
نام اصلی |
هدیه تهرانی |
زمینه فعالیت |
بازیگر سینما |
ملیت |
ایرانی |
تولد |
۴ تیر ۱۳۵۱ ۲۵ ژوئن ۱۹۷۲(۱۹۷۲-06-۲۵) (۴۰ سال) تهران |
محل زندگی |
تهران ایران
|
پیشه |
بازیگر سینما و تآتر |
سالهای فعالیت |
۱۳۷۵ تاکنون |
جوایز |
جوایز سیمرغ بلورین |
جایزه سیمرغ بلورین نقش اول زن در بخش جایزه سینمای ایران ۱۳۷۷ قرمز ۱۳۸۴ چهارشنبه سوری | |
هدیه تهرانی (۴ تیر ۱۳۵۱) بازیگر سینما و برندهٔ دو جایزه سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر میباشد. او بیشتر به عنوان زنهای سنگدل و مرموز در فیلمها شناخته میشود شروع کارنامه بازیگری وی با بازی در فیلم سلطان به کارگردانی مسعود کیمیایی در سال ۱۳۷۵ بود. چند ماه بعد داریوش مهرجویی برای بازی در فیلم لیلا (۱۳۷۵) از او دعوت به همکاری کرد، تهرانی داستان فیلم را شنید و نپسندید و بازی در فیلم را رد کرد. در چنین وضعی عکسهایی از او به واساطه رضا رخشان، عکاس فیلم، در اختیار کارگردانها و تهیهکنندهها قرار گرفته بود. به همین جهت کیانوش عیاری برای بازی در بودن یا نبودن و ایرج قادری برای بازی در میخواهم زنده بمانم از او دعوت به همکاری کردند که هر کدام به دلایلی مقدور نشد. کیمیایی بازی در فیلم سیب سرخ حوا را به او پیشنهاد داد، تهرانی داستان فیلم را شنید و پسندید؛ اما وقتی کیمیایی از کار کنارهگیری کرد و سعید اسدی جای او را گرفت تهرانی هم از همکاری طفره رفت. کیمیایی مجدداً به او پیشنهاد همکاری داد، و با دستمزد ۶۰۰ هزار تومان برای بازی در فیلم سلطان با او قرارداد بست. تهرانی بلافاصله پس از سلطان در فیلم غریبانه (احمد امینی، ۱۳۷۶) بازی کرد که نقش چندان پیچیده و دشواری نبود. سیاوش (سامان مقدم، ۱۳۷۷)، شوکران (بهروز افخمی، ۱۳۷۷)، قرمز (فریدون جیرانی ۱۳۷۷)، دستهای آلوده (سیروس الوند، ۱۳۷۸)، پارتی (سامان مقدم، ۱۳۷۹) و آبی (حمید لبخنده، ۱۳۷۹) نقشهای ساده و بدون تحلیلی دیگری بودند که تهرانی به راحتی در آنها جا گرفت. چتری برای دو نفر (۱۳۸۰) فیلم دیگری است که تهرانی پس از غریبانه با احمد امینی کار کرد. به رغم همه کوششها تهرانی در چتری برای دو نفر هم نتوانست از تیپ خودساخته و تکراریاش جدا شود، تا این که با بازی در کاغذ بی خط (ناصر تقوایی، ۱۳۸۰) و خانهای روی آب (بهمن فرمان آرا ۱۳۸۰)تا حدود زیادی از کلیشه زنی آرام با صورت سنگی نجات یافت.
بازیگری که هیچ وقت پی گیر بازیگری نبود
آنطور که خودش در مصاحبه ای گفته :هیچ وقت به صورت جدی و عاشقانه پی گیر بازیگری نبوده است ولی به هرحال برایش جذابیت داشته است .جذابیتی که دنیای نمایش به هرشکلش برای همه دارد .پدر هدیه تهرانی به گفته خودش خیلی فیلم میدیده وهمیشه اورا هم با خودش به سینما میبرده است .در ضمن پدرش جسته گریخته کار تئاتر هم میکرده است .جالب است بدانید مادربزرگ او در سی سالگی دریک فیلم هم بازی کرده است .
اولین بار که قرار بود بازیگری را شروع کرده و بازی درسلطان را قبول کند با پدرش مشورت میکند ودر مجموع پدرش نه خیلی موافق بود ونه خیلی مخالف و مثل همیشه تصمیم نهایی را به خودش واگذار می کند .
تهرانی درباره حضور در سینما در گفت وگویی گفته است :خیلی برایم پیش میآمد که دست اندرکاران سینما برای بازی در فیلمی دعوتم میکردند .چند تا از آشناها وبستگان ما مثل ناصر تقوایی واکبر عالمی هم گاهی چنین پیشنهادهایی میکردند و این قضیه چندان برایم نا آشنا نبود .
چای تلخ تقوایی
اولین بار که به طور جدی به بازی دریک فیلم فکر کردم بیست سالم بودو آقای تقوایی قرار بود چای تلخ را بسازد اما فیلم به سرانجام نرسید .این درست موقعی بود که قصدداشتم به آلمان بروم ودررشته دکوراسیون داخلی ادامه تحصیل بدهم .
زمانی برای دوست نداشتن سینمای ایران
اما میگذرد و یک روز در یک فروشگاه محمد رضا شریفی نیا وآزیتا حاجیان از هدیه تهرانی میپرسند به بازیگری علاقه دارد واو در جواب میگوید نه .چون در آن زمان سینمای ایران را زیاد دوست نداشت و بازیگری هم طبعا جذابیت چندانی برایش نداشت . اما بالاخره با پی گیری شریفی نیا وحاجیان او برای فیلم روز واقعه به دفتر هدایت فیلم دعوت میشود.نقش کوتاه راحله را که به او پیشنهاد داده بودند از نظر خودش نقش خیلی کوتاهی بود که کار خاصی غیر از گفتن چند تا بله وخیر نمیکند و بیشتر یک تیپ ساده است تا شخصیت و به همین خاطر جواب منفی میدهد .او به گفته خودش میدانست که قدم گذاشتن دراین دنیا ممکن است تمام زندگی اش را تحت الشعاع قرار دهد پس اولین نقش باید ارزش این ریسک را میداشت .
هدیه دراغما
هدیه تهرانی پس از این ماجرا قصد سفر به آلمان را دارد که پیش ازاین سفر تصادف شدیدی میکند وبه اغما میرود و حدود ششماه در بیمارستان بستری میشود .
سه هدیه روی یک نیمکت
بعد ماجرای دعوت مهرجویی از او برای فیلم جدیدش به وجود می آید .ماجرابه گفته هدیه تهرانی ازاین قرار بوده که آناهیتا همتی که با هدیه تهرانی در شهرک اکباتان همکلاس بوده برای تست بازیگری به دفتر مهرجویی میرود وقتی متوجه میشوند او متعلق به شهرک اکباتان است از او میپرسند که آیا دراین شهرک دختری به اسم هدیه را میشناسد و او میگوید که سه نفر را بااسم هدیه میشناسد .در واقع این سه نفر که یکی از آنها هدیه تهرانی بود در مدرسه پشت یک میز مینشستند.
نه به مهرجویی!
خلاصه هدیه تهرانی برای فیلم لیلا دعوت میشود ولی چون به گفته خودش قصه فیلم را دوست نداشته است آن راقبول نمیکند .
او درباره رد کردن فیلم مهرجویی بعدها در مصاحبه ای میگوید :البته آن موقع عقلم نمیرسید و شاید به خاطر اسم واعتبار آقای مهرجویی باید قبول میکردم .اما این مضمون که مردی میخواهد زن بگیرد چون همسرش نازاست برای قابل هضم نبود.
بودن یا نبودن یا زیرآب زدن؟!
بعد از این برای فیلم بودن یا نبودن کیانوش عیاری دعوت میشود و کیانوش عیاری قصه را برای او تعریف کرده وتهرانی از قصه خوشش میآید ومیپذیرد .کم کم قرار ها جدی تر میشود و او شروع میکند به تمرین وتحقیق و صحبت با بیماران قلبی .تهرانی درباره منتفی شدن بازی اش دراین فیلم گفته :این پروسه تمرین وتحقیق دو سال طول کشید و من هم چون با فضا و شرایط سینمای ایران آشنایی نداشتم تا بدانم دوستان چه قدر به هم لطف دارند و چه طور زیر آب هم را میزنند! مدام میشنیدم که این فیلم پروانه ساخت ندارد و به مرحله تولید نمیرسد و حتی یکی از دوستان نزدیکم از آقای عیاری شنیده بود که ساخت این فیلم منتفی شده . در حالی که همه اینها شایعه بود و من هم ازاین ماجراها دلخور بودم که چرا آقای عیاری مرا درجریان نگذاشته اند.
سلطان کیمیایی وعلاقه مندی به چیزهای قدیمی
بعد قرار میشود که در فیلمی از مسعود کیمیایی با فیلمنامه ای با عنوان سیب سرخ هوا بازی کند که ساخت این فیلم توسط کیمیایی منتفی میشود وسعید اسدی آن را میسازد که خانم تهرانی نیز طبعا در آن حضور پیدا نمیکند .پس از آن دومرتبه کیمیایی با او تماس گرفته ومیگوید میخواهد که یک کار خیابانی بیست روزه را کار کند که ممکن است خوب از کار دربیاید و احتمال دارد خوب از کار درنیاید .خلاصه قرار میشود که درفیلم سلطان کیمیایی بازی کند .
او درباره بازی درسلطان گفته : نام کیمیایی برایم مهم نبود چون اگر اینجور بود باید درفیلم مهرجویی بازی میکردم .راستش یک دلیلی که درفیلم سلطان بازی کردم این بود که من خیلی به مسائل قدیمی علاقه دارم .بناهای معماری گذشته و مبلمان واشیا قدیمی و کلا مخالف از بین رفتن این چیزها بودم وقصه سلطان هم به این ماجراها مربوط میشد .
وای چه قدر فاجعه ام
هدیه تهرانی اولین بار خودش را برروی پرده سینما آزادی میبیند وبه آن طور که گفته از خودش خیلی بدش میآید.او دراین باره در مصاحبه ای گفته :دفعه اول که خودم را روی پرده دیدم میخواستم برم زیر صندلی و قایم شوم و با خودم گفتم :وای چه قدر فاجعه ام .این احساس هنوز هم با من وجوددارد وفرق چندانی نکرده است .
قرمز
فیلم قرمز که هدیه تهرانی در آن بازی کرده بود فیلمی بود که درابتدا در فیلمنامه آن دیالوگهای شخصیت هستی با بقیه یکسان ویک لحن بود .در این خصوص هدیه تهرانی با فریدون جیرانی بحث میکرد که چون شخصیت هستی شخصیتی مدرن وامروزی است باید دیالوگها را عوض کرد ویا در خیلی جاها این نقش باید با سکوت اجرا شود و این اتفاق هم افتاد .مثلا در صحنه در گیری دادگاه،شخصیت هستی طبعا و طبق فیلمنامه باید درواکنش به دادو بیداد کردن و سیلی زدن خواهر شوهرش او هم دادو بیداد میکرد وسیلی میزد اما هدیه تهرانی تصور کرده بود که اگر خودش جای آن زن بود هیچ گاه این کاررا نمی کرد تهرانی دراین باره گفته :تمام این پروسه در فیلمها یک جور کشف وشهود بود که هم خودم را کشف میکردم وهم دنیای اطرافم را بهتر میشناختم .
ماجرا جویی های هدیه تهرانی
سوال از هدیه تهرانی: قبول دارید که یکی از دلایل گرایش به بازیگری ،تمایل شما به ماجراجویی وکنجاوی است ؟
جواب : بله ،کاملا .(ماهنامه فیلم شماره330)
همانطور که هدیه تهرانی خودش هم اعتراف میکند یک ماجرا جو هست وهمین حس کنجکاوی و ماجرا جویی پای او را به خرابی های زلزله بم ،بغداد ،افغانستان وکردستان عراق میکشاند .او خودش دراین باره گفته : هر جا ردی از ماجرا جویی و موقعیت و تجربه چیزهای بکر و تازه باشد خطررا با جان ودل میپذیرم و به دنبالش می روم .همیشه فکر میکنم که بهتر است بروم و ماجرا ها واتفاقات مختلف رااز نزدیک لمس کنم.
چالش با نقش
از نظر هدیه تهرانی چالش با نقشهای مختلف و دلهره واضطراب برای اجرای آنها یک وسوسه درونی برای برای او بوده است که آیا از پس این کارها برمیآید یا میتواندآنقدر از خودش دور شود که فرضا یک زن کردرا که ده سال هم از او بزرگتر است را قابل باور کند یا نه ؟
تهرانی در پاسخ به این سوالات همیشه گفته: در نگاه اول ممکن است شخصیتهای فیلمهایی چون پارتی دنیا،دختر ایرونی و غیره مشابه به نظر برسند وجه تشابهی که دراین گونه کاراکترها به نظر میرسد یک نوع استقلال و یا شاید همان وجهی است که همه آن را کلیشه یا شخصیتی سردو سنگی میخوانند .خیلی احساس نمی کنم که تمام این شخصیتها همواره شبیه به هم وتکراری باشند . شاید هم اینطوری باشد اما چیزی که مهم است توباید هر نقشی را در هر قالبی و فیلمنامه طوری بازی کنی که قابل باور باشد ودرس اجرا شود .
در سینمای دنیا هم فقط بازیگر نیست که سعی میکند کاراکتر جذاب و متفاوتی خلق کند آنجا مجموعه ای از عوامل وتواناهایی دست به دست هم میدهند تااین اتفاق را تسهیل کنند در سینمای ما گاهی هر کدام از این عوامل نهایت کوششان را میکنند که این اتفاق نیافتد!حالا من باید تلاش مضاعفی بکنم تا به رغم همه این عوامل بازدارنده ،جوری جلوی دوربین و روی پرده ظاهر شوم که توی ذوق نزنم ومردم مشتاق دیدنش باشند.
بازی در دوئل
در فیلم دوئل احمد رضا درویش او ابتدا قرار میشود نقش سلیمه را بازی کند . نقشی که بعدا پریوش نظریه بازی میکند . احمد رضا درویش نیز اعتقادداشت که این نقش با توجه به متفاوت بودنش برای تهرانی در آن مقطع نقش ایده الی است .اگر چه اجرای کاراکتر سلیمه در فیلم دوئل از نظر تهرانی اتفاق خیلی ویژه ای بود اما شرایط و تفاوتهای نقش به نظر هدیه تهرانی برای شروع خیلی زیاد بود واحساس میکرد این نقش به او نمیخورد . البته وقتی او فیلم دوئل را میبیند به این نتیجه میرسد که میشد این کاررا کرد و چندان توی ذوق نمیزد .
حرف اصلی با آقای درویش این بود که ایراد دوئل در اینجاست که همه دارند به یک شیوه و با لهجه جنوبی حرف نمیزنند و در مجموع یک جوری است.این در حالی است که درفیلم زنگی و رومی هم قرار بود نقش یک معلم جنوبی را با لهجه بازی کند و هیچ مشکلی با آن نداشت اما در دوئل این حس به او دست میداد که نقش با تغییر یکباره و این گویش در نمیآید .
البته او در فیلم جایی برای زندگی چنین حسی را نداشته و از نظر خودش خیلی هم دوست داشتنی بود.درآنجا یک مادر امی چهل ساله است و حتی وقتی فیلمنامه را خواند وقرار شد در آن بازی کند فکر کرد علاوه برتمایزهایی که نقش در فیلمنامه دارد تغییر های دیگری هم باید به آن اضافه کرد تادرست تراز کار در آید.
هدیه تهرانی وزمانه
زمانه اولین باری بود که میخواستم نقش فرعی بازی کنم . با خودم به این نتیجه رسیده بودم که به نقشهای اول وحضورهای طولانی روی پرده عادت نکنم .ابتدا خیلی داستان فیلم را درک نمیکردم و صحبتهای مفصل باآقای صلاحمند هم چیزی را حل نکرد .البته نقش در حد همین یکی دو دقیقه حضور نبود و جذابیت اولین تجربه نقش کوتاه در قبول کردن من تاثیر داشت .
آن موقع شایعه های زیادی راه افتاد که من به خاطر حضور گلزار این نقش را قبول کرده ام در حالی که این کار هیچ ارتباطی به ایشان نداشت.
هدیه تهرانی وطرفدارانش
رابطه بازیگران مشهور با هوادارانشان همواره با حواشی بسیاری مواجه بوده است .تهرانی نیز از جمله این بازیگران است . خود او زمانی دراین باره به یک ماهنامه تخصصی و معتبر سینمایی گفته بود : فکر کردن به این طرفداران گاهی آدم را آزار میدهد . چون نمی شود نسبت به انسانهای دیگر بی تفاوت بود و اهمیتی به این دلبستگی و علاقه شان نداد . متاسفانه جاهایی ناچاریم که این کاررا انجام دهیم و برخلاف میلمان بی تفاوت نشان دهیم چون تجربه نشان داده ادامه دادن این جورارتباطها چیزی را حل نمیکند و وقتی بعضی ها را درگیر و وابسته میکنیم به ضررشان تمام میشود .
مگر خانم تهرانی هم حمام میرود؟!
این بازیگر مطرح سینما درادامه مصاحبه خود گفته بود :ابتدا فکر می کردم این ملاقات ها ومواجه شدنها آنهارا به این نتیجه میساند که من هم مثل آنها آدم معمولی هستم .یکی از این دختران یک بار با منزل هدیه تهرانی تماس گرفته و به او گفته بودند هدیه تهرانی حمام است با تعجب پرسیده بود مگر خانم تهرانی هم حمام میرود ؟!احساس کردم بعضی ها تصور میکنند مارااز توی صندوق بیرون میاورند و می رویم جلوی دوربین وبعد دوباره لای زرورق میگذارندمان و میگذارند داخل صندوق تا فیلم بعدی !(ماهنامه فیلم شماره 330)
نشریا ت زرد وهدیه تهرانی
هدیه تهرانی همانند بسیاری از هنرمندان دیگر از نشریات زرد شاکی بوده او حتی انتظار داشته که باید مسئولان نسبت به این تغذیه بد وغلط و غلط به جامعه و فرهنگ ما واکنش نشان دهند .البه او آنقدر ازاین مسئله گلایه مند است که مثلا در جایی عنوان کرده :شاید هم اینجور مطالب لازم است و گروهی دوست دارند این چیزها منتشر شود .شاید لازم است مردم مدام بخوانند که هدیه تهرانی در فلان مهمانی موهوم دستگیر شده و الان زندانی است وهمزمان هم دارد دوتا فیلم هم بازی میکند و تازه درهمان موقع اصلا ایران نیست وبه فلان کشور خارجی رفته وهمه اینها در حالی است که اصلا ممنوع الکار هم شده بوده !در همان زمان در خیابان دیده شده که دستش شکسته و .. .
البته به نظر هدیه تهرانی هیچ به دنبال شکایت کردن از این نشریات نبوده . چون به نظرش کسانی که اورا از نزدیک میشناسند میدانند او دارد چه میکند وکسانی هم نمیشناسند بسته به وجدان وظرفیت خودشان هرچه که دلشان خواست میگویند ومینویسند و کاری هم از دست او برنمیآید .در زندگی عادی هم ممکن است بستگان یا همسایه شما پشت سرتان حرفهای ناخوشایند و نامربوطی بزنند . میتوانی بروی سراغش و بااو دعوا کنی و یا قضیه را رها کنی من از جایی به نتیجه رسیدم که بگذرم .
سالی هشت بار مرا شوهر میدهند
زمانی یکی از نشریات زرد گفت وگویی به اصطلاح اختصاصی با مادر هدیه تهرانی میکند و حرفهایی عجیب غریب منتشر میشود . تهرانی با مادرش درباره آن مصاحبه صحبت میکند معلوم میشود هشتاددر صد آن حرفها رااز خودشان در آورده اند.
هدیه تهرانی البته یک بار واکنش محشری نسبت به این حاشیه سازی ها داده است .او دراین باره گفته :نمیتوانم هرروز به این فکر کنم که این نشریات زرد سالی هشت بار مرا شوهر میدهند . خب راه منطقی مقابله بااین جریان چیست ؟منطق میگوید حتی اگر بخواهیم عده این طلاق ها را حساب کنیم با توجه به اینکه من درست در ساعت مقرر پس از سه ماه وده روز شوهر کنم بازهم سالی ده تا شوهر نمیتوانم عوض کنم . انتظار دارید به این چیزها فکر کنم؟بروم ودوربیافتم وبگویم چرااین حرفها را میزنید ؟اصلا فرض کنید این کار راهم کردم . آن وقت تیتر میزنند :هدیه تهرانی با حضور در نشریه ما ،ده تا ازدواجش در سال را تکذیب کرد!(ماهنامه فیلم شماره 344)
هدیه تهرانی و چهارشنبه سوری
شوکران ،کاغذ بی خط و چهار شنبه سوری از تحسین شده ترین فیلمهای هدیه تهرانی هستند .او در مصاحبه ای درباره فیلم چهارشنبه سوری گفته است :فیلمهای قبلی اصغر فرهادی را خیلی دوست داشتم .به همین دلیل پیشنهاد که کرد مشتاقانه پذیر فتم .هیچ وقت فکر نمیکردم روزی بخواهد با من کار کند از همان زمان هم معتقد بودم فیلم خوبی خواهد شد .فرهادی مطمئن نبود بتوانم این نقش را خوب از کار دربیاورم .تردیدش به نظرم از جایی بود که دلش نمیخواست سایه هدیه تهرانی روی فیلم بیافتد و یک سوپر استار به معنای عامه پسندش فیلم را تحت الشعاع قرار دهدو روی فروش آن تاثیر بگذارد .به هرحال مشکوک بود . درواقع دلش می خواست من کار کنم اما این نگرانی را هم داشت .
خب فرهادی بامن خیلی صحبت میکرد و هنوز در آن زمان به نقطه واحدی درباره نقش مژده نرسیده بود .به گزینه های زیادی فکر می کرد . مثلا به من میگفت که مژده خیلی زن ضعیف ومظلومی است .بعد میگفت با حیا است و درعین حال قدرتمند . هزار جور روحیه راتوضیح میداد که در آن واحد همه شان متناقض بودند . در سکانسی که مژده بدو بدو میآید و توی راه پله و با مرتضی در آسانسور حرف میزند پنج نوع بازی از من میخواست .یعنی باید زنی را میشناختم که در عین ناامیدی وبدبینی و مظلومیت وقدرت ،حواسش هم به آبرویش است که همسایه ها ازسرو صدا ها با خبر نشوند وآبرو داری کند . بعد میگفت نه ،باید جیغ بزنی و سروصدا کنی.خلاصه گفتم : بابا تکلیف من را روشن کن که بفهمم بالاخره قضه از چه قرار است !گفت :همین طور که جلو میرود دارم از درون خود تو مژده را پیدا میکنم .
او درباره صحنه کتک خوردن مژده از مرتضی (حمید فرخ نژاد )گفته است : دراین صحنه بدلی نبود .خودم بودم .با آرنج خوردم زمین وتا یک ماه درد داشتم . عصب آرنجم درد دیده بود . فرخ نژاد خیلی ناراحت بود .قرار نبود اینجوری کتک بزند .البته اینها هیچ کدام معلوم نیست (ماهنامه فیلم شماره 344)
چرا هدیه تهرانی در اشک سرما بازی نکرد؟
اشک سر ما ساخته تحسین برانگیز عزیز الله حمید نژاد با بازی گلشیفته فراهانی از فیلمهایی بوده که قرار بود هدیه تهرانی در آن بازی کند .هدیه تهرانی دراین باره گقته : فیلمنامه اشک سرما اگرچه نقصهایی داشت اما نقش زن فیلم را دوست داشتم و لی به دلیل تداخل با کار دیگر میسر نشد .
هدیه تهرانی وعلاقه به بوتیک
هدیه تهرانی همچنین درباره بوتیک گفته :بوتیک راهم خیلی دوست دارم واوائل کار صحبتهای مختصر وکمرنگی با دستیار نعمت الله شد ولی من مشغول انجام کار دیگری بودم اتفاقا این نقش اصلا به درد من نمیخورد و باید خود گلشیفته بازی اش میکرد . البته دوست داشتم به سن وسال گلشیفته بودم و بوتیک رابازی میکردم.
فیلمهای محبوب تهرانی
کاغذ بی خط ،شوکران ، آبادان خ، انه ای روی آب ، شبانه و... برایم به معنای واقعی فیلم بودند .پارتی قرمز وجایی برای زندگی را با کمی ترجیح دوست دارم و حس خوبی بهشان دارم .
دستهای آلوده : نمیگویم فیلم بدی است ولی نمیتوانم خودم را راین فیلم تحمل کنم .زمانه چتری برای دونفروآبی هم همینطوری است .
بازیگر رزمی کار
هدیه تهرانی زمانی در مصاحبه وفتی خواسته بود از علاقه خود به بازی در نقش اما تورمن در فیلم بیل را بکش سخن بگوید درباره دلیل این علاقه گفته بود شاید به خاطر این است که خودم هم مدتی است ورزش رزمی وووشو کار میکنم
مقایسه با علی دایی
چند سال پیش بود که برنامه جالبی باعنوان هفته " فیلم وفوتبال " در خانه هنرمندان با حضور هوشنگ گلمکانی حمید رضا صدر وجهانگیر کوثری برگزارشد .حمیدرضا صدراین نشست به نکات جالبی اشاره کرده بود مثلا او گفته بود : ستارههای ورزشی با ستارههای سینمایی غیرقابل مقایسه هستند تامكروز با مایكل جردن، یا دیوید بكهام با هیوگرانت قابل مقایسه نیست، دیوید بكهام وقتی وارد فرودگاه میشود آن فرودگاه از جمعیت پر میشود.
ما در ورزش و فوتبال، هر روز یا هر هفته ستارههای خود را میبینیم. ما دائماً ، تغییر موهای دیوید بكهام را زیر نظر داریم ولی رابرت دنیرو تا فیلم بعدیاش بازی نكند نمیدانیم دارد چه كار میكند.
صدر گفته بود : در ایران مثلاً علی دایی با هدیه تهرانی قابل مقایسه نیست .
نسل جادویی مستندی درباره هدیه تهرانی
نسل جادویی از جمله فیلمهایی است که هدیه تهرانی در آن بازی کرده . ایرج کریمی درزمان تولید این فیلم درباره آن گفته است : با توجه به اینكه من سبك خودم را دارم و در عین حال كه تم فیلم "نسل جادویی" دربارهی جوانان است و حرفهای خودم را در آن مطرح كردم اما از لحاظ شیوهی كاری میتوانم بگویم این فیلم، یك نوع مستند دربارهی هدیهی تهرانی است.
سرقت لب تاپ و دوربین
همین چند سال پیش بود لپتاپ و دوربین دیجیتال هدیه تهرانی از اتومبیلش به سرقت رفت. در همان زمان این بازیگر سینمای ایران در پی تماسی با خبرگزاری دانشجویان، گفته بود : از دفتر كارم برای ملاقات مادرم به بیمارستان رفته بودم كه تا حدود ساعت 21 یا 22 طول كشید و زمان بازگشت به پاركینگ بیمارستان با سرقت لپتاپ و دوربین دیجیتال از اتومبیلم مواجه شدم. سارق یا سارقان به پول و دیگر اشیاء قیمتی كه در اتومبیل بوده، كاری نداشتهاند و صرفا لپتاپ و دوربین دیجیتال كه محتوی مسایل كاری و شخصیاش بوده را سرقت كردهاند.
تهرانی خاطرنشان كرد كه ماجرای سرقت را همان لحظه به نیروی انتظامی گزارش كرده است.
گربه های هدیه تهرانی
زمانی نشریه رویش در گزارشی درباره مشاهیر نوشته بود : خیلی از مشاهیر به نگهداری حیوانات خانگی علاقهمند هستند. مثلاً معروف است که «هدیه تهرانی» یک لشکر گربه کوچک و بزرگ در خانهاش دارد. یا «پروانه معصومی» که او هم به نگهداری گربه علاقه دارد.
عطر سوپر استار
چند سال پیش نیز خبری درباره تولید عطر هدیه تهرانی منتشر شد . نشریه ایراندخت دراین باره نوشته بود :پس از دو سال مذاکرات پشت سر هم،کمپانی فرانسوی سرانجام موفق شد رضایت هدیه تهرانی را در مورد بو و رایحه عطر پیشنهادی جلب کند .به این ترتیب مفاد قرارداد برای تولید عطر هدیه تهرانی در فرانسه و فروش آن در آسیا تکمیل شد. این مدت زمان البته بیش از همه نشان از سختگیری همیشگی تهرانی در مورد کارهایش داشت که کمپانی فرانسوی را مجبور کرد تا چندین بار اسانس و مواد عطر را تغییر دهد تا سرانجام عطر صورتی رنگ زنانه Love Forever هدیه تهرانی به بازار عرضه شود.
باعث افتخارم است
هدیه تهرانی در سینمای ایران از اعتبار بسیار خوبی برخوردار است به گونه ای که بسیاری برای او احترام زیادی قائل هستند . جالب است بدانید چند وقت پیش از روناک یونسی بازیگر سریال رستگاران درمصاحبه ای پرسیده بودند که تا به حال کسی به شما نگفته که بازی وچهره تان از جهاتی شبیه هدیه تهرانی است ؟او نیز در جواب گفته :اوایل کارم مطبوعات خیلی این مسئله را مطرح می کردند به خصوص بعد از فیلم اولم گرگ ومیش .در آن فیلم ویژگی نقش ساره به گونه ای بود که این حس را تداعی می رد که بازی و چهره من شبیه هدیه تهرانی است .اتفاقا خیلی هم خوب بود و باعث افتخارم است .به هرحال من یکی از طرفداران هدیه تهرانی هستم .
فضای مدرن با روح سنتی
به نوشته کاشی امروز:تجربه او در بازسازی و تعمیر وسایل چوبی قدیمی و ساخت لوسترها ،طراحی صحنه ولباس کمک زیادی به وی در ایجاد یک فضای مدرن با روح سنتی کرده است .چنانکه این فضا می تواند همزمان جوابگوی چندین سلیقه متضاد باشد . هدیه تهرانی آن طور که دراین مصاحبه گفته اعتقاددارد که باید در جایی زندگی کند که حس حیات آرامش ورهایی داشته باشد .به همین خاطر در فضاهای داخلی خانه های اجاره ای هم تغییرات عمده ایجاد میکند و اصلا برای او مهم نیست که مالک خانه است یا یک سال دوسال دیگر باید برود... بلکه برای او مهم است که دراین یکی دوسال آنگونه که میخواهد زندگی کند .
همچنان بی خانمان
هدیه تهرانی درادامه گفته است :خانه جایی است که فضایی باز و آرام داشته باشد،در زمستان گرم ودر تابستان خنک باشد .من با تمام علاقه شخصی ام به اشیا وطراحی داخلی ،تازه به این نتیجه رسیده ام که سالها زحمت ،مزاحمت ،تغییر ،اصلاح و جابجایی اشیا را کشیده ام وهم چنان بی خانمان خواهم بود .به این دلیل است که به معماری سنتی علاقه پیدا کرده ام .در معماری سنتی فضاها تعریف شده است .در معماری سنتی چیزی به عنوان اتاق خواب وجود ندارد .هرجایی که تمایل داری می توانی بخوابی وهرجایی که راحت تری می توانی سفره پهن کنی و غذایت را بخوری اما به دلیل نبود تکنولوژی ،مسائل فرهنگی و تاریخی ،معماری سنتی ما نیز نواقص خودرا داردکه می توان با ترکیب امکانات مدرن در فضاهای سنتی ،خانه ای از نو بنا کرد .
پروژه گرمسار
نشریه کاشی امروز درادامه نوشته که :وقتی به سراغ پروژه گرمسار او میروی ،ابتدا مبحوت ومتحیر میشوی که چرا این برهوت بی آب و علف را انتخاب کرده که توجیه اقتصادی چندانی هم نداشته باشد .اما باز وقتی ایده اورا میشنوی که میگوید :مردم ما عادت کرده اند که جاهای سرسبز و ییلاقی بروند بروند به همین خاطر است که اغلب گردشگران داخلی ،کویر را که بخش عظیمی از مساحت ایران را تشکیل م دهد و دارای ویژگی خاص خودش است را نمیشناسند.
تجربه زندگی سنتی
هدیه تهرانی اعتقاددارد درشرایطی که مردم از روستاها به سمت شهر سرازیر می شوند وگروهی شهر نشین نیز خسته از دغدغه های تنش زای شهری خواستار تجربه زندگی سنتی هستند ،ایجاد فضایی با امکانات رفاهی نسبی (تا حدی که بتواند آسایش این گروه را تامین کند)در کنار تجربه ویادگیری زندگی سنتی ،مثل پنبه چینی تا پارچه بافی و یا چیدن برگ نخل تا حصیر بافی و یا خمیر کردن وپختن نان در تنور وحتی جزئی ترین کارها یعنی میوه ای را که میخواهند خودشان از درخت بچینند وکارهایی شبیه به آن ،میتواند گوشه ای از خلا ایجاد شده در زندگی شهری را پر کند .
هديه و ازدواج
از زمان مطرح شدن هديه تهراني دو شايعه درباره ازدواجش بر سر زبانها افتاد اما هر بار اين شايعات به وسيله شخص هديه تهراني يا خانواده اش تكذيب شد.
اولين بار رسانه ها شايعه ازدواج اين بازيگر با علي انصاريان بازيكن سالهاي نه چندان دور پرسپوليس را مطرح كردند.
در آن سالها انصاريان يكي از پرطرفدارترين بازيكنان پرسپوليس بود و براي خودش اسم و رسمي داشت و هديه تهراني هم در اوج دوران بازيگري اش بود.
اين شايعه اما توسط مادر هديه تهراني به شدت تكذيب شد.
وي در واكنش به خبر ازدواج دخترش با علي انصاريان گفت:"من اصلا علي انصاريان را نمي شناسم كه دخترم بخواهد با او ازدواج كند"!
اين ماجرا كه تمام شد تا چند سال، ديگر خبري از شايعه ازدواج هديه تهراني نبود تا همين سه،چهار سال پيش كه شايعه ازدواج هديه تهراني با هومن بهمنش به صورت جدي در برخي رسانه ها منتشر شد.
اين شايعه حتي با انتشار عكسي دو نفره از تهراني و بهمنش به واقعيت نزديك تر شد.بهمنش در عرصه هنر فعاليت مي كرد و فيلمبردار بود. شايد به همين دليل هم بود كه باور اين ازدواج راحت تر به نظر مي رسيد.
اما اين خبر هم تاييد نشد تا براي دومين بار شايعه ازدواج يكي از مطرح ترين بازيگران زن سينماي ايران رنگ واقعيت به خود نگيرد.
جوایز
-
برنده جایزه از جشنواره بینالمللی فیلم پیونگ یانگ برای بازی در فیلم پارتی - ۱۳۸۱
-
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم چهارشنبه سوری- ۱۳۸۴
-
برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم چهارشنبه سوری از دهمین جشن خانه سینما
-
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم قرمز - ۱۳۷۷
فیلمشناسی
سال |
نام فیلم |
کارگردان |
نقش |
۱۳۷۵ |
سلطان |
مسعود کیمیایی |
مریم کوهساری |
۱۳۷۶ |
غریبانه |
احمد امینی |
بهرخ ثابتی |
۱۳۷۶ |
قرمز |
فریدون جیرانی |
هستی مشرقی |
۱۳۷۷ |
شوکران |
بهروز افخمی |
سیما ریاحی |
۱۳۷۷ |
سیاوش |
سامان مقدم |
هدیه تهرانی |
۱۳۷۷ |
دستهای آلوده |
سیروس الوند |
دیبا |
۱۳۷۸ |
پارتی |
سامان مقدم |
نگار آریانی |
۱۳۷۹ |
آبی |
حمید لبخنده |
مهتاب |
۱۳۷۹ |
چتری برای دو نفر |
احمد امینی |
یاسمن پاکروان |
۱۳۸۰ |
زمانه |
حمیدرضا صلاحمند |
زری |
۱۳۸۰ |
کاغذ بی خط |
ناصر تقوایی |
رویا رویایی |
۱۳۸۰ |
خانهای روی آب |
بهمن فرمانآرا |
ژاله تیرانداز |
۱۳۸۱ |
آبادان |
مانی حقیقی |
|
۱۳۸۱ |
دنیا |
منوچهر مصیری |
دنیا شاداب |
۱۳۸۱ |
دختر ایرونی |
محمدحسین لطیفی |
مریم یزدانی |
۱۳۸۲ |
جایی برای زندگی |
محمدرضا بزرگنیا |
گلچهره |
۱۳۸۲ |
دوئل |
احمدرضا درویش |
هانیه |
۱۳۸۳ |
یک بوس کوچولو |
بهمن فرمانآرا |
زن مرموز / فرشته مرگ |
۱۳۸۴ |
چهارشنبه سوری |
اصغر فرهادی |
مژده سمیعی |
۱۳۸۴ |
شبانه |
امید بنکدار و کیوان علیمحمدی |
|
۱۳۸۴ |
به سوی غروب |
ایرج کریمی |
|
۱۳۸۵ |
نیوهمانگ |
بهمن قبادی |
هشو |
۱۳۸۵ |
نسل جادویی |
ایرج کریمی |
|
۱۳۸۶ |
فرزند صبح |
بهروز افخمی |
دایه خمینی |
۱۳۸۶ |
شیرین |
عباس کیارستمی |
زن تماشاچی |
۱۳۸۶ |
هر کس به سینمای خود |
عباس کیارستمی |
هدیه تهرانی (خود) |
۱۳۸۸ |
هفت دقیقه تا پاییز |
علیرضا امینی |
میترا |
۱۳۸۸ |
تهران ۱۵۰۰ |
بهرام عظیمی |
|
۱۳۹۰ |
پل چوبی |
مهدی کرم پور |
|
۱۳۹۰ |
یک چهارشنبه معمولی |
حسن فتحی |
|
۱۳۹۰ |
قلب یخی |
سامان مقدم |
سایه |
نمایشگاه عکس
در سال ۱۳۸۸ هدیه تهرانی ۱۹۸ عکس خود را در طبقات مختلف خانه هنرمندان و در نمایشگاه عکس «آبان گان» به نمایش گذاشت. این عکسها از ۵۰۰ هزار تا ۸ میلیون تومان قیمت گذاری شده بود. او در جلسهای که با نمایندگان رسانهها در مورد این نمایشگاه داشت با انتقاد سخت آنان مواجه شد و با چشمانی گریان این جلسه را ترک کرد. در حالیکه هدیه تهرانی اعلام کرد که برای برگزاری این نمایشگاه ۲۲۰ میلیون تومان از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وام دریافت کرده، سخنگوی این سازمان مبلغ این وام را ۸۰ میلیون و حمید بقایی رئیس سازمان ۱۲۰ میلیون تومان اعلام کرد.
اختلاف با طراح نمایشگاه
در پی شکایت طراح نمایشگاه عکسی که هدیه تهرانی سال گذشته برگزار کرده بود و پس از طی مراحل قانونی و مختلف هدیه تهرانی، صبح سهشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۰ برای رسیدگی به پرونده چک برگشتی در دادگاه حاضر شد. این جلسه رسیدگی در مجتمع قضایی شهید قدوسی برگزار شد
صداپيشگي
وي در انيميشن تهران ۱۵۰۰ همراه با مهران مديري ، بهرام رادان ، گوهر خيرانديش و ... صداپيشه يك كار انيميشن بوده اند كه ته چهره انيميشنها هم چهره خود اين افراد بوده است .









برچسبها:
هدیه تهرانی,
مسعود كيميايي,
ناصر تقوايي,
علي دايي