بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..

حبیب محبیان معروف به حبیب (زادهٔ ۴ مهر ۱۳۳۱ در شمیران تهران – درگذشتهٔ ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ در روستای نیاسته، کتالم،رامسر)، خواننده، آهنگساز، نوازنده و ترانه‌سرای ایرانی بود. او در دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی با آلبوم مرد تنهای شب به شهرت رسید.


برچسب‌ها: حبیب محبیان, محمد محبیان, سمیر زند, اسفنديار رحيم مشايي

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۵ توسط آ . پاسارگاد

محمدرضا گلزار (زاده ۱ فروردین ۱۳۵۶) بازیگر سینما، نوازنده گیتار، خواننده و مدل آگهی‌های تبلیغاتی ایرانی است. وی را بیشتر به عنوان یک مدل سینمایی میشناسند. گلزار در اواخر دهه ۷۰ شمسی در ایران به شهرت رسید.

پیشینه

گلزار فارغ‌التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد.

گلزار در سال ۱۳۷۹ برای نخستین بار در فیلم سام و نرگس ساخته ایرج قادری بازیگری سینما را تجربه کرد. با اینکه چند باری تا آستانهٔ بازی در فیلم‌های کارگردانانی چون بهرام بیضایی برای فیلم لبه پرتگاه، داریوش مهرجویی برای فیلم مهمان مامان، مسعود کیمیایی برای فیلم سربازان جمعه و ابراهیم حاتمی کیا برای فیلم دعوت پیش رفت اما هیچ کدام به نتیجه نرسید. فیلمنامه شیش و بش توسط گلزار در سال ۱۳۸۶ در بانک فیلمنامه ثبت شده ...

 

 


برچسب‌ها: محمدرضا گلزار, دانش آموختگان دانشگاه آزاد اسلامي, مسعود كيميايي, اسكي

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
 

اسفندیار رحیم مشایی
Mashai Russia June 2009.jpg
اسفندیار رحیم مشایی در اجلاس سازمان شانگهای (روسیه ۲۰۰۹)
شناسنامه
نام مستعار مرتضی محب الاولیا
زادروز آبان ۱۳۳۹
زادگاه رامسر (روستای مشاکلایه که جز شهر کتالم است)، ایران
دین اسلام شیعه
اطلاعات سیاسی
سمت رئیس دبیرخانهٔ جنبش عدم تعهد
جانشین رئیس جمهور در شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور
ریاست جمهوری
رئیس کمیسیون فرهنگی دولت
مشاور فرهنگی رئیس جمهور
رئیس مرکز ملی جهانی‌شدن
ریاست گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری
سمت‌های پیشین رئیس دفتر رییس‌جمهور
ریاست سازمان میراث فرهنگی ایران
رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
مدیر رادیو پیام
مدیر رادیو تهران
مسئول مناطق بحرانی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در زمان وزارت محمد محمدی ری‌شهری
مدیر کل اجتماعی وزارت کشور
مسئول تدوین استراتژی ‏نظام جمهوری اسلامی در خصوص اکراد ایرانی

اسفندیار رحیم مشایی (زادهٔ آبان ۱۳۳۹ در روستای مشا از توابع رامسر) سیاست‌مدار ایرانی و رئیس دبیرخانهٔ جنبش عدم تعهد، مشاور رییس‌جمهور، دبیر کمیسیون فرهنگی دولت، ریاست شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، ریاست گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری، رئیس کارگروه زیارت و فرهنگ رضوی، جانشین رئیس‌جمهور در شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور، رئیس مرکز ملی جهانی‌شدن، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت ایران و نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور خاورمیانه است...

 


برچسب‌ها: اسفنديار رحيم مشايي, دكتر محمود احمدي نژاد, انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری, آيت‌الله خامنه‌اي

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
 

داوود احمدی نژاد از نیروهای سابق اطلاعات وامنیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در دوران ریاست جمهوری دكتر محمود احمدی نژاد به پست ریاست بازرسی نهاد ریاست جمهوری منصوب شد. وی در مرداد ۱۳۸۷ از مقام خود کناره‌گیری کرد. علت برکناری وی توسط برخی رسانه‌ها اختلاف با محمود احمدی نژاد بر سر انتصاب علی کردان به پست وزارت کشور و نیز تأثیرپذیری زیاد از مشایی و مشارکت دادن ايشان در کارها بود که توسط رسانه‌های دولتی استعفا به درخواست خود او اعلام گردید.داوود بعدها اختلافات با برادر کوچکتر (محمود احمدی نژاد) پیرامون انتصاب علی کردان به پست وزارت کشور را تأیید کرد و برخی رسانه‌ها وی را عامل انتشار اعلامیه هفت صفحه‌ای در مجلس در روز رأی‌گیری دانستند .


برچسب‌ها: داوود احمدی نژاد, دكتر محمود احمدي نژاد, انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری, اسفنديار رحيم مشايي

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
 

 

دكتر روح ‏الله احمدزاده کرمانی (زمستان ۱۳۵۷) رئیس سابق سازمان میراث ‏فرهنگی و گردشگری ایران و استاندار سابق استان فارس است.

روح‏الله احمدزاده با حضور در ساختمان وزارت کشور برای کاندیداتوری در انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کرد.

زندگینامه ...

 


برچسب‌ها: دكتر روح ‏الله احمدزاده کرمانی, دكتر محمود احمدي نژاد, انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری, اسفنديار رحيم مشايي

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
 

 

علیرضا علی‌احمدی جشفقانی (زادهٔ ۱۳۳۸، خمینی شهراصفهان) یکی از دولت‌مردان ایرانی و وزیر آموزش و پرورش ایران در کابینه اول محمود احمدی نژاد است. وی مدرک دکترای خود را در مدیریت تولید از دانشگاه تربیت مدرس و مدرک کارشناسی ارشد را در زمینه مهندسی صنایع از دانشگاه تربیت مدرس و همچنین مدرک کارشناسی را در زمینه مهندسی متالورژی از دانشگاه علم و صنعت ایران کسب کرد. همجنین مهرداد بذرپاش (رئیس جوان کمپانی خودروسازی پارس خودرو و مشاور احمدی نژاد) داماد اوست.

وزارت

علی‌احمدی در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ از سوی محمود احمدی‌نژاد برای تصدّی...

 


برچسب‌ها: علیرضا علی‌احمدی جشفقانی, دكتر محمود احمدي نژاد, انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری, اسفنديار رحيم مشايي

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد

صادق واعظ زاده (۱۳۳۸، مشهد)

وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را با جهش تحصیلی در این شهر گذراند و در سال ۱۳۵۵ در رشته مهندسی برق در دانشگاه علم و صنعت ایران پذیرفته شد.

واعظ زاده در دوران تحصیل در فعالیت‌های دانشجویی اسلامی، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حضوری فعال داشت.

وی مدرک لیسانس خود را در سال ۱۳۶۴ دریافت کرد و پس از قبولی در امتحانات سراسری اعزام دانشجو به خارج، درجه فوق لیسانس و دکتری مهندسی برق را از دانشگاه کوئین کانادا به ترتیب در سال‌های ۱۳۷۲ و ۱۳۷۶ اخذ کرد و به عنوان استادیار در دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگا تهران مشغول به کار شد. واعظ زاده در سال ۱۳۸۰ به رتبه دانشیاری و در سال ۱۳۸۴ به رتبه استادی ارتقاء یافت.استاد گروه قدرت دانشکده مهندسی برق دانشگاه تهران و عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظاماست. او در دولت اول محمود احمدی‌نژاد اولین معاون علمی رییس جمهور ایران، دبیر شورای عالی آموزش، پژوهش و فناوری و رییس بنیاد ملی نخبگان بود. وی هم اکنون رئیس شورای عالی مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت می‌باشد.

واعظ زاده در حالی که عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت بود در سال ۱۳۹۲ کاندیدای یازدهمین دوره ریاست جمهوری شد.

صادق واعظ زاده معاون پیشین رئیس‌جمهور، در اولین دقایق آغاز ثبت نام از کاندیداهای ریاست جمهوری، در ستاد انتخابات کشور حضور یافت و با ثبت نام در این انتخابات، اولین کاندیدای رسمی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ...

 


برچسب‌ها: صادق واعظ زاده, دانشگاه تهران, دكتر محمود احمدي نژاد, انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
 

هوشنگ امیراحمدی (زاده ۱۳۲۶ ،ماسال)از اهالی تالش بزرگ استاد دانشگاه دانشگاه راتگرز، دانشگاه ایالتی نیوجرسی و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه است. وی بنیانگذار و رئیس شورای آمریکائیان و ایرانیان نیز هست. این شورا مرکزی برای پژوهش و سیاست‌گذاری است و تلاش دارد ادراک متقابل مردم ایران و ایالات متحده آمریکا را نسبت به یکدیگر بهبود بخشد. وی همچنین از بنیانگذاران و مدیران مرکز تجزیه و تحلیل مسائل ایران است. وی برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری ایران (1392) رسما اعلام آمادگی نموده است .

تحصیلات

او ابتدا در ایران و در دانشگاه تبریز در رشتهٔ مهندسی کشاورزی تحصیلات عالی خود را آغاز کرده‌است. سپس به آمریکا رفته و در دانشگاه دالاس مدرک کارشناسی ارشد خود را به‌دست آورده است. او دکترای خود را در رشته برنامه ریزی و توسعه ی بین المللی از دانشگاه کرنل در ایالت نیویورک دریافت کرده است.

تالیفات

تالیفات وی شامل بیش از بیست و پنج کتاب، از جمله پانزده عنوان در مورد رابطه ایران و آمریکا، و بیش از دویست مقاله علمی و مردمی است که به صورت عمده به زبان‌های انگلیسی و فارسی در خارج و داخل کشور منتشر شده اند. از جمله این نوشته ها عبارتند از

  • انقلاب و گُذار اقتصادی: تجربه ایران
  • منطقه دریای خزر بر سر چند راهی: عرصه ای نو برای انرژی و توسعه
  • جزایر کوچک، سیاستهای بزرگ: تنب و ابوموسی در خلیج فارس
  • یالات متحده و خاورمیانه: جستجو برای یافتن افقهای جدید
  • ایران پس از انقلاب
  • ایران و جهان عرب
  • بازسازی و دیپلماسی منطقه ای در خلیج فارس
  • توسعه شهری در جهان اسلام
  • جامعه سیاسی، جامعه مدنی، و توسعه ملی
  • ابزارهای توسعه صنعتی
  • تداوم و گسست

وی در همایش  و گردهمایی ایرانیان خارج از کشور در تهران در زمان دولت آقای دکتر محمود احمدی نژاد به مدیریت آقای اسفندیار رحیم مشایی هم حضور داشته است

امیراحمدی در جواب یک سئوال از عصر ایران این جواب را داد :

شما به عنوان يكي از شاخص ترين چهره هاي لابي كننده براي بهبود رابطه ايران و آمريكا در سال هاي گذشته مطرح بوده ايد . تلاش هاي شما در اين زمينه در چه حوزه هايي متمركز است ؟

رابطه را دولت ها برقرارمی کنند و یا بهبود می خشند. نیروهای غیر دولتی هرگز در هیچ زمان و کشوری نتوانسته اند کاری بیشتر از ایجاد زمینه های لازم برای درک بهتر مسائل فیمابین و یا ایجاد یک پلاتفرم برای گفتگو نمایند. من هم به کمک شورای ایرانیان و امریکائیان، که یک سازمان غیر دولتی و غیر وابسته است، کاری بیش از این نکرده ایم.

یعنی عمده فعالیت های من در این بیست و چند سال گذشته روی درک بهتر و ایجاد یک پلاتفرم مناسب بوده است. باید با افتخار عرض کنم که در این راه ما کامیابی های زیادی داشته ایم و فرصتهای مهمی ایجاد کردیم که متاسفانه از سوی ایران و یا امریکا سوخته شدند.

برای مثال، من سعی کرده ام دولت امریکا را قانع کنم که نسبت به سیاست های گذشته خود در رابطه با ایران اظهار ندامت بکند که در سال 2000 میلادی این کار را کرد وقتی وزیر امورخارجه وقت امریکا از ملت ایران برای کودتای 1332 عذر خواهی کرد و سیاست های امریکا را در پشتیبانی ازعراق اشتباه خواند.

در همان زمان خانم البرایت تحریم ها را ازروی فرش و بعضی مواد غذائی و داروئی هم برداشت. من همچنین سعی کرده ام که سیاست های جنگی نیروهای جنگ طلب امریکا را به جهانیان بشناسانم و جلوی حرکت های تجاوزکارانه احتمالی انها را با کمک خود امریکائیان با نفوذی که در مدیریت شورا حضور داشتند بگیرم که آقای سایروس ونس وزیر امور خارجه دولت آقای جیمی کارتر یکی از آن امریکائیهای مورد نظر است که یک وقت رئیس هیئت مدیره شورا بود.من و شورا در بیست و چند سال گذشته بطور مستمر و بدون هیچگونه تزلزلی با سیاست های تحریمی، انزوائی و تهدیدی امریکا و همدستانش مخالفت آشکار کرده ایم و با نوشته ها و کنفرانس ها و مصاحبه های خود نه تنها این مخالفتها را به گوش دنیا رسانده ایم بلکه علت مخالفت خود وغیر سودمند بودن این سیاست ها را هم بطور مستمر و مستند توضیح داده ایم.

من همچنین دو سال پیش طی یک نامه تکان دهنده رو باز به آقای اوباما تراژدی سوانح هوائی ایران را توضیح دادم و از ایشان خواستم که تحریم را از روی فروش یدکی ها و هواپیماهای مسافربری بردارد که تصادفا جواب مثبت ولی مشروطی هم گرفتم که مورد قبول ایران واقع نشد. مواردی از این نوع زیاد هستند و من به این فعالیت های خود افتخار میکنم. در دوران های متمادی امریکا سیاست های متفاوتی را در باره ایران بکار گفته است و در هر دوره هم یکی از مسائل فیمابین را عمده کرده اند.

مثلا یک وقت امریکا موضوع تروریسم و صلح اعراب و اسرائیل را عمده کرده بود و می خواست "رفتار" ایران را در این رابطه عوض کند و فکر میکرد با تحریم این کار ممکن است که البته دید نمیشود. بعدها در دوره آقای جورج بوش پسر تاکید امریکا رفت روی قضیه غنی سازی اورانیوم و سیاست کاهش قدرت ایران با زور نظامی در کنار تحریم ها و "حرف زدن با مردم ایران". این سیاست هم بدلیل گرفتاریهای امریکا در عراق و افغانستان و مشکلات مالی و هوشیاری ایران عقیم ماند.

دولت اوباما انگارکه کشف تازه ای کرده باشد، مخصوصا بعد از انتخابات 1388، به یکباره عاشق دمکراسی و حقوق بشر در ایران شده است و با عمده کردن این دو موضوع سیاست "براندازی نرم" را پیش گرفته است، یعنی همان سیاست "حرف زدن با مردم ایران" را.
این سیاست با توجه با گرفتاریهای نظامی و اقتصادی امریکا با توان ان کشورهم همخوانی بهتری دارد. اساس این سیاست در استفاده "ابزاری" امریکا و مخالفان جمهوری اسلامی از یکدیگراست وگرنه طرفین وجه مشترک دیگری ندارند.

البته این را هم اضافه کنم که همانطور که ادمیرال ویلیام فالون فرمانده سابق سنتکام امریکا (مرکز فرماندهی ناوگان ان کشور در خلیج فارس و منطقه) اخیرا به من گفت دولت امریکا از روی "یاس و ناچاری" به این نوع سیاست ها روی آورده است. امروز هم من در جهت توضیح این سیاست دو پهلوی آقای اوباما مینویسم و حرف میزنم.

بطور مشخص، سیاست ایرانی دولت آقای اوباما دو پا دارد. یک پای این سیاست "تحریم و تهدید و انزوا و بی ثبات کردن کشور است" و پای دیگر آن هم "حرف زدن با مردم ایران" است. سیاست "مردمی" هم تکیه اش روی "حمایت از خواست های دمکراسی و حقوق بشر"، "دفاع از حقوق اقلیت های قومی و مذهبی"، سیاسی کردن تبریک عید نوروز، سیاسی کردن گشایش مشروط و محدود ویزای دانشجوئی و ...حرکت هايی از اين نظیر است.
من و شورا این سیاست "ابزاری" را برملا کرده و به دنیا نشان داده ایم که این سیاست در ذات خود تغییر رژیم را مد نظر دارد.

 هوشنگ امير احمدي به ايران آمد يا نيامد ؟! 

سال 1389، يکي دو سالي پس از تشکيل شوراي عالي امور ايرانيان خارج از کشور ، دولت نهم اين تشکيلات را با ساز و کار و تبليغات گسترده رسانه‌اي دنبال مي‌کرد. آن روزها جريان موسوم به انحرافي در اوج بود و هنوز مثل اين روزها سايه نشين نشده بود اما يکي از مسائلي که در آن روزها باعث حرف و حديث بسيار شد، حضور هوشنگ امير احمدي بواسطه اين جريان در ايران بود. رسانه‌هاي اصولگرا همواره از اميراحمدي به عنوان دلال ايراني مذاکره با آمريکا ياد مي‌کنند؛ کسي که 10 سال ممنوع الورود به ايران بود. در ماه‌هاي اول آن سال، در سايت‌هاي خبري مطالب ضد و نقيضي در مورد حضورهوشنگ اميراحمدي و دخترش در جزيره کيش به گوش رسيده بود که وي مديريت ساخت بزرگترين هتل و سالن ايران به منظور برگزاري اجلاس سران کشورهاي غيرمتعهد در سال 2012 در منطقه آزاد کيش را بر عهده دارد اما اين موضوع به نوعي تکذيب شد. به هر صورت تکذيب اين مطلب هيچگاه به صورت رسمي صورت نگرفت و زمزمه‌ها در مورد سفر اميراحمدي به ايران همچنان شنيده مي‌شد. پيش از آن هم موضوع حضور خوانندگان لس آنجلسي به گوش رسيد که با واکنش روحانيون نزديک به دولت و اصولگرايان مواجه شد و نهايتا وزيرارشاد دادن مجوز به اين افراد را منتفي اعلام کرد.اما اسفنديار رحيم مشايي در کش و قوس اين موضوع اعلام کرده بود ورود ايرانيان به داخل کشور مشکلي ندارد.

برگزاري همايش ايرانيان خارج از کشور که در 11 مرداد 1389 در ايران برگزار شد؛ موضوعي بود که ردپاي هوشنگ اميراحمدي نيز در آن به چشم خورد و برخي رسانه‌هاي اصولگرا از جمله روزنامه رسالت از دعوت از اين عنصر خارج نشين خبر داد که قرار بوده در اين همايش شرکت کند. در همين راستا حمله تند کيهان نيز نشان از صحت چنين موضوعي داشت. در آن زمان حتي سخنگوي وزارت امورخارجه ايران نيز موضع مبهمي در اين باب اتخاذ کرد که نشان مي داد حضور اميراحمدي به دلايلي در اين همايش لغو شده است. اين در حالي است که برخي سايتها نيز خبر دادند که برخي ايرانيان خارج از کشور با هواپيماهاي اختصاصي به اين مراسم آورده شده‌اند.

پيش از آن ، در سال 86 سايت الف» در گزارشي از حضور اميراحمدي در زادگاهش، شهر شاندرمن (از بخش‌هاي شهرستان ماسال) خبر داد. در اين خبر آمده بود که حضور اميراحمدي در حوزه انتخابي تالش که ترکيبي از شهرستان‌هاي تالش، رضوانشهر و ماسال است و در اين ميان چند روزي را نيز در يکي از هتل‌هاي کيش به سربرده و با برخي کارگزاران رسانه اي ايران ديدار داشته است. الف آورده بود که اميراحمدي به دلال روابط ايران و آمريکا معروف است و هم اکنون استاد برنامه ريزي و توسعه بين المللي دانشگاه راتگزر ايالت نيوجرسي است.

هوشنگ امير احمدي، همچنين بعدها در گفت‌وگو با شهروند امروز ، تصريح کرد: بعد از 10 سال که دولت آقاي خاتمي مرا از حضور در ايران منع کرد، آقاي احمدي نژاد درخواستم براي حضور در ايران را پذيرفت و من به اين سفر آمدم. اميراحمدي گفت: ده سال بود که به ايران نيامده بودم. آخرين بار تابستان سال 1997 بود که به ايران آمدم و سال بعد از آن که مي خواستم به ايران بيايم، اتفاقات کوي دانشگاه تهران رخ داد و متاسفانه برخي مطبوعات در ايران آن ماجرا را به من ربط دادند و بعد از آن هم امکان آمدن دوباره به ايران از من سلب شد. بنابراين من در اين سال‌ها نتوانستم به ايران بيايم تا اينکه در جلسات ديدار و گفت‌وگويي که با آقاي دکتر احمدي نژاد داشتم و خصوصا در آخرين ديدار ما که در سفر ايشان به نيويورک صورت گرفت، در اين باره گفت وگوهايي شد. تا اينکه چندي پس از آن سفر، آقاي احمدي نژاد طي يادداشتي از من خواستند که به کشور بازگردم و هماهنگي‌هاي لازم را با برخي مقامات نيز انجام دادند.روزنامه رسالت نيز در مرداد ماه 1389 نوشت که هوشنگ امير احمدي براي سومين بار در ماه‌هاي اخير وارد ايران شده و تحرکات سياسي و تجاري خود را آغاز کرده است. در اين مطلب آمده بود که امير احمدي که ساکن آمريکا بوده و در سال‌هاي اخير به عنوان دلال غيررسمي براي ايجاد روابط ميان ايران و آمريکا تلاش‌هاي ناموفقي داشته است طي روزهاي اخير وارد ايران شده و هم اکنون در گيلان به سر مي برد و شنيده شده است وي قصد دارد در پي صدور قطعنامه اخير شوراي امنيت عليه ايران در ملاقات‌هايي با برخي عناصر سياسي رايزني‌هايي را انجام دهد. وي در کنار تحرکات سياسي در پي اخذ وام براي ساخت هتل در کيش بوده و اهداف تجاري را دنبال مي کند.

کيهان اما در سرمقاله خود در يازدهم مرداد 1389 نوشت که از چندماه قبل که زمزمه برپايي اين همايش آغاز شد به آساني قابل پيش بيني بود که تحت پوشش و نام جذاب «همايش بزرگ ايرانيان خارج از کشور» چه آشي قرار است پخته شود و چه کساني اين ديگ را دور از چشم رئيس جمهور محترم و تنها با سوء استفاده از نام و جايگاه و متاسفانه اعتماد غيرقابل توجيه ايشان، روي اجاق گذاشته‌اند!... اين دفعه اما، زبان به کام گرفتيم و قلم به نيام کشيديم تا مانند هميشه، اولين صدا را به اعتراض بلند نکرده باشيم و منتظر مانديم که فلان مسئول حقوقي، فلان حافظ منافع ملي، فلان مرکز اطلاعاتي و امنيتي، فلان مسوول سياست خارجي و... صدايي به اعتراض بلند کند و به عنوان ابتدايي ترين وظيفه قانوني خود از برخي پلشتي‌هاي آشکار در برپايي اين همايش جلوگيري کند ...

اما پس از برگزاري اين مراسم ، جانشين احمدي‌نژاد در شوراي عالي امور ايرانيان خارج از کشور و رييس دفتر رييس جمهور شايعات برخي رسانه‌ها در مورد دعوت از هوشنگ امير احمدي به همايش ايرانيان مقيم خارج از کشور را بي اساس دانست. اسفنديار رحيم مشايي در گفت و گو با ايرنا تصريح کرد: کسي که نسبت به آرمان‌هاي انقلاب موضع منفي دارد، در اين همايش شرکت نمي کند. رييس دفتر رييس جمهوري در پاسخ به سوالي در خصوص اينکه چه کساني و با چه هدفي به اين همايش دعوت شده اند؟ گفت: تعداد علاقه مندان به شرکت در اين همايش بسيار بود. وي با بيان اينکه هر همايشي، داراي محدوديت است، توضيح داد: با توجه به اينکه هر سالني محدوديت جا دارد، بايد براي تنظيم برنامه‌هاي همايش تعداد معيني دعوت شوند، به همين منظور و براي اينکه بهترين گزينه‌ها انتخاب شوند، اقدام خوبي صورت گرفت.

دکتر احیر احمدی از زبان خودش:


ايشان در معرفي خود گفتند متولد ۱۳۲۶..هستم ايشان با ياد اوري خاطرات دانش اموزي از سختي هاي زياد  تحصيل دانش در ايام گذشته گفتند و اينكه همواره با معدل بالا قبول مي شدند و پس از اخذ ديپلم نيز در چندين رشته پذيرفته شده بودند از جمله پزشكي دانشگاه تبريز ،مهندسي كشاورزي ،زيست شناسي و.... كه بعلت نبود وسائل اطلاع رساني تا مدتها از قبولي خويش بي خبر بود  استاد امير احمدي در ادامه صحبت هايشان گفتند كه سالها شعر مي سرودم و قصه مي نوشتم كه بعضي از آنها حتي در مجلات آن زمان نيز چاپ شـده اند . مجله باران را در لاهيجان چاپ كرده و شعر معروف با خيل فرزانگان سرخ و كتاب كابوس از ديگر آثارم مي باشد .امير احمدي همچنين به سابقه تدريس در دانشكده مديريت لاهيجان نيز اشاره كردند ايشان با اشاره به سخت گيري ساواك براي عضويت در حزب رستاخيز گفتند به علت سختگيري ساواك و مشكلات فراواني كه بوجود آوردند در سال ۱۳۵۴از ايران خارج شدم در ابتدا به تركيه و سپس به امريكا رفتم در امريكا بعلت احراز رتبه نخست در يادگيري زبان انگليسي در دانشگاه دالاس پذيرفته شدم و بعد از اخذ مدرك عالي به دانشگاه كلرنل رفتم و دكتري توسعه و برنامه ريزي گرفتم و از سال ١٩٨٣ ميلادي در دانشگاه راتجرز دانشگاه ايالاتي نيوجرسي استخدام شده و از آن موقع استاديار و دانشيار و بعد استاد تمام و بعنوان استاد ممتاز رئيس دپارتمان دانشگاه و رئيس دانشگاه بودم و الان هم سالهاست كه در مطالعات خاورميانه اين دانشگاه هستم   . جامعه مدني را اولين بار من مطرح كردم (قبل از خاتمي ) خيلي ها آن زمان مي گفتند امير احمدي مرغي در جمهوري اسلامي پيدا كرده كه شير مي دهد ايشان در ادامه گفتند چيزي كه هميشه از معيارهايم بوده اين است كه اول اينكه من تالشم دوم اينكه ايرانيم و سوم اينكه مسلمانم و وقتي اين سه مورد را روي هم گذاشتم دو چيز خيلي مهم به دست امد منافع ملي ايران و منافع منطقه اي تالش ، اينها را فراموش نكرده ام و اميدوارم با همين تفكر زندگيم تمام بشود و حتما هم همينطور خواهد بود .

انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری

ماجرای یک ثبت‌نام مشکوک و مبهم در وزارت کشور

به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران، شخصی که در مصاحبه با "صدای آمریکا" ارگان رسمی سازمان سیا مدعی ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری شده، به هیچ عنوان نامش در وزارت کشور ثبت نشده است.

"هوشنگ امیر‌احمدی" فرزند قلی که در برخی از محافل به "هوشنگ قلی‌خان" معروف است، در مصاحبه با شبکه صدای آمریکا ارگان رسمی سازمان سیا، مدعی ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری شده است.

امیر‌احمدی که به "دلال رابطه ایران و آمریکا" معروف شده است، ادعا می‌کند نامش به عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری در وزارت کشور ثبت شده، اما اطلاع مستند حکایت از این امر دارد که نه شخص امیر‌احمدی و نه هیچکس به نیابت او برای ثبت نام به ستاد انتخابات کشور نرفته‌است.


برچسب‌ها: هوشنگ امیراحمدی, انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری, دكتر محمود احمدي نژاد, دانشگاه تبریز
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه ششم دی ۱۳۹۱ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک