بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..
 

 

نادر باتمانقلیچ
استاندار خراسان
نایب‌ تولیت آستان قدس رضوی
مشغول به کار
۱۳۴۴ – ۱۳۴۶ش
پادشاه محمدرضا شاه پهلوی
پس از سیدمحمدصادق امیرعزیزی
پیش از پیرنیا
وزیر کشور
نخست وزیر منوچهر اقبال
سفیر ایران در عراق
مشغول به کار
بهمن ۱۳۳۵ – آبان ۱۳۳۷
پس از حسین قدس نخعی
پیش از امان‌الله جهانبانی
سفیر ایران در پاکستان
رئیس سازمان تربیت بدنی
اطلاعات شخصی
تولد ۱۲۸۲ خورشیدی
،
آذربایجان
مرگ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۰
بیمارستان رستون،
ایالات متحده
ملیت  ایران
محل تحصیل دانشکده افسری تهران
پیشه سیاستمدار
دین اسلام
خدمت نظامی
درجه سپهبد

سپهبد نادر باتمانقلیچ (۱۲۸۲ - ۱۳۷۰)، در دانشکده افسری تهران به تحصیلات نظامی پرداخت. سپس برای ادامهٔ تحصیل عازم سوئیس شد. باتمانقلیچ در سال ۱۳۳۲ به درجه سرلشکری رسید.

در کودتای ۲۸ مرداد به مخالفان دولت دکتر مصدق پیوست و به همراه زاهدی نقشی فعال در شکل گیری کودتا داشت. بنابراین پس از انجام کودتا، هنگامی که زاهدی حکم نخست وزیری خود را از نصیری دریافت کرد، باتمانقلیچ نیز از سوی نخست‌وزیر تازه، به ریاست ستاد ارتش گمارده شد.

او با درجه سپهبدی بازنشسته شد و آخرین سمتش استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی بود.

یکبار در زمان حضورش در خراسان با فخرالدین حجازی خطیب مومن و مسلمان درگیر شد که حکم به تبعید حجازی به گیلان داد و تا زمان استاندار بعدی حجازی در گیلان در تبعید بود .

پس از انقلاب به خاطر مشارکت در کودتای ۲۸ مرداد دستگیر شد و به اعدام و حبس ابد محکوم گردید. اما بعدا به دستور حضرت امام خمینی ( ره ) آزاد شد و به آمریکا رفت و در سال ۱۳۷۰ درگذشت.

در زمانی که وزیر کشور بود با مهام شهردار تهران مشکل داشت ، دامنه اختلاف  بین تیمسار سپهبد باتمانقلیچ وزیر كشور و آقای مهام شهردار تهران روز به روز گسترش می یابد و این مخالفت در واقع از تیرگی روابط بین آقای نخست وزیر و تیمسار سپهبد باتمانقلیچ سرچشمه گرفته است. آقای مهام به طور خصوصی اظهار داشته آقای نخست وزیر اصولاً با انتصاب سپهبد باتمانقلیچ به وزارت كشور موافق نبوده و كوشش زیادی نموده اند كه در ارتش پست مهمی به مشارالیه واگذار و از دادن پست كشوری به وی خود داری شود. لیكن ارتشبد هدایت كه با تیمسار باتمانقلیچ میانه خوبی ندارند مانع دادن پست نظامی به مشارالیه گردیده و اعلیحضرت همایون شاهنشاه شخصاً باتمانقلیچ را به وزارت كشور منصوب و به آقای دكتر اقبال معرفی فرموده اند. آقای مهام افزوده در حال حاضر چون وزیر كشور نمی خواهد علناً و مستقیماً با آقای نخست وزیر وارد مبارزه شود لذا مبارزه خود را به طور مخفیانه و من غیر مستقیم آغاز نموده است.

یکبار هم در رابطه با وی و تیمسار آریانا شایعه ای درست شد به شرح زیر :

 آریانا در دوران ریاست ستاد ارتش به تقویت حزب «آریا» به رهبری "هادی سپهر" دست زد. جاه­طلبی­ها و هرزگی­های اخلاقی آریانا عناد و کینه برخی امرای ارتش را برانگیخت و ظاهراً توسط آنها توطئه سازمان یافته­ای علیه او آغاز شد. طبق اسناد ساواک از تیرماه 1346ش. شایعه وسیعی در سراسر کشور به ویژه آذربایجان پخش شد که گویا به همراه تیمسار باتمانقلیچ و در ارتباط با وابسته نظامی «الجزایر» در تهران قصد کودتا دارد. این شایعه از کانال­های مختلف به دفتر ویژه اطلاعات منعکس می­شد و از طریق فردوست به اطلاع محمدرضا شاه می­رسید. دامنه این توطئه که ظاهراً رادیوی «پیک ایران» ارگان حزب توده نیز به آن دامن می­زد، تا بدانجا رسید که شایعه دستگیری بیش از یکصد افسر در رابطه با کودتای آریانا منتشر شد، علیرغم کذب بودن این شایعات و تکذیب مکرر آن توسط عوامل ساواک، مستشاران آمریکایی و شاه به دلیل گسترش نارضایتی در ارتش، حضور بیشتر آریانا را به صلاح ندانستند و او در نیمه ادریبهشت 1348 از سمت ریاست ارتش برکنار شد و بعد از مدتی به فرانسه رفت و ارتشبد "فریدون جم" جای او نشست .

عده ای عقیده دارند وی در زمان انقلاب با دولت انقلابی همکاریهایی داشته است .

اینهم یک نوشتار دیگر درباره باتمانقلیچ :

سپهبد نادر باتمانقليچ در سال 1282 متولد شد، تحصيلات نظامي خود را در دانشكده افسري تهران به پايان برد و براي ادامة تحصيل راهي سوئيس شد. با بازگشت به كشور در ارتش به مناصبي چون فرماندهي تيپ اردبيل، رياست باربري تسليحات ارتش و رياست تربيت بدني دست يافت. باتمانقليچ از جمله افسراني بود كه با استقرار متفقين در ايران پس از شهريور 1320 به علت گرايشات آلماني دستگير و مدتي در اراك بازداشت شد . باتمانقليچ در سال 1332 با درجه سرلشكري به مخالفان دولت دكتر مصدق پيوست و بنابه توصيه سرهنگ اخوي به سرهنگ فرزانگان، گرداننده اصلي نظاميان با وي مرتبط شد. گرچه اخوي در عين حال باتمانقليچ را فاقد شهامت كافي معرفي كرد اما نگراني وي از قدرت گرفتن حزب توده يكي از عواملي بود كه باعث پيوستن وي به اين گروه شد. سرهنگ اخوي در ديدار با سرهنگ كارول امريكايي از باتمانقليچ حمايت كرد و در ملاقات اخوي با زاهدي قرار بر اين شد كه باتمانقليچ رياست ستاد ارتش را برعهده گيرد. پس از تثبيت نقش وي در عمليات كودتا، او در جلسات كودتاگران شركت كرد و حتي يكي از اين جلسات در باغ وي در كرج برگزار شد. پس از آنكه نصيري حكم نخست‌وزيري زاهدي را به وي داد، باتمانقليچ از سوي نخست‌وزير جديد به رياست ستاد ارتش منصوب شد و به همراه مصطفي مقدم در نيمه شب 24 مرداد راهي ستاد ارتش شدند تا حكم عزل سرلشكر رياحي را به وي ابلاغ كنند و باتمانقليچ در ستاد ارتش مستقر شود. آنان در ميان راه بودند كه متوجه شكست كودتا شدند. از ميانه راه بازگشته و به زاهدي خبر شكست را دادند. باتمانقليچ كه وحشت‌زده بود با زاهدي به منزل سرهنگ فرزانگان رفت و پس از مدتي با اردشير زاهدي به منزل خود رفت. او در صبح روز 25 مرداد دستگير و به دژبان مركز منتقل شد و در عين حال هر گونه خيانت عليه دكتر مصدق را رد كرد. پس از اجراي موفقيت‌آميز كودتاي 28 مرداد باتمانقليچ در ظهر همان روز از زندان دژبان آزاد شد و به ساختمان ستاد ارتش رفت. او تا سال 1334 رياست ستاد ارتش را برعهده داشت و از آن پس به سفارتهاي مختلف منصوب شد. در دولت دكتر اقبال نيز مدتي وزارت كشور را عهده‌دار بود. او با درجه سپهبدي بازنشسته شد و آخرين سمتش استانداري خراسان و نيابت توليت آستان قدس بود. پس از انقلاب به امريكا رفت و در سال 1370 درگذشت.

موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران درباره وی چنین نگاشته است :

سپهبد نادر باتمانقليچ در سال 1282 متولد شد، تحصيلات نظامي خود را در دانشكده افسري تهران به پايان برد و براي ادامة تحصيل راهي سوئيس شد. با بازگشت به كشور در ارتش به مناصبي چون فرماندهي تيپ اردبيل، رياست باربري تسليحات ارتش و رياست تربيت بدني دست يافت. باتمانقليچ از جمله افسراني بود كه با استقرار متفقين در ايران پس از شهريور 1320 به علت گرايشات آلماني دستگير و مدتي در اراك بازداشت شد. باتمانقليچ در سال 1332 با  درجه سرلشكري به مخالفان دولت دكتر مصدق پيوست و بنابه توصيه سرهنگ اخوي به سرهنگ فرزانگان، گرداننده اصلي نظاميان با وي مرتبط شد. گرچه اخوي در عين حال باتمانقليچ را فاقد شهامت كافي معرفي كرد اما نگراني وي از قدرت گرفتن حزب توده يكي از عواملي بود كه باعث پيوستن وي به اين گروه شد. سرهنگ اخوي در ديدار با سرهنگ كارول امريكايي از باتمانقليچ حمايت كرد و در ملاقات اخوي با زاهدي قرار بر اين شد كه باتمانقليچ رياست ستاد ارتش را برعهده گيرد. پس از تثبيت نقش وي در عمليات كودتا، او در جلسات كودتاگران شركت كرد و حتي يكي از اين جلسات در باغ وي در كرج برگزار شد.

 

 

 

پس از آنكه نصيري حكم نخست‌وزيري زاهدي را به وي داد، باتمانقليچ از سوي نخست‌وزير جديد به رياست ستاد ارتش منصوب شد و به همراه مصطفي مقدم در نيمه شب 24 مرداد راهي ستاد ارتش شدند تا حكم عزل سرلشكر رياحي را به وي ابلاغ كنند و باتمانقليچ در ستاد ارتش مستقر شود. آنان در ميان راه بودند كه متوجه شكست كودتا شدند. از ميانه راه بازگشته و به زاهدي خبر شكست را دادند. باتمانقليچ كه وحشت‌زده بود با زاهدي به منزل سرهنگ فرزانگان رفت و پس از مدتي با اردشير زاهدي به منزل خود رفت. او در صبح روز 25 مرداد دستگير و به دژبان مركز منتقل شد و در عين حال هر گونه خيانت عليه دكتر مصدق را رد كرد.

 س از اجراي موفقيت‌آميز كودتاي 28 مرداد باتمانقليچ در ظهر همان روز از زندان دژبان آزاد شد و به ساختمان ستاد ارتش رفت. او تا سال 1334 رياست ستاد ارتش را برعهده داشت و از آن پس به سفارتهاي مختلف منصوب شد. در دولت دكتر اقبال نيز مدتي وزارت كشور را عهده‌دار بود. او با درجه سپهبدي بازنشسته شد و آخرين سمتش استانداري خراسان و نيابت توليت آستان قدس بود. پس از انقلاب به امريكا رفت و در سال 1370 درگذشت.


برچسب‌ها: نادر باتمانقلیچ, محمدرضا پهلوی, دكتر محمد مصدق, نظامیان ایرانی
نوشته شده در تاريخ سه شنبه سوم دی ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک