بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..

 

سرتیپ محمدعلی صفاری

جنسیت: مرد
نام پدر: منتظم السلطنه محمدحسن گیلانی
تولد و وفات: (۱۲۸۰ - ... ) قمری
محل تولد: ایران - گیلان - لاهیجان
شهرت علمی و فرهنگی: نویسنده
تحصیلات مقدماتی را در مدرسه‌های محلی گذراند و بعد در مدرسه‌های تربیت و ایران و آلمان تحصیلات خود را به اتمام رساند. سپس وارد مدرسهٔ بریگارد تیراندازی دیویزیون قزاق گردید و پس از خروج از آن مدرسه ، در ۱۳۰۰ ش در ارتش و وزارت کشور عهده‌دار مشاغل مختلفی از جمله: ریاست شهرداری تهران ، ریاست کل شهربانی ، ‌ وکالت مردم لاهیجان در دوره‌های هجدهم و نوزدهم و بیستم شد. از آثار وی: «خان گیلانی - شرح حال خان احمد»؛ «قربانیهای محیط».

تیمسار سرتیپ سناتور محمدعلی خان صفاری (۱۲۷۷ه. ش. - ۱۳۶۶ ه. ش.) سیاستمدار، نماینده مجالس سنا و شورای ملی و نویسندهٔ ایرانی بود. او رییس شهربانی کل کشور (۱۳۲۶-۱۳۲۵ و ۱۳۲۸-۱۳۲۷) شهردار تهران (بار اول ۱۳۳۱ و بار دوم ۱۳۳۲، بار سوم ۱۳۴۶)، استاندار آذربایجان شرقی (۱۳۴۳)، خراسان و مازندران، سناتور انتخابی گیلان در دوره ۶ و ۷ مجلس سنا (۱۳۵۷-۱۳۴۷)، نماینده لاهیجان در مجلس شورای ملی ادوار ۱۸ و۱۹ و۲۰ (۱۳۳۳-۱۳۴۰) و رئیس دانشگاه تبریز بود.

او فرزند میرزا محمدحسین خان منظم‌السلطنه فرزند محمدعلی‌خان امین دیوان و از خانواده‌ای است که نسب خود را به یعقوب لیث صفار می‌رسانند. او در سال ۱۲۸۰ ه. ش در لاهیجان متولد شد و تحصیلات نظامی را در روسیه تزاری و سپس فرانسه به انجام رساند و پس از بازگشت به ایران وارد خدمت نظام شد و به تدریج مدارج ترقی را طی کرد.

بعد از کودتای ۱۲۹۹ که کریم آقاخان بوذرجمهری رییس بلدیه تهران بود، نایب اول محمد علی صفاری معاونت او را بر عهده داش و در این سمت نقش مهمی در توسعه شهر تهران و تعریض خیابان‌ها و ایجاد پارک‌ها و میادین ایفا کرد.

او در سال ۱۳۱۱ با درجه سلطانی، به فرماندهی نیروی دریایی رسید و در واقع مامور تاسیس نیروی دریایی شد. سپس با انتقال به اداره املاک رضاشاه مدتی در صفحات شمال به توسعه املاک رضاشاه و آبادانی آنها مشغول شد. در سال ۱۳۱۸ فرماندار کل گرگان شد و به توسعه این شهر پرداخت و در همین سمت درجه سرهنگی گرفت.

در سال ۱۳۲۰ بعد از رفتن رضاشاه به تهران منتقل شد و مدیرکل انتظامات وزارت کشور شد. یک سال بعد و پس از رسیدن قوام السلطنه به نخست وزیری، او به دلیل دوستی با پدر صفاری وی را به ریاست اداره کل نان تهران منصوب کرد. در آن زمان نان در تهران و سایر شهرها جیره بندی بود و کوپنی بود. صفاری تا حدی موفق شد وضع نان را در تهران سامان دهی و از مرگ مردم در اثر گرسنگی جلوگیری کند. در سال ۱۳۲۲ به مدیر کلی غله کشور منصوب شد. در سال ۱۳۲۵ پس از رسیدن قوام السلطنه به نخست وزیری برای چهارمین بار وی صفاری را به ریاست شهربانی گمارد و برای او درجه سرپاسی گرفت.

او در سال ۱۳۲۱ در حالی که سرگرد ارتش بود به اتهام هواداری از آلمانی‌ها توسط متفقین بازداشت شد ولی چندی بعد آزاد گردید.

در پانزدهم بهمن ۱۳۲۷ که محمدرضا پهلوي در جلوی آمفی تئاتر دانشکده حقوق با اصابت چند گلوله ترور شد، صفاری رئیس شهربانی بود و به ضارب تیراندازی کرد و او را کشت. او یک بار دیگر رییس شهربانی شد و سپس به استانداری مازندران منصوب شد. مدتی شهردار تهران شد.

او در ادوار هیجدهم، نوزدهم و بیستم وکیل لاهیجان در مجلس شورای ملی بود. پس از انحلال مجلس بیستم، به استانداری خوزستان برگزیده شد و چندی بعد به استانداری آذربایجان منصوب شد و بعد مجددا شهردار تهران گردید.

او مجموعا دو بار رئیس شهربانی، دو بار شهردار تهران، سه دوره نماینده مجلس، سه بار استاندار، و سه دوره سناتور بوده است.

او به مدت ۶۰ سال در مصدر امور بود و همهٔ دولت‌ها از او استفاده کردند.

به نوشته باقر عاقلی «وی مردی شوخ و محافظه کار، پرحرف و سالم بود. احدی به او نسبت دزدی نداد و در کارها سرسختی و مبارزه نشان نمی‌داد. در هیچ یک از مشاغل خود منشاء اثری نشد.»

سناتور صفاری پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ برای مدتی کشور را ترک کرد ولی مجدداً به ایران بازگشت و عاقبت در سال ۱۳۶۶ در سن ۸۶ سالگی در تهران بدرود حیات گفت. بیژن صفاری فرزند اوست.

او مردی اهل مطالعه بود و در جوانی رمانی تاریخی به نام "خان گیلان" نوشت که موضوع آن زندگی خان احمدخان گیلانی (حکمران گیلان در عهد صفویه) بود و در سال ۱۳۱۱ آن را در تهران منتشر نمود. او برادر احمد صفاری (سالار مؤید) بود.

صفاری به زبانهای فرانسه و روسی مسلط بود. وی به کشورهای شوروی، ایتالیا، فرانسه، بلژیک، یوگسلاوی، هلند، چین ملی، هنگ کنگ، سیام، ویتنام جنوبی، عراق، سوریه، لبنان، اردن، حجاز، اطریش، سوئیس و انگلستان سفر کرد.

تاليفات : تاريخ خان گيلان در علل سقوط خان احمد آخرين سلطان محلي سلسله کيائيه، لکه‏هاي سياه يا قربانيهاي محيط (رمان ادبي)، در چنگال اهريمن مستحفظ راه، يادداشتهاي مسافرت روسيه، ايتاليا، يوگسلاوي و خاوردور، مقالات ادبي در جرايد و شرح زندگي خان احمد گيلاني.

مناصب دیگر

  1. اخذ درجه سرهنگی،
  2. مدیرکل اداره غله و نان کشور،
  3. اخذ درجه سرتیپی (سرپاس) و ریاست اداره کل شهربانی (۱۳۲۶-۱۳۲۵)،
  4. ریاست شهربانی کل کشور برای مرتبه دوم(۱۳۲۸-۱۳۲۷)،
  5. شهردار تهران (۱۳۳۱)،
  6. شهردار تهران برای مرتبه دوم(۱۳۳۲)،
  7. نمایندگی لاهیجان در ادوار ۱۸ و۱۹ و۲۰ (۱۳۳۳-۱۳۴۰)،
  8. استاندار آذربایجان شرقی (۱۳۴۳)،
  9. شهردار تهران برای مرتبه سوم(۱۳۴۶)،
  10. سناتور انتخابی گیلان در دوره ۶ و ۷ مجلس سنا (۱۳۵۷-۱۳۴۷).
  11. رئیس دانشگاه تبریز
  12. ریاست شعبه دوم رکن یکم ستاد ارتش،
  13. ریاست محاسبات مخصوص شاهنشاهی،
  14. فرمانداری نظامی گرگان،
  15. فرمانداری شهسوار،
  16. مدیرکل کارگزینی و انتظامات وزارت کشور،

  17. مدیرکل غله و نان در وزارت دارایی،
  18. رئیس قسمت انحصارهای کشاورزی در موقع جنگ،
  19. رئیس هیئت مدیره شیلات ایران،
  20. مدیرکل منع احتکار در زمان جنگ بین‏ الملل دوم.

افتخارات

  • نشان درجه ۲ همایون
  • نشان درجه ۲ تاج
  • مدال تاجگذاری
  • نشان لیاقت
  • نشان درجه یک پاس
  • نشان آذربادگان
  • نشان کوکب الدری از اردن
  • نشان رافدین از عراق
  • سه قطعه نشان ورزشی درجه ۱.

 


برچسب‌ها: سرتیپ محمدعلی صفاری, بیژن صفاری, احمد صفاری, محمدرضا پهلوی
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک