بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..

 

روفیا.png

روفیا
نام اصلی

ماه جهان سلوکی

تولد

۱۳۱۴ششکلان تبریز

پیشه

بازیگر

مدرک تحصیلی

دبیرستان

روفیا بانوی بازیگر سینمای ایران...

 

 


برچسب‌ها: روفیا, محمدعلي فردين, صابر آتشين, رقیه چهره آزاد

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد

 

فائقهٔ آتشین معروف به گوگوش (زاده ۱۸ بهمن ۱۳۲۹ در تهران) خواننده و هنرپیشهٔ مشهور ایرانی است. وی از محبوب‌ترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران به شمار رفته و در سایر کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه نیز هواخواهان بسیاری دارد.

در سالهای دههٔ هفتاد میلادی و پیش از انقلاب ایران وی را «شاه‌ماهی موسیقی ایران» می‌نامیدند. این لقب بعد از بازگشت وی به آمریکا دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و در تبلیغات رادیو تلویزیونی تور بازگشت از این نام بسیار استفاده شد.

زندگی

فائقه آتشین (زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۹ در تهران) زاده شد. پدر و مادر او از ایرانیانی بودند که تبارشان به آذربایجانی‌های قفقاز (آذربایجان شوروی) می‌رسید.او هنگامی که ۲ سال داشت، پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند.

نامگذاری

گوگوش نامی ارمنی برای پسران است، در کودکی دایه ارمنی‌اش او را با این نام صدا می‌کرد و بعدها این نام را به عنوان نام هنری‌اش برگزید.

دوران کودکی

او از همان کودکی به همراه پدرش که یک شومن بود، خوانندگی و بازی در فیلم را آغاز نمود و نخستین تجربه هنرپیشگی او در سن هفت سالگی بود. گوگوش بعدها در فیلمهایی چون «پرتگاه مخوف» (۱۹۶۳ میلادی)، «شیطون بلا» (۱۹۶۵) و «پنجره» (۱۹۷۰) ظاهر شد. ترانه‌های او که توسط آهنگ‌سازانی چون واروژان و حسن شماعی‌زاده نوشته‌شده و شعرهای شهیار قنبری در آن به کار رفته بود، برای او موفقیت بزرگی پدید آورد. تا حدی که سایر خوانندگان پاپ زن ایرانی به تقلید از سبک او پرداختند. سبک او در دهه هفتاد میلادی، در اوج شهرتش به عنوان خواننده و هنرپیشه، الگوی زنان ایرانی واقع شد که به‌جز گوش سپردن به ترانه‌های او، از سبک پوشیدن جامه، مینی‌ژوپ و مدل موی کوتاه او معروف به مدل گوگوشی تقلید می‌نمودند.

زندگی خصوصی

زندگی خصوصی گوگوش مانند بیشتر هنرمندان با فراز و نشیب و تراژدی‌های فراوانی همراه بود و ازدواج‌ها و روابط ناموفقی برای او به همراه داشت. وی فرزندی به نام کامبیز از شوهر اولش محمود قربانی دارد که هم‌اکنون در لوس‌آنجلس به صنعت موسیقی می‌پردازد.

بعدازانقلاب

با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برپایی نظام جمهوری اسلامی، موسیقی پاپ و آوازخوانی زنان در محافل عمومی ممنوع اعلام شد. با وجود آن‌که اکثر هنرمندان ایرانی، مهاجرت از ایران را انتخاب کردند؛ گوگوش که به هنگام وقوع انقلاب در ایالات متحده به سر می‌برد، به ایران بازگشت. او مدت کوتاهی زندانی شد و سپس زندگی منزویانه‌ای را پیش گرفت.

با وجود حاکمیت نظام اسلامی بر ایران، ترانه‌ها و موزیک‌ویدیوهای گوگوش به وفور و سهولت در ایران یافت می‌شد و گوگوش هم‌چنان طرفداران بیشتری را جذب می‌کرد. با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیس‌جمهور ایران در سال ۱۳۷۶ بسیاری از محدودیت‌های پیشین برداشته‌شد. به برخی از زنان (گوگوش میان آنان نبود) اجازه داده شد تا در محافلی که همهٔ حضار، زن باشند به اجرای برنامه بپردازند. اگرچه پخش و توزیع موسیقی پاپ هم‌چنان ممنوع بود، ولی مالکیت آن مشکلی نمی‌داشت.

شروع دوباره

گوگوش بعد از بیست و یک سال سکوت و زندگی منزویانه در ایران، در سال ۱۳۷۹ موفق به کسب گذرنامه شد و با خروج از ایران فعالیت هنری خود را با ارائه آلبوم زرتشت که بخشی از آن در ایران به صورت مخفیانه ضبط و در کانادا تکمیل و پخش شده بود، از سر گرفت و به انجام سری کنسرتهای بازگشت پرداخت که با استقبال بی نظیر ایرانیان و فارسی زبانان خارج از ایران مواجه شد.

وی در سال ۱۳۸۳ آلبوم «آخرین خبر» و در سال ۱۳۸۵ آلبوم «مانفیست» را منتشر کرد که مورد استقبال شدید دوستداران وی قرار گرفت. او بعد از ۲ سال سکوت مجدد، تور سال ۲۰۰۵ آمریکا را آغاز کرد که اولین کنسرت آن در تاریخ ۱۷ سپتامبر در فروم لس‌آنجلس اجرا شد.

اجراهای زنده

کنسرت‌های دوبی

گوگوش تقریبأ هر سال در شهر دبی، امارات کنسرت برگزار می‌کند. قیمت بلیط کنسرت‌های او از ۳۵۰ تا ۲،۰۰۰ درهم (از ۹۵ تا ۵۴۰ هزار تومان) است که باعث شده که کنسرت‌هایش از گران‌ترین کنسرت‌های اجرا شده در دبی به حساب آید. هواداران بسیاری از ایران و کشورهای فارسی‌زبان دیگر، تنها به خاطر دیدن اجرای زندهٔ گوگوش به دبی سفر می‌کنند.تعداد تماشاچیان برخی از کنسرت‌های او در دبی، بیش ۱۲ هزار نفر بوده‌است.

فینال آکادمی موسیقی گوگوش

گوگوش در آخرین قسمت برنامه تلویزیونی آکادمی موسیقی گوگوش ۱۳۹۰، با اجرای ترانهٔ «یه حرفایی»، پس از ۳۴ سال به اجرای زنده در تلویزیون پرداخت. این اجرا با همراهی بابک سعیدی و هم‌خوانی شرکت‌کنندگان مسابقه همراه بود.

گوگوش و حکومت پهلوي

  • گوگوش از جمله هنرمندانی بود که به جشن تولّد ولیعهد، رضا پهلوی دعوت شد و در آن جشن، اجرای برنامه زنده داشت.
  • گوگوش در سال ۱۹۷۶ در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی، برنامه اجرا کرد.

اطلاعات کلی

  • دختر صابر آتشین (بازیگر)
  • ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ - همسر سابق محمود قربانی (صاحب هتل کاباره میامی و پدر کامبیز)
  • ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵ - همسر سابق بهروز وثوقی (بازیگر)
  • ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۲ - همسر سابق مسعود کیمیایی (کارگردان)
  • مادر کامبیز (خواننده)
  • دارای مدرک تحصیلی سیکل
  • ۱۳۳۴ - آغاز فعالیت هنری با عملیات آکروباسی
  • ۱۳۳۸ - ادامه فعالیت هنری با خوانندگی
  • ۱۳۳۹ - شروع فعالیت در سینما با بازی در فیلم بیم و امید
  • ۱۳۷۹ - شروع مجدد خوانندگی پس از وقفه‌ای طولانی در (کانادا)

آلبوم‌ها

  • مسبب (همراه با داریوش)
  • نیمهٔ گمشدهٔ من
  • فصل تازه
  • همسفر
  • جاده
  • مرداب
  • کویر
  • کوه
  • اگه بمونی، اگه نمونی
  • پل
  • ستاره آی ستاره
  • من و گنجشکای خونه
  • لحظهٔ بیداری
  • در امتداد شب
  • دو ماهی
  • دو پنجره
  • شناسنامه ۱
  • شناسنامه ۲
  • اعجاز

آلبوم‌های منتشر شده پس از بازگشت دوباره او به صحنه

  • ۱۳۷۹ - زرتشت -شامل آهنگ‌های:زرتشت-بوی سفر-گوشه نشین-خاک اسیر و...
  • ۱۳۸۳ - آخرین خبر -شامل ترانه‌های:آهوی عشق-دلکوک-اتاق من و...
  • ۱۳۸۵ - مانیفست -شامل ترانه‌های:آی مردم مردم-نجاتم بده و...
  • ۱۳۸۷ - شب سپید-شامل ترانه‌های:اینترنشنال مدلی-شب سپید-مدلی همصدا-شک می‌کنم-طلاق و...
  • ۱۳۸۹ - حجم سبز -شامل ترانه‌های:آبی-باران-باغ بی برگی-دلم خواست-سزاوار-شب بی من-صدای سبز عشق-گریه کنم یا نکنم-من و گنجیشکا-من همون ایرانم
  • آلبوم کیو کیو بنگ بنگ (شامل یک ترانه)
  • آلبوم اعجاز (۱۳۹۱)

فیلم‌ها

پوستر فیلم بی‌تا

گوگوش و سعید کنگرانی در نمایی از فیلم در امتداد شب ۱۳۵۶

گوگوش در ۹ سالگی، صحنه‌ای از فیلم فرشته فراری از اولین فیلم‌های گوگوش
 
*******
  • ۱۳۵۷ - امشب اشکی می‌ریزد
  • ۱۳۵۶ - در امتداد شب -کارگردان:پرویز صیاد. دیگر بازیگران:سعید کنگرانی-محبوبه بیات-ناصر ممدوح-جهانگیر فروهر
  • ۱۳۵۵ - نازنین
  • ۱۳۵۵ - ماه عسل -دیگر بازیگران:جمشید مشایخی-بهروز وثوقی-حمیده خیرابادی-رضا کرم رضایی
  • ۱۳۵۴ - همسفر -دیگر بازیگران:بهروز وثوقی-حمیده خیرابادی-رضا کرم رضایی
  • ۱۳۵۴ - شب غریبان -دیگر بازیگران:شهرام شب پره-آرمان-جلال
  • ۱۳۵۳ - ممل آمریکایی -دیگر بازیگران:بهروز وثوقی-حمیده خیر آبادی
  • ۱۳۵۱ - بی‌تا -کارگردان:هژیر داریوش -دیگر بازیگران:عزت الله انتظامی-پروانه معصومی
  • ۱۳۵۰ - احساس داغ -دیگر بازیگران:ایرج رستمی-اسد الله یکتا
  • ۱۳۵۰ - قصاص -دیگر بازیگران:ملک مطیعی-پوری بنایی-فیروزه
  • ۱۳۵۰ - آسمون بی ستاره -دیگر بازیگران:منوچهروثوق-جمشید مشایخی-صابر آتشین-سپهرنیا
  • ۱۳۴۹ - پنجره -دیگر بازیگران:بهروز وثوقی-توران-جهانگیر فروهر
  • ۱۳۴۹ - جنجال عروسی -دیگر بازیگران:رئوفی-مرتضی احمدی-گیتی فروهر
  • ۱۳۴۹ - طلوع -دیگر بازیگران:جمشید مشایخی-فخری خروش
  • ۱۳۴۸ - گناه زیبایی -دیگر بازیگران:علی آزاد-اسدالله یکتا-لیلا فروهر
  • ۱۳۴۷ - شب فرشتگان -دیگر بازیگران:کتایون-گیل-نادره-صابرآتشین
  • ۱۳۴۷ - سه دیوانه -دیگر بازیگران:سپهرنیا-رئوفی-جهانگیر فروهر
  • ۱۳۴۷ - ستاره هفت آسمون
  • ۱۳۴۶ - دروازه تقدیر -دیگر بازیگران:فروزان-همایون-لیلافروهر-ایران قادری-ایرج رستمی
  • ۱۳۴۶ - چهارخواهر -دیگر بازیگران:شهلا-لیلا فروهر-شهین
  • ۱۳۴۶ - گنج ورنج -دیگر بازیگران:شهین-صابرآتشین
  • ۱۳۴۶ - در جستجوی تبهکاران -دیگر بازیگران:علی آزاد-محمد فرزین
  • ۱۳۴۵ - گدایان تهران -دیگر بازیگران: فردین-ایمانوردی-ظهوری-همایون-پوران-سپهرنیا
  • ۱۳۴۵ - حسین کرد -دیگر بازیگران:ناصرملک مطیعی-منوچهرنوذری-نادره-منوچهروثوق-صابرآتشین-ظهوری
  • ۱۳۴۵ - فیل وفنجان -دیگر بازیگران:همایون-دلیله نمازی
  • ۱۳۴۴ - شیطون بلا -دیگر بازیگران:همایون-دلیله نمازی-داریوش طلایی
  • ۱۳۴۲ - پرتگاه مخوف -دیگر بازیگران:جلال-حیدر صارمی-دلیله نمازی
  • ۱۳۳۹ - بیم و امید-دیگر بازیگران:محسن مهدوی-غلامحسین مفیدی
  • ۱۳۳۹ - فرشته فراری-دیگر بازیگران:احمد فهمی-صابرآتشین-احمد قدکچیان

بابا اب داد. پول نداد

فائقه اتشين را پدرش از كوچكي گوگوش صدا ميكرد بزبان تركي به گنجشك ، گوش ميگويند چون ريزه بود و ورجه وورجه ميكرد . گوگوش 2 ساله بود كه صابر اتشين مادرش را طلاق داد و خودش دخنرش را نگهداشت . صابر با برادرش و چند نفر ديگر در كاباره شكوفه نو ( پشت اين كاباره شهر نو بود كه فاحشه خانه رسمي بود )برنامه اكروبات و رقص هاي قفقازي بين برنامه خوانندگان اجرا ميكردند . بر خلاف اينكه اين كاباره در جنوب شهر و محل بدنامي بود ولي خواننده هاي معروف در انجا مي خواندند در نتيجه مردم بالاي شهر و از طبقه خوب براي ديدن برنامه

انجا مي رفتند . چون پدر گوگوش كسي را نداشت كه در خانه از گوگوش مواظبت كند او را از اول شب با خودش به كاباره ميبرد و در پشت صحنه مي نشاند تا نيمه هاي شب كه برنامه اش تمام مي شد او را خواب الود بخانه ميبرد دخترك تا وقتي بيدار بود از پشت صحنه برنامه ها را نگاه ميكرد . برنامه اكروبات صابر كمدي بود . و گوگوش هم دختر تيز و باهوشي بود يكشب صابر به او ميگويد كه بدود بيايد روي صحنه و از سر و كول پدرش بالا برود . او هم اينكار را كرد . صابر چاق بود و شلوار اكروبات هم گشاد و اطلسي بود و كمرش مثل پيژاما كش داشت . صابر دخترش را از روي شانه اش بر ميدارد و ميكند توي شلوارش . گوگوش 3 ساله كه قبلا با پدر تمرين كرده بود انچنان توي شلوار به پاي پدر ميچسبيد كه با انهمه حركت پدر كنده نميشد و ناگهان پدر دوباره او را از شلوارش بيرون ميكشيد . مردم خيلي براي گوگوش كف ميزدند . چون صابرعلاقه مردم را به اين دخترك كوچك ديد به توصيه صاحب كاباره او را هم وارد كارهاي اكروبات كرد گوگوش شعر هاي خواننده ها را هم ياد گرفته بود و بدستور پدر روي صحنه هم اجرا مي كرد . كار بجايي رسيد كه مردم بخاطر اين دختر بچه و استعداش ميامدند به كاباره . دستمزد گروه اتشين چند برابر شده بود . وقتي به سن رفتن به دبستان رسيد ،مجبور بود مشقش را پشت صحنه بنويسد و چون تا نيمه هاي شب بايد برنامه اجرا ميكرد در نتيجه نزديك صبح ميخوابيد و نميتوانست به مدرسه برود . پدر برايش معلم خصوصي گرفت و گوگوش هرگز نتوانست مثل يك بچه عادي زندگي كند . گوگوش ستاره شده بود و در پيش چشمان مردم رشد ميكرد . صبح هاي جمعه هم در سينما برنامه هايي براي كودكان ميگذاشتند و پدرش او را ميبرد در ان برنامه هابخواند . برايش كنسرت ها ترتيب داد ولي تمام پول را پدر برميداشت هيچ قانوني نبود كه از اين بچه حمايت كند . زن پدر گوگوش رفتار بسيار بدي با او داشت و بارها او را كتك ميزد و گوگوش هم سخت از پدرش ميترسيد . ديگر دختر جواني شده بود كه در كاباره ميامي كه مال قرباني بود و پسرش محمود قرباني مدير داخلي اش بود طبق قراردادي كه پدرش بسته بود بايد برنامه اجرا ميكرد . انجا عاشق محمود قرباني شد . پدرش سخت مخالف بود ولي قرباني او را عقد كرد و گوگوش فكر كرد از ستم پدر ازاد شده . اين بار قرباني پولهايش را نمي داد گوگوش پسرش را بدنيا اورد كه نميتوانست از او مراقبت كند . پرستار بچه او را بيشتر ميديد مادر شبها در كاباره باكارا هم با قراردادي كه شوهرش بسته بود بايد برنامه اجرا ميكرد . شبها بيدار و طول روز در خواب . قرباني به او زور ميگفت و حتي كتكش هم ميزد . در فيلم هم بازي ميكرد كنسرتهاي خارج از كشور هم بايد ميرفت . خسته شده بود . كار اختلاف با شوهرش بالا كشيد . از شوهرش جدا شد بدون يكشاهي و حالا فقط در باكارا ميخواند و در فيلم بازي ميكرد كه با بهروز وثوقي اشنا شد . عاشق هم بودند و ازدواج كردند . شرط بهروز اين بود كه ديگر در كاباره نخواند . گوگوش به كاباره نرفت ولي ارباب كه امضاي او را در قرارداد داشت برايش حكم جلب گرفت كه زنداني اش كنند . ارباب شوهر جميله رقاص معروف عربي ان زمان بود و مافياي عجيب و وحشتناكي دلشت . بهروز ناراحت بود و گوگوش نميخواست به زندان برود با ناراحتي از هم جدا شدند چون گوگوش نميخواست بهروز را اينهمه ناراحت و عصبي ببيند . تازه داشت پولش را خودش استفاده ميكرد كه انقلاب شد . ان زمان گوگوش براي احراي برنامه به امريكا امده بود . پولش هم تمام شده بود خانه اي داشت در تهران تصميم گرفت برگردد وقتي به ايران امد از همان فرودگاه گرفتندش . خيلي به او توهين كردند نا مادري اش رفت پيش ايت الله طالقاني و دست به دامن او شد او باعث ازادي گوگوش شد ديگر حق نداشت بخواند . پولي در بساط نداشت وضعش خيلي بد بود مسداقي كه پولدار بود با او ازدواج كرد . ولي تنهايي . در خانه نشستن و اينكه بعلت محبوبيت حتي نميتوانست از ترس پاسدار پايش را از خانه بيرون بگذارد كشاندش به استفاده زياد از قرص هاي ارامبخش .اختلاف با شوهرش بالا گرفت و دوباره كتك خورد . .جدا شد . بي پولي وتنهايي . جدا بودن از يگانه پسرش زندگي را سخت تر كرد . كيميايي كه دوست مشترك او و بهروز بود امد سراغ اش . زندگي شان را شروع كردند . فيلمهاي كيميايي پولساز نبود هيچ تهيه كننده اي هم حاضر نبود ميليونها سرمايه گزاري كند برايش . شروع كردند به قرض كردن . شديدا بدهكار بودند . طلبكار كه ادم با نفوذي در جمهوري اسلامي بود و از طرفي پولش را ميخواست پيشنهاد كرد كه پاسپورت و ويزاي خروج براي گوگوش ميتواند بگيرد بشرطي كه خودش براي او در خارج برنامه بگذارد . قبول كردند چون كيميايي سناريويي داشت كه ميخواست ان را بسازد و با پولي كه قرار بود ان شخص به گوگوش بدهد ميتوانستند اين فيلم را در كوبا بسازند . ( براي 10 اجرا در كانادا و امريكا 3 ميليون دلار ) گوگوش امد برنامه هايش در استاديوم هاي چند هزار نفره جاي سوزن انداختن نبود . به گوگوش يك ميليون داد و قرار شد بقيه را بعدا بدهد كيميايي با بيشتر پولها رفت كوبا كه مقدمات را تهيه كند . قرار بود گوگوش هم بازي كند بعد از كلي خرج در كوبا وقت شروع فيلمبرداري از طرف دولت اجازه ندادند . كيميايي دست از پا درازتر برگشت . اقاي كنسرت گذار 2 ميليون پول گوگوش را برداشت امد ايران . گوگوش امدنش به ايران مصادف است با زندان اوين . خانه كوچكي خريد در كانادا و الان انجا زندگي ميكند و ان اقا را هم سو كرده كه طرف در ايران است . كيميايي هم با مقداري پول و پسرش پولاد برگشت ايران و گاهي ميايد كانادا . تمام دلخوشي گوگوش حالا شده نوه اش و پسرش كه مجبور شد خانه اي براي او بخرد و بزندگي پسرش سرو ساماني بدهد . دارد چندين اهنگ تازه اماده ميكند . در هنرمندي گوگوش شكي نيست . او استثناي عجيبي است در مقابل مردم تبديل به يك پارچه احساس ميشود . سلين ديان امده بود كنسرتش و از او بنام يك اوازه خوان استثنايي نام برده بود .


برچسب‌ها: گوگوش, بهروز وثوقي, صابر آتشين, مسعود كيميايي
نوشته شده در تاريخ دوشنبه چهارم دی ۱۳۹۱ توسط آ . پاسارگاد
 

صابر آتشین (۱۳۰۵سراب-۱۳۶۶استانبول تركيه ) بازیگر ایرانی بود. او پدر گوگوش است.

زندگی

والدین وی از مهاجران باکو بودند. صابر آتشین تحصیلات ابتدایی خود را در آذربایجان به اتمام رسانید و فعالیت‌هایی هنری را در سال ۱۳۲۶ با عملیات آکروباسی در پیش پرده‌های تئاتر تهران آغاز نمود. فعالیت وی مدتی بعد در سینما از سال ۱۳۳۸ با افسانه شمال آغاز شد.

گوگوش يكساله بود كه صابر از مادر گوگوش جدا شد و سرپرستي گوگوش را هم عهده دار شد .

وی بعد از انقلاب به ترکیه مهاجرت نمود و در سال ۱۳۶۶ در شهر استانبول فوت نمود.

عمدهٔ فیلم‌ها

  • ۱۳۳۸ :افسانه شمال
  • ۱۳۴۳ :آلیش دختر کولی، نیرنگ دختران
  • ۱۳۴۵ :حسین کرد
  • ۱۳۴۶ :الماس ۳۳، گنج و رنج
  • ۱۳۴۸ :ضربت شست، کاسب‌های محل
  • ۱۳۴۹ :خشم عقاب‌ها، کمربند زرین
  • ۱۳۵۰ :آسمون بی ستاره، بده در راه خدا
  • ۱۳۵۱ :بالاتر از خطر
  • ۱۳۵۵ :حرفه‌ای

 


برچسب‌ها: صابر آتشين, گوگوش
نوشته شده در تاريخ یکشنبه سوم دی ۱۳۹۱ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک