موسیقیدان ایرانی ساکن اتریش گفت: یکی از اهداف من شناساندن ساز سنتور و فرهنگ موسیقی ایران به کشورهای اروپایی و دیگر کشورهای جهان بوده است و با گروه آنسامبل که بیشتر موسیقی قدیم اروپا را اجرا می کند مخاطبان را با موسیقی و فرهنگ ایرانی آشنا کرده ام. اسماعیل واثقی از موسیقیدانان ایرانی ساکن اتریش است که بیش از سی سال در شهر وین زندگی کرده است وی فارغ التحصیل رشته موسیقی از دانشگاه تهران و رشته آهنگسازی از کنسرواتوار وین است اما اینک قصد دارد اندوخته ها و دانش خود را در راه خدمت به هموطنان ایرانی خرج کند.
آقای واثقی بیشترین فعالیت شما در سی سال گذشته در خارج از کشور بوده است لطفا در باره انگیزه حضورتان در اتریش و نوع فعالیتتان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
من قبل از انقلاب در سال 1352 ازدانشکده موسیقی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شدم و بر اساس علاقه شخصی برای آهنگسازی به اتریش رفتم و در رشته آهنگسازی تحصیل کردم.بعد از یکسالی که در وین بودم با گروه "کلمنچیچ کنزورت" آشنا شدم و این آشنایی منجر به همکاری من با این گروه برای بیش از سی سال شد که هم اینک نیز با آنها همکاری دارم.
بعد از رفتنتان به اتریش تا به امروز یعنی برای سی سال به ایران نیامدید؟
خیر، در سال 56 برگشتم و در دانشگاه تهران و در زمانی که هرمز فرهت رئیس آنجا بود تدریس می کردم ولی بعد از انقلاب مجددا به وین برگشتم و با همان گروه کار کردم.
آیا آن گروه و نوازندگانش اتریشی هستند؟
اعضای آن از کشورهای مختلف هستند. در این سی سال خیلی از نوازندگان با گروه ما همکاری کردند و بعد از اجرای کنسرتها و برنامه های خاص رفتند اما سرپرست این گروه یک هنرمند و نوازنده اتریشی است و تعداد اعضا هم معمولا بر اساس نوع برنامه ها کم یا زیاد می شود.
شما در این گروه سنتور می نوازید آیا این ساز در یک آنسامبل (گروه) اروپایی توانسته جایی پیدا کند؟
اتفاقا یکی از اهداف من همین شناساندن ساز سنتور و فرهنگ موسیقی ایران به کشورهای اروپایی و دیگر کشورهای جهان بوده است و با این گروه که بیشتر موسیقی قرون وسطی و موسیقی قدیم اروپا را اجرا می کنیم توانسته ام با صدها کنسرتی که در شهرهای مختلف جهان داده ایم ساز سنتور را بشناسانم و از طریق آن مخاطبان را با موسیقی و فرهنگ ایرانی آشنا کنم.
در مورد موسیقی قرون وسطی و موسیقی قدیمی که مورد نظر این گروه است لطفا بیشتر توضیح دهید.
گروه ما و آقای "کلمنچیچ"(سرپرست گروه) در پی بازسازی و احیا کردن موسیقیهای قدیم و مربوط به قرون گذشته است و با پژوهش و کاوشی که در این زمینه ها صورت می گیرد تا کنون موفق شده ایم آثار و نواهای بکر و اصل مربوط به این دوران را شناسایی و اجرا کنیم. به عنوان مثال، یکی از آخرین کارهای ما اجرای اثر "کارمینا بورانا" است که سی دی آن به تازگی در اروپا منتشر شده است. کارمینا بورانا یکی از قطعات معروفی است که مربوط به قرن سیزدهم است. این اثر در اصل یکسری شعر و کلام بوده که کارل ارف بعدها بر اساس این کلام موسیقی ساخته و به نام او هم معروف شده است. من در این اثر از سنتور به عنوان سازی که در قدیم نزدیک به این شکل بوده استفاده کردم. ساز دیگری به نام "هاک برد" وجود دارد که می گویند حدود نهصد سال پیش از چین به اروپا آمده و در آنجا تکامل یافته است که هم اینک در سوئیس، آلمان، اتریش و... وجود دارد و از آن استفاده می کنند و یا ساز دیگری به نام "دل سیمر"هم که از شرق رفته و در موسیقی محلی اروپا مورد استفاده قرار می گیرد که این ساز هم شبیه سنتور است. به هر حال چندی پیش این کار را که اصل و اریژینال کارمینا بورانا است اجرا کردیم.
ویژگی این اجرا چه بود؟
در حقیقت ما می خواستیم نوعی از موسقیی را اجرا کنیم که حتی الامکان به آن دوره یعنی قرن سیزدهم نزدیک باشد. یعنی به دوره و زمانی که متن کارمینا بورانا خلق شده است لذا صدادهی ارکستر نیز بر اساس نکته هایی که از موسیقی آن زمان پیدا کرده اند تنظیم شد. به عبارت دیگر، کار ما در این گروه نوعی کشف و کاری پژوهشی است به غیر از این به طور کلی همانطور که گفتم ما انواع موسیقیهای قدیم را که برخی وقتها آهنگسازان اثر هم شناخته شده نیستند اجرا می کنیم ومن به عنوان تکنواز و همنواز سنتور در این سی و چند سال گذشته حضور داشتم و خیلی ها بعد از برنامه درباره این ساز پرس وجو کردند و در پی آن به نوعی با فرهنگ ایران آشنا شدند.
در اجرای این اثر (کارمینا بورانا) که اخیرا سی دی آن منتشر شده چند نوازنده مشارکت داشته اند؟
6 نفر. البته شش نفر به معنای شش ساز نیست ما هرکدام چندین ساز می نوازیم. همین سرپرست گروه هشتاد و دو سال دارد ولی خیلی پر انرژی و فعال در گروه حاضر می شود. او فلوتهای مختلف را می نوازد و حتی نوازندگی با شاخ حیوانات که در قدیم به عنوان ساز از آنها استفاده ی کردند را به خوبی می نوازد.
آیا استقبالی هم از این نوع موسیقی می شود؟ مردم و مخاطبان می توانند با این موسیقیها که مربوط به دوران گذشته است ارتباط برقرار کنند؟
بله. صد در صد. خیلی ها علاقمندند و دوست دارند.
آیا در این سی سال هرگز به فکرتان نرسید که یک گروه موسیقی سنتی تشکیل دهید یا اینکه اساسا اعتقادی به گروههای سنتی و این نوع موسیقی ندارید؟
اعتقاد دارم منتها وقتی من دیدیم که می توانم در این مسیر نقش پررنگتری داشته باشم و موسیقی ایرانی را خیلی خوب بشناسانم انگیزه ای ندیدم که به سراغ تشکیل گروه ایرانی بروم ضمن اینکه بسیارگروههای ایرانی هستند که فعالیت می کنند. از طرف دیگر، باید به این نکته نیز واقف بود که شاید نزدیک به 98 درصد مخاطبان کنسرت گروههای ایرانی در خازج از ایران هموطنان ایرانی هستند اما در کنسرتهای ما برعکس کمتر از 2 درصد ایرانی هستند و همین موقعیت ویژه ای برای من بود تا سنتورو موسیقی ایرانی را به میان مخاطبان غربی و غیر ایرانی ببرم.
در حال حاضر چه کار می کنید؟ آیا تدریس دارید؟ به طور کلی چه برنامه ای برای آینده دارید؟
بله سالها تدریس می کردم ولی الان نه. یک دانشگاه در بازل سوئیس که مخصوص موسیقی قدیمی است اخیرا از من دعوت کرده است تا در آنجا درس بدهم ولی هنوز تصمیم نگرفتم ومشخص نیست. علاقمندم که بیایم ایران، البته بعد از سی و خرده ای سال خیلی مشکل است که این جا به جایی صورت بگیرد. از من خواستند که در ایران تدریس کنم و باید اعتراف کنم که در این سالها همیشه دلم اینجا بوده است. عاشق ایرانم . می خواهم اگر چهار تا شاگرد تربیت می کنم در ایران باشد اما آمدنم به ایران واین انتقال باید تدریجی صورت بگیرد.
در اتریش ایرانیها و موسیقیدانانی هستند ولی گویا آنجا همبستگی و اتحاد کمتر است شما علت اش را در چه می بینید؟
متاسفانه علت اصلی اش این است که ما همدیگر را قبول نداریم. دوست ندارم از واژه "حسادت" استفاده کنم اما جز این علتی پیدا نمی کنم. در صورتی که بعضی از دوستان شاید نمی دانند که این دنیای موسیقی دنیای بزرگی است و هرچقدر هم بلد باشی باز جا برای آموختن هست ولی بعضی ها فکر می کنند که آخر علم موسیقی هستند و بر اساس این توهم است که ملاحظه کسوت و تجربه دیگران را هم ندارند.
شما در این مدت تعدادی آثار با کلام هم درایران منتشر کردید لطفا در این باره صحبت کنید.
بله، قبل از آن می خواستم از اثر دیگری هم که اخیر امنتشر شده صحبت کنم که من به عنوان سولیست سنتوردر آن نوازندگی کردم. اثری به نام "متاموفوزن" که آثاری از آهنگسازان مختلف است که برخی از قطعاتش با سازهای هندی اجرا شده وهمچنین در آن اثری از طالب خان شهیدی است که برای ارکستر زهی نوشته شده که این قطعه به رهبری و تکنوازی ویولن خادم میثاق بود واما درایران همانطور که گفتید آثار با کلامی ساخته ام از جمله اثر"کوچه" که سالها پیش با صدای آقای بیژنی منتشر شد و اخیرا هم آلبوم جدیدی بر اساس اشعار مولانا و حافظ با ایشان کار کردیم که سبک و سیاقی نو و تازه دارد که قرار بود فروردین سال گذشته بیرون بیاید اما به علت مشکلاتی که بین حوزه هنری و ارشاد پیش آمده هنوز این اثر بلاتکلیف مانده است. برای ضبط و اجرای این اثر چهار بار از اتریش به ایران آمدم و بار دوم که آمدم به این مشکلات برخورد ولی عاقبت هم علی رغم به اتمام رسیدن کار هنوز به علت حل و فصل نشدن مسائل و مشکلات موجود منتشر نشده است.
هفدهم اردیبهشت هشتاد و هشتhttp://www.persianartmusic.com/content/view/2228/90/ |