بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..

 

 

فروغ‌الدوله
Forouq-ol-Dowleh.jpg
فروغ‌الدوله در کودکی
دوران قاجار
نام کامل تومان آغا
لقب(ها) فروغ الدوله
همسر ظهیرالدوله
پدر ناصرالدین‌شاه قاجار
مادر خازن‌الدوله
فرزندان سه پسر و چهار دختر از جمله ولیه صفا (فروغ‌الملک)
دین اسلام

تومان آغا (فروغ‌الدوله) دختر ناصرالدین‌شاه قاجار و خازن‌الدوله از زنان آزادیخواه دوره قاجار و زمان جنبش مشروطه بود. او و همسرش ظهیرالدوله عضو انجمن اخوت بودند. فروغ‌الدوله که طرفدار مشروطیت بود مخالفتش را با برادرش مظفرالدین شاه و برادرزاده‌اش محمدعلی شاه علنی کرده بود. در جریان به توپ بسته شدن مجلس، محمدعلی شاه دستور تخریب و غارت خانه او را نیز صادر کرد

تومان آغا خواهر تنی فخرالدوله (توران آغا) بود. او در جوانی به خواست پدرش با علی خان قاجار ظهیرالدوله که وزیر تشریفات دربار بود ازدواج کرد. پس از ازدواج لقب «ملکه ایران» گرفت. آنها دارای سه پسر و چهار دختر از جمله ولیه صفا (فروغ‌الملک) شدند.

سیاست

فروغ‌الدوله پس از ازدواج با ظهیرالدوله که آزادیخواه و شاعر بود، فعالیت‌هایش را در انجمن اخوت و دراویش صفی علیشاهی آغاز کرد و آشکارا با برادرش مظفرالدین شاه و برادرزاده‌اش محمدعلی شاه مخالفت کرده و همراه همسرش در این راه مبارزه می‌کرد

نامه‌هایی از او باقی مانده‌است که خطاب به ظهیرالدوله، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، و سیاست‌مدارن دیگر وقت نوشته‌است. در این نامه‌ها قدرت اندیشه و دیدگاه‌های آزادی‌خواهانه و انتقادآمیز او مشخص است

فروغ‌الدوله در ماجرای دستگیر شدن شوهرش و دیگر مشروطه خواهان به دست نیروهای محمدعلی شاه، نقش مهمی در آزادی آنان داشت. اما هنگامی که مجلس به توپ بسته شد، محمدعلی شاه دستور تخریب و غارت خانه او را نیز صادر کرد.

انجمن اخوت

فروغ‌الدوله عضو انجمن اخوت بود (دراویش صفی علیشاهی) و بدون حجاب به جلسه‌های انجمن می‌رفت و سخنرانی می‌کرد. از فروغ‌الدوله و دو دخترش، فروغ‌الملوک و ملک‌الملوک عکس‌هایی در لباس درویشی با کشکول و منتشا باقی مانده‌است. فروغ‌الدوله شعرهای مدح‌آمیزی نیز می‌گفت.

شعر

فروغ‌الدوله با تخلص «صفا» شعر می‌گفت که تخلص شوهرش نیز بود. ابیات زیر نمونه‌ای از اشعار اوست:

درباره وضعیت اجتماعی ایران:

می‌شه ما خفتگان بیدار گردیم بگو هرگز نمی‌شه یار یار

درباره جشنی به مناسبت سالروز تولد صفا علیشاه (ظهیرالدوله) که مصادف با سالروز تولد صفی علیشاه هم بود:

مولود صفی میلاد صفا زین هر دو ظهور عیش فقرا
نازم به چنین جشنی که صفا بنموده به پا

در نوشته های موسسه مطالعات تاریخ معاصر نیز چنین میخوانیم :

زنان هنرمند

تومان آغا (فروغ الدوله)

آسیه آل احمد

تومان آغا،ملقب به فروغ‌الدوله و مشهور به ملکه ایران هشتمین دختر ناصرالدین شاه از همسری گرجی ملقب به خازن الدوله در سال 1279ق متولد شد. او و توران آغا فخرالدوله خواهر بزرگتر تنی اش پس از فوت مادرشان تحت سرپرستی تاج الدوله قرارگرفتند و در نزد شاه بسیار عزیز بودند.

فروغ‌الدوله از زنان با سواد و هنرمند دربار ناصری بود. دوستعلی خان معیرالممالک در مورد هنر او در خاطراتش می نویسد: «شش ساله بودم که روزی دایه ام مرا به اطاق های توران آغا و تومان آغا دخترهای شاه برد که بعد ملقب به فخرالدوله و فروغ‌الدوله شدند. وقتی رسیدیم که توران آغا به پاکنویس داستان امیرارسلان و خواهرش به رنگ آمیزی یکی از مجالس اسکندرنامه سرگرم بودند».

اعتمادالسلطنه نیز در این مورد چنین شرح می دهد: «جمعه 9 رمضان ...درسرناهار خواجه سرائی صورتی از موم که بسیار خوب ساخته بود در دست داشت بحضور آورد .معلوم شد تومان آغا صبیه شاه که هنوز شوهر نکرده است ساخته بود. الحق بسیار خوب ساخته شده بود».

فروغ‌الدوله در سال 1297 ق در سن 18 سالگی با علی خان ظهیرالدوله ازدواج کرد. همسر او ظهیرالدوله در دربار ناصرالدین شاه مقام ایشیک آقاسی باشیگری و  وزارت  تشریفات را برعهده داشت. اودر سال 1303ق به طریقت دراویش درآمد و از پیروان صفی علیشاه بود که  پس از فوت او در 1316ق جانشین وی شد. فروغ الدوله و ظهیرالدوله سه پسر و چهار دختر داشتند که آنها نیز چون پدر و مادر خود  هنرمند و شاعر بودند. عزیزالملوک بعد از آنکه مادرش به ملکه ایران معروف شد به فروغ‌الدوله ملقب گردید. محمدناصر ظهیرالسلطان نقاش و از مشروطه خواهان بنام شد. ولیۀ صفا فروغ الملوک راه پدر را رفت او نیزمانند مادرو برادرش نقاشی قابل بود. ملک والملوک، ملکه آفاق و دو پسر به نامهای ناصرقلی مظفرالدوله و ناصرعلی در جوانی و کودکی فوت کردند.

پس از کشته شدن ناصرالدین شاه و به سلطنت رسیدن مظفرالدین شاه، در سال 1317ق ظهیرالدوله دستخطی از شاه مبنی بر تأسیس «انجمن اخوت» گرفت. اعضای انجمن  صد و ده نفراز روشنفکران و مشروطه خواهان بودند که در منزل شخصی ظهیرالدوله و فروغ‌الدوله جلسات خود را تشکیل می دادند. در سال 1326 ق محمدعلی شاه در مخالفت با مشروطه خواهان دستور به توپ بستن مجلس شورای ملی را داد، منزل عمه او  ملکه ایران و ظهیرالدوله نیزبه بهانه پیدا کردن مواد منفجره (بمب)  مورد تاراج وغارت قرارگرفت. محمدعلی شاه در پیغامی به فروغ‌الدوله خود را بی خبر از این جریان نشان داد و توسط نایب السلطنه کاغذی به او نوشت. ملکه ایران در مورد این واقعه گزارش مفصلی به همسر خود نوشت:

صبح زود آقای نایب السلطنه یک کاغذی به من نوشت. دیگر چه عرض کنم چه کاغذی...نوشته بود شاه دیشب تا حالا از غصه نخوابیده است صبح زود فرستاده است عقب من که من الان ملکه ایران را از تو می خواهم باید کاری کنی رضایش کنی بیاید پیش من  من خودم عذر بخواهم ... بحق خدا و به تمام پیغمبرها از این قضیه اطلاع نداشتم ... بهرجهت رفتیم پیش شاه هیچ نگذاشت من عرض کنم از بس خودش وملکه جهان اظهار ندامت و پشیمانی می کردند ... آخرش شاه به من گفت حالا چه می خواهی هرچه خواهش داری بکن که من اطاعت کنم عرض کردم شما اگر سلطنت دنیا را بمن بدهید تلافی از بلاهایی که بر سر من آمده  نمی‌شود من ابدا هیچ خواهشی ندارم هرچه اصرار کرد همین را تکرار کردم.

ملکه ایران در ادامه نامه اش بر این اعتقاد است که این ماجراها توطئه ای است از طرف قوام الدوله که برای به دست آوردن وقفنامه ظهیرالدوله مرحوم این کارها را انجام داده است و گویا شاه نیز درنهایت این صحبت را قبول می کند.

در لابه لای مجموعه نامه‌هايي که درکتب مختلف در رابطه با اسناد ظهیرالدوله چاپ شده است نوشته های ملکه ایران بسیار به چشم می خورد که همگی آنها بیانگر تسلط این زن بر مسائل خانوادگی، اجتماعی و سیاسی اش می باشد . یکی از نامه‌هاي خواندنی او به ظهیرالدوله زمانی است که پسرش ظهیرالاسلطان را به جرم مشروطه خواهی در کنار سید عبدالله بهبهانی و تقی زاده و... دستگیرو به باغ شاه بردند. این تلگراف به تاریخ 24 جمادی الثانی 1326 از تهران به رشت می باشد "... می گفتند یک کاغذ بشاه بنویس توسط ظهیرالسلطان را بکن نکشندش ببینید من حالا چه حالی باید داشته باشم گفتم کاغذ به شاه که ابدا دراین موقع فایده ندارد بامیربهادر یک کاغذ نوشتم که نمیگویم ظهیرالسلطان تقصیر ندارد اما جوان است رحم بجوانیش کنید بفرستیدش یک جایی یا حبسش کنید نگذارید بکشندش کاغذ را مهرکردم دادم به غلام رضا خان که ببرد ... برای آنکه آدمهای ما را نمی گذارند اردو بروند... ابدا هم نمی دانم چه برسر ظهیرالسلطان آورده اند ... البته نمی توانید تصور حال یک مادری را در این موقع بفرمائید" .

فروغ‌الدوله علاوه برنقاشی، شعرمی سرود وتخلصش بنا به شهرت همسرش صفا بود . این غزل از اوست:

رفتی از چشم و دل اندرطلبت زاربماند                       دیده از هجرگل روی تو خونباربماند

خانۀ دل که همه نقش ونگارش زتوبود                       چون برفتی زتوآن نقش بدیواربماند

چشم مستت که شفای دل بیمارانست                   دل ما در طلبش خسته وبیماربماند

دل بزد قید جهانی وزخوبان بگذشت                         چون بدام تودرافتاد گرفتاربماند

چشم حق بین که بر روی توخدا رامیدید                   همه شب خیره رویت شد وبیداربماند

شورعشق تو که از خلق نهان داشتمش                  داستانها شد وبرهرسربازار بماند

آن صفا راکه صفی افسردرویشی داد                       شکرلله بمن آن شاه صفا یاربماند

تومان آغا فروغ‌الدوله ملکه ایران سرانجام در رمضان  1335ق درگذشت .

فروغ‌ا‌‌لدوله به همراه دو دختر خود

مجموعه نامه های وی نیز تحت کتابی با عنوان و مشخصات زیر جمع آوری شده است :

نامه هاي فروغ الدوله "مشهور به ملکه ايران " (دختر ناصرالدين شاه ،همسر ظهيرالدوله) . به کوشش: ايرج افشار. تهران ، نشرپژوهش فرزان روز، 1383.

 

نام این کتاب نامه‌هاي فروغ‌الدوله است ،اين کتاب داراي 331 نامه مربوط به سالهاي 1302 تا 1304 است. بخش عمده اين نامه‌ها، نامه‌هاي رد وبدل شده بين فروغ‌الدوله و حاجي خان پيشکارخود و ظهيرالدوله است. تعداد اندکي نيز به نامه‌هاي متفرقه فروغ‌الدوله اختصاص دارد.

اين اثرداراي يک مقدمه تحت عنوان «گزارش» به قلم آقاي ايرج افشار و شش بخش با عناوين : نامه‌هاي فروغ‌الدوله به حاجي خان (آنهايي که خطاب عاليجناب دارد)، نامه‌هاي فروغ‌الدوله به حاجي خان (آنهايي که خطاب مقرب الخاقان دارد)، نامه‌هاي تاريخ دار فروغ‌الدوله، نامه‌هاي حاجي خان به فروغ الدوله، نامه‌هاي ظهيرالدوله و نامه‌هاي متفرقه است. علاوه بر بخشهاي فوق تعدادي عکس و ليست اغلاط متن و کلمات ناخوانده وهمچنين فهرست اسامي اشخاص ،اماکن ، کلمات و مدنيات را شامل مي شود.

در مقدمه اين کتاب به اختصار شرح حالي از فروغ‌الدوله و همچنين توضيحات مفيدي در رابطه با نامه‌ها آورده شده که خواننده را با نويسنده مکتوبات آشنا مي کند. چگونگي دستيابي به اين نامه‌ها خود مطلبي خواندني است، آقاي ايرج افشار در اين خصوص مي نويسد: «اصل اين نامه‌ها متعلق به دوست دانشمند مکرم دکتر اصغر مهدوي است اما مناسبت اينکه اين نامه در اختيار ايشان است آن است قوطي نامه‌ها در خانه اي مي بوده است که آن خانه درگرو حاجي حسين امين الضرب مي بوده و ميرزا اسمعيل محمود آبادي از جانب امين الضرب در آنجا اقامت داشته است و اين اوراق به دست او افتاده بود و به دستگاه امين الضرب انتقال يافت».

اين نامه‌ها براي محقق علاقه‌مند به مسائل اجتماعي دوره قاجار داراي اهميت خاص است. از جمله مسائلي که مي توان در خلال اين نامه‌ها به آن دست يافت، نوع نگاه دختر شاه به زندگي و رسيدگي به امور خانه وکاشانه اش که با ظرافت ودقت تمام امور را از نظافت خانه، خرج و مخارج، بدهيها و در نهايت رسيدگي به امورخدمه و... است. او حتي پا را فراتر گذاشته و امور مربوط به همسرش را زير نظر داشته و برخي از مخارج او را گردن نمي گرفته است . او به همسر خود از طريق حاجي خان گوشزد مي کند بعضي از خرجها و يا کارها را نبايد بکند. از طرف ديگر شايد اين متن ما را تا حدودي با روحيات، خلقيات و دغدغه هاي يک شاهزاده خانم آشنا کند و در نهايت هرکس به فراخور ديد خود مي تواند از اين متون بهره کافي ببرد.

نمونه اي از متن نامه‌ها در اينجا ذکر مي شود: «... از اراج تا به حال مي گويم آبدار، قهوه چي را عوض کنيد، هنوز آبدار حاجي غلامرضاست. قهوه چي هم نداريد. ترا خدا تصور کنيد هيچ در خانه اي به اين وضع هست. چرا آبدار، قهوه چي نمي آوريد. صدراعظم را اگر شاه مي خواست معزول کند آن قدر فکر نمي کرد. سه ماه است پي آبدار مي گرديد هنوز پيدا نکرديد، مگر کم شده است...».

و در نامه اي ديگر فروغ‌الدوله نشان مي دهد که گرچه در اندورن است اما به خوبي بر امور مالي مسلط است : «... اين دکانها و حمام ماهي بيست و سه تومان اجاره دارد. من از آن وقتي که آمدم اينجا نمي دانم اجاره اينها چه مي شود، کي مي برد . اگر مي گويند که تعمير حمام و دکان فلان مي کنيم معمار بفرستيد ببينيد کجا را تعمير کردند تعميرش چه قدر شدست. باقي را ببینيد چه کرده اند... ».  

در نامه بعدي او به حاجي خان تأکيد مي کند که بر امور نوکران نظارت کافي داشته باشد :

«... بايد يک التزام از همه نوکرها بگيريد که هرکس با حق باشد يا ناحق، اگر با سرباز يا غير سرباز جنگ بکند، بايد هم جريمه بدهند، کتک بخورند، هم اخراج کنيد. چه معني دارد روزي يک دفعه جنگ، مرافعه بکنند. اين درخانه [از] سر بازار بيشتر جنگ [و] مرافعه مي شود... ». ‌


برچسب‌ها: فروغ الدوله, ناصرالدين شاه, فخرالدوله, صفي عليشاه
نوشته شده در تاريخ یکشنبه نهم تیر ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک