اکبر صارمالدوله
اکبر میرزا صارمالدوله (مسعود) | |
---|---|
وزارت امور خارجه | |
در زمانِ | احمدشاه قاجار |
نخستوزیر | محمدولی خان تنکابنی |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱۲۶۴ |
درگذشت | ۱۳۵۴ (۹۰ سال) |
ملیت | ![]() |
همسر(ان) | افتخار اعظم اتابک |
مذهب | اسلام |
اکبر میرزا صارمالدوله (۱۲۶۴–۱۳۵۴ ش) که نام خانوادگی مسعود برگزید، از رجال دورهٔ قاجار و اوایل دورهٔ پهلوی بود. وی هشتمین پسر شاهزادهظلالسلطان و نوهٔ ناصرالدین شاه قاجار بود.
فعالیت
وی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و فراگرفتن دروس مختلف برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و قبل از مشروطیت به ایران بازگشت. صارم الدوله روابط نزدیکی با انگلیسیها داشت.
وی پس از درگذشت شوهر خواهرش قهرمان میرزا سردار اعظم به لقب صارم الدوله ملقب شد.[۱] در سال ۱۲۹۴ خورشیدی وزیر فواید عامه شد و چند ماه پس از آن به وزارت امور خارجه منصوب شد. در سال ۱۲۹۶ والی اصفهان شد و در سال ۱۲۹۷ در کابینهٔ حسن وثوقالدوله با صلاحدید سفارت انگلیس وزیر مالیه شد. وی در این سمت به همراه وثوقالدوله و فیروز نصرتالدوله قرارداد ۱۹۱۹ را که انگلیس پشتیبان و خواهان آن بود امضاء نمود و در پیشبرد آن تلاش کرد.
صارمالدوله پس از کنار رفتن کابینهٔ وثوقالدوله در سال ۱۲۹۹ والی کرمان و در ۱۳۰۰ به ترتیب حکمران کرمانشاه و همدان بود. سپس از ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۳ والی فارس شد. در زمان انتخابات مجلس پنجم رضا خان به صارمالدوله والی فارس نامه نوشت و از او خواست نامزدها را معرفی کند و مسلک و مرام آنها را توضیح دهد تا او دستور دهد کدامیک باید انتخاب شوند. صارمالدوله بار دیگر در زمان رضاشاه والی فارس شد. در سال ۱۳۰۷ در انتخابات دوره هفتم مجلس شورای ملی به نمایندگی اصفهان انتخاب شد. سال بعد متهم به تحریک ایلات فارس و بازداشت شد و مدتی تحت نظر بود. او در سال ۱۳۱۰ اجازه یافت به املاک خود در اصفهان مراجعت کند.
صارم الدوله در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۲۸ به عضویت مجلس مؤسسان برای اصلاحاتی در قانون اساسی انتخاب شد.
تأسیس مدرسهٔ دولتی اکبریه در اصفهان در زمان حیات این شاهزاده بودهاست. [مجله ارمغان شماره نهم و دهم، سال چهارم،۱۳۰۱]
زندگی شخصی
صارم الدوله دو بار ازدواج کرد. همسر اولش افتخاراعظم دختر میرزا علی اصغر اتابک و همسر دومش ملک آفاق، صیغهای بود. او از این ازدواجها صاحب ۳ پسر و ۲ دختر شد. خسرو میرزا، اصغر میرزا و ویکتوریا فرزندان افتخار اعظم و انور میرزا و اختر فرزندان ملک آفاق بودند.
منبع : ویکی پدیا
********************************
صارم الدوله و ماجرای قتل مادرش
چگونه صارم الدوله مادرش را می کشد.
ظل السلطان ، پدر اکبر میرزا صارم الدوله ، حاکم اصفهان و بسیار ستمگر و زردوست بوده است . از جنایات این فرد تشنه قدرت بسیار گفته شده است . وی همواره با حاج اقا نوراله که از متنفذین اصفهان و در ضمن معمم نیز بوده است دارای اصطکاک بوده است و گاه به شدت با یک دیگر خصومت می ورزیدند. در 1325 ه ق چنین اتفاق می افتد که مونس السلطنه همسر ظل السلطان و مادر صارم الدوله به دنبال اختلاف با ظل السلطان ، به خانه حاج آقا نجفی پناهنده میشود تا طلاق خود را بگیرد . ظل السلطان به شدت خشمگین می شود و پسر را برای حل قضیه به خانه حاج آقا نجفی می فرستد. صارم الدوله که نمی خواست این چنین بد نامی در خانواده شان بماند ، با جماعتی رفته و هر چه به مادر التماس میکند ، مادر نمی پذیرد. صارم الدوله نیز ششلول کشیده و وی را به قتل میرساند . گفته شده است که این قتل به اشاره ظل السلطان و به وعده نصف ثروت وی انجام گرفته است . صارم الدوله کسی است که قرار داد ننگین 1919 را امضا کرد و از بابت آن نیز مبلغ معتنابهی دریافت نمود.
http://4bagh-esf.blogfa.com/post/245
************************************
صارم الدوله ، اکبر میرزا (اصفهان ح ۱۲۶۴ـ۱۳۵۴ش )
صارمالدّوله، اکبر میرزا (اصفهان ح ۱۲۶۴ـ۱۳۵۴ش)
(یا: اکبر مسعود) سیاستمدار و دولتمرد دورۀ قاجار و پهلوی، صارمالدوله پسر هشتم مسعود میرزا ظلالسلطان بود که تحصیلات ابتدایی خود را در اصفهان بهپایان رساند و برای ادامۀ تحصیل به لندن رفت. در ۱۳۳۰ق معاون وزیر داخله و در ۱۳۳۴ق در کابینۀ محمدولیخان تنکابنی وزیر امور خارجه و در کابینۀ فرمانفرما وزیر فواید عامه شد. در کابینۀ دوم وثوقالدوله وزیر دارایی بود و بههنگام عقد قرارداد ۱۹۱۹م ۱۰۰هزار تومان از انگلیسیها رشوه گرفت. مدتی والی کرمانشاه و سپس حاکم همدان شد و در دورۀ هفتم مجلس شورای ملی نماینده بود. در ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۳ و بار دیگر در زمان رضاشاه در ۱۳۰۷ والی فارس شد. و پس از چند ماه به تهران احضار و زندانی گردید. مدتی هم در تهران تحت مراقبت پلیس و نظمیه قرار داشت و پس از پرداخت ۱۰۰هزار تومان رشوۀ دریافتی به خزانۀ حکومت مرکزی، رضاشاه به او اجازه داد در اصفهان به زندگیاش ادامه دهد. او تا شهریور ۱۳۲۰ش تحت مراقبتهای مستقیم و غیرمستقیم شهربانی در اصفهان زندگی میکرد و در طی آن سالها چندبار به اروپا سفر کرد. در دورۀ محمدرضاشاه از رجال مهم حکومت محسوب میشد و در تهران و اصفهان با شاه ملاقاتهایی کرد. او تا پایان عمر در اصفهان میزیست و مورد احترام حکومت مرکزی بود.
http://wikijoo.ir/index.php?title=%D8%B5%D8%A7%D8%B1%D9%85_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%88%D9%84%D9%87_%D8%8C_%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_(%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86_%D8%AD_%DB%B1%DB%B2%DB%B6%DB%B4%D9%80%DB%B1%DB%B3%DB%B5%DB%B4%D8%B4_)&mobileaction=toggle_view_desktop
**********************
اکبر مسعود
متولد 1263 ش در اصفهان، ملقب به صارم الدوله و یكى از دوازده پسر ظل السلطان است كه فوقالعاده مورد توجه پدرش بود. پس از انجام تحصیلات مقدماتى و فراگرفتن دروس مختلف براى ادامه تحصیل به انگلستان اعزام گردید و در یكى از مدارس شبانه روزى لندن تحت نظر علاءالسلطنه وزیر مختار وقت ایران در انگلیس در رشته اقتصاد و سیاست تحصیل كرد و قبل از مشروطیت به ایران بازگشت. چند سفر دیگر با پدر و برادران خود به اروپا نمود ولى كار مهمى در دستگاه دولتى نداشت. در اصفهان گاهى در امور نظامى مداخله مىكرد. بعد از فوت مظفرالدین شاه براى سلطنت برادرش جلال الدوله به فعالیت پرداخت ولى مورد غضب محمدعلى شاه واقع شده مغضوبا به اروپا رفت و در انگلستان براى سرنگونى شاه به فعالیت پرداخت و سرانجام پس از خلع محمدعلى شاه و خروج وى از ایران به تهران آمد و در زمره رجال قرار گرفت و از طرفداران پروپا قرص انگلستان در ایران و معاون وزیر شد. در 1294 كه عبدالحسین میرزا فرمانفرما به رئیس الوزرائى منصوب گردید اكبر میرزا صارم الدوله را به وزارت فوائد عامه و تجارت منصوب نمود. مدت این وزارت از دو ماه تجاوز نكرد. پس از سقوط فرمانفرما براى بار سوم محمد ولى خان تنكابنى با لقب سپهسالار اعظم به رئیس الوزرائى منصوب گردید و اكبر میرزا در كابینه او به وزارت امور خارجه برگزیده شد و سیاست خارجى را مطابق میل دولت انگلیس اداره مىكرد. در همین دولت بود كه در مقابل دریافت هر ماه دویست هزار تومان از دولت انگلیس موافقت گردید كنترل مالیه و قشون به آنها واگذار شود. صارم الدوله گذشته از مسؤولیت مشترك وزیران به عنوان وزیر امور خارجه در این خبط با خیانت مداخله داشت. او در آن سمت توانست ظل السلطان پدر خود را مجددا به حكومت اصفهان منصوب نماید. در 1297 كه وثوق الدوله براى بار دوم به رئیس الوزرائى منصوب گریدد، اكبر میرزا صارم الدوله را به وزارت مالیه تعیین و معرفى كرد. در آن كابینه نصرت الدوله وزیر عدلیه بود. وثوق الدوله از اولین روزهاى تصدى ریاست دولت با انگلستان براى انعقاد یك قرارداد وارد مذاكره گردید. نصرت الدوله وزیر عدلیه و صارم الدوله وزیر مالیه در آن مذاكرات شركت تام و تمام داشتند. یكسال مذاكرات وثوقالدوله و دو تن از وزیرانش با نمایندگان انگلیس به طول انجامید تا در نیمه ى 1298 كه احمد شاه براى اولین بار عزم اروپا نمود آن را انتشار داد و سمت نصرت الدوله را از وزارت عدلیه به وزارت امور خارجه تغییر و او را همراه شاه به اروپا فرستاد تا جهت راضى ساختن شاه براى امضاء قرارداد اقدام كند. وثوق الدوله و دو تن از وزیران نامبرده اش براى اجراى قرارداد مبلغ یكصد و سى هزار لیره رشوه دریافت داشته بودند كه نیمى از آن را وثوق الدوله و نیم دیگر بالمناصفه بین صارم الدوله و نصرت الدوله تقسیم شده بود، ولى قرارداد به جهاتى سر نگرفت و دولت انگلستان درصدد پس گرفتن رشوه پرداختى شد. كابینه وثوق الدوله در 1299 پس از ورود احمدشاه به ایران استعفا كرد. در دولت بعدى كه به ریاست میرزا حسن مشیرالدوله تشكیل یافت صارم الدوله والى و حكمران غرب شد و به كرمانشاه رفت و امور حكومتى آنجا را با قدرت در دست گرفت. بعد از كودتاى 1299 و نخستوزیر شدن سید ضیاءالدین، صارم الدوله قصد خروج از ایران را داشت. به قصر شیرین رفت كه از آنجا ایران را ترك كند ولى ناگهان از این اقدام منصرف گردید و مجددا به كرمانشاه بازگشت و در مقر حكومتى به رتق و فتق امور پرداخت؛ ولى روابط او با دولت مركزى حسنه نبود و طرفین از هم بیم داشتند. سید ضیاءالدین ماژور محمود خان پولادین و چند صاحب منصب دیگر را به كرمانشاه فرستاد و به رژیمان ژاندارمرى كرمانشاه دستور داد تحت امر و فرماندهى پولادین قرار بگیرند. پولادین پس از ورود به كرمانشاه با ژاندارمهاى مقیم، عمارت حكومتى را محاصره نمود. صارم الدوله به قواى محلى خود كه متجاوز از یكصد و پنجاه نفر مسلح بودند دستور تیراندازى و رفع محاصره را داد، در نتیجه جنگ بین طرفین آغاز شد. عده اى از دو طرف كشته شدند ولى سرانجام نیروى ژاندارم پیروز گردید و افراد والى را خلع سلاح نموده و صارم الدوله را دستگیر و به تهران اعزام داشتند. پس از ورود به زندان قصر اعزام شد و تا پایان حكومت سید ضیاء در زندان بسر مى برد. صارم الدوله تا 1307 كارى نداشت، گاهى در تهران و زمانى در اصفهان مشغول رسیدگى به املاك خود بود ولى با اركان حكومت مانند تیمورتاش و نصرت الدوله نزدیكى و مراوده داشت. در دوره هفتم از اصفهان به نمایندگى مجلس انتخاب شد. چند ماهى در مجلس بود كه اوضاع فارس مغشوش شد و عشایر سر به طغیان برداشتند. تدابیر نظامى دولت به جائى نرسید و سرانجام به پیشنهاد نصرت الدوله، رضاشاه اكبر میرزا صارم الدوله را والى فارس نمود و به وى اختیاراتى داد. این انتصاب نه تنها كارى از پیش نبرد بلكه اوضاع منطقه آشفته تر شد. ناگزیر امیرلشكر حبیبالله خان شیبانى به شیراز رفت و اوضاع را از نزدیك بررسى نموده به شاه گزارش داد كه در كار شورش عشایر فارس انگشت نصرت الدوله و صارم الدوله هر دو در كار است. در تهران نصرت الدوله توقیف شد و صارم الدوله والى فارس با طیاره به تهران انتقال یافته به زندان رفت. چندى در زندان بود تا اینكه رضاشاه از وى مطالبه پولى را كه از انگلیسها براى انعقاد قرارداد 1919 گرفته بود، كرد. صارم الدوله لیره هاى دریافتى را به خزانه دولت برگردانید و از زندان آزاد شد. ولى از آن تاریخ گوشه گیرى را انتخاب كرد و جز به امور كشاورزى و ملک دارى به كار دیگرى نپرداخت بطوریكه در مدت سلطنت رضا شاه گزندى به وى نرسید و شاید علت اینكه شاه او را از میان برنداشت نشانى بود كه از دولت انگلستان داشت زیرا جان و مال صاحبان نشان از هر تعرضى مصون بود. رضاشاه روز 25 شهریور 1320 از سلطنت استعفا و عازم اصفهان شد و قرار بود در منزل او ساكن شود ولى صارم الدوله روى خوشى نشان نداد و منزل كازرونى را براى توقف چند روزه شاه سابق درنظر گرفت. در مدتى كه شاه در اصفهان بود صارم الدوله صبح و عصر او را ملاقات مىكرد و در این گفتگو احدى مداخله نداشت. رضاشاه در این ملاقاتها مصرا از صارم الدوله درخواست كرده بود كه سفارش او را به انگلیسها بكند ولى تصور نمىرود صارم الدوله این تعهد اخلاقى خود را انجام داده باشد. صارم الدوله از سال 1320 تا حین الفوت چون یك سلطان بىتاج و تخت در اصفهان مىزیست و گاهى نیز در تهران ظاهر مىشد ولى به امور سیاسى مداخلهاى نداشت و از عواید سرشار خود زندگى بسیار مجلل براى خود تدارك دیده بود. در 1328 براى عضویت مجلس مؤسسان انتخاب شد. وى این مأموریت را پذیرفت و در مجلس شركت كرد. صارم الدوله املاك زیادى در اصفهان داشت كه از یك سال قبل از اصلاحات ارضى شروع به فروش آنها كرد بطورى كه هنگام اجراى قانون اصلاحات ارضى تمام املاك به فروش رفته بود. صارم الدوله داماد میرزا علىاصغرخان اتابك اعظم بود، در جوانى با خانم افتخار اعظم یكى از دختران چهارگانه اتابك پیوند زناشوئى بست و ثمره این ازدواج دو دختر و یك پسر بود. حسن اكبر و مهندس خسرو هدایت دامادهاى او بودند. اكبر مسعود در اواخر عمر در اثر بیماریهاى گوناگون وضع بد و تأسف آورى داشت و غالبا با داروهاى مسكن به خواب مىرفت. در 1352 در حدود نود سالگى دراصفهان درگذشت.
https://rasekhoon.net/mashahir/show/597006/%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF
**************************
برچسبها: اکبر میرزا صارمالدوله مسعود, ناصرالدين شاه, شازده های قجری, ظل السلطان