافتاد .
"جهان زنان" قرار بود در ماه شهريور ۱۳۰۰ منتشر گردد اما توقيف آن و از طرفي مسافرت موسس مجله به سمنان که به منظور تحقيق در معادن سمنان بوده است، انتشار مجله را تا ماه مهر سال مذکور به تأخير انداخت. از اين رو شماره پنجم سال اول اين مجله در تهران در ماه مهر ۱۳۰۰ در ۳۲ صفحه به قطع کوچک خشتي و با چاپ سربي در مطبه برادران باقر زاده طبع و انتشار يافت. در شماره جديد نيز موسس مجله فرخ دين پارسا و مدير آن فخر آفاق پارسا معرفي شده است. وجه اشتراک و ساير خصوصيات مجله به روال مذکور بوده و محل اداره آن در خيابان ناصرخسرو قرار داشت.
انتشار مجله "جهان زنان" در تهران توفيق چنداني به دست نياورد. اين مجله به دليل انتشار برخي مطالب ضد دين مورد اعتراض قرار گرفت و نهايتا موسس و مدير مجله به اراک تبعيد شدند. از اين رو پس از مدتي وقفه و تعطيلي بار ديگر در صدد انتشار بر آمد. اما تلاشي که در سال ۱۳۰۹ براي انتشار مجدد اين مجله به کار رفت توفيق نيافت و مجله ديگر هيچ گاه منتشر نشد.
اعتراض شهيد مدرس
نامه اعتراضيه شهيد سيد حسن مدرس به مندرجات انحرافي مجله "جهان زنان" بدين شرح است :
بسم الله الرحمن الرحيم – حضور مبارك حضرت مولائي آقاي امير اعلم وزير معارف و اوقاف ، زحمت ميدهم شماره پنجم مجله جهان زنان را مطالعه كردم غير از پنج الي شش ورق اول موضوع بحث امثال من نيست والا عرض ميكردم كه آنها هم چندان مفيد نيست . اما چند ورق اول مجملات و مبهماتي است كه از روي جهل و بي اطلاعي از حقوق مشروع و غير مشروع زنهاي ملل دنيا اظهار شده . البته تصديق خواهيد فرمود كه ارشاد از روي جهل غير از فساد و ضلالت نتيجه ندارد . اگر نويسنده انكار دارد بفرماييد حاضر شده ، خود شما هم تشريف داشته باشيد تا واضح شود كه صاحب اين كلمات ابدا واقف از حقوق زنها به قانون اسلام نيست تا بفهمد كه حقوق آنها و آسايش آنها در قانون اسلام زايد بر آنچه خيال ميكنند مراعات شده .
بلي ، عيش و عشرت و تمتع از او منحصر بيت شوهر است و با الجمله بايد سعي كرد كه حقوقي كه در اسلام مقرر است مجري شود . هر عيب كه هست از مسلماني ماست . در خاتمه عرض ميكنم جاهل است گوينده و نويسنده اين اوراق و قابليت نوشتن و انتشار دادن اين گونه مطالب را ندارد . والله يهدي من يشاء
و السلام عليكم – في ۱۴شهر صفر ۱۳۴۰ – سيد حسن المدرس
سند : سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران ، بخش آرشيو روزشمار
برچسبها: فخر آفاق پارسا, دكترفَرُّخرو پارساي, اميرعباس هويدا, جمعیت نسوان وطنخواه