بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..

ابوالفضل میرزا عضد السلطان، فرزند مظفرالدین شاه

عضد ، ابوالفضل : معروف به شاهزاده عضدالسلطان، چهارمين فرزند ذکور مظفرالدين شاه قاجار است.

در 1262 در تبريز تولد يافت. مادرش نورالدوله زنی بغايت متقی و پرهيزگار بود. از 5 سالگی تحصيلات خود را در اندرون وليعهد تحت نظر معلمين داخلی و خارجی شروع کرد. مقدمات زبان و ادب فارسی و زبان فرانسه را نيکو آموخت. تعليمات نظامی را در صنف پياده نظام و توپخانه فرا گرفت، قدر هم رياضيات و تاريخ و جغرافيا مطالعه کرد . در 1310 ه.ق که فرزندان مظفرالدين ميرزا وليعهد دسته جمعی به حضور شاه بابا (ناصرالدين شاه) رسيدند، شاه برای هر يک لقب و مواجبی تعيين نمود.

در اين ديدار برای ابوالفضل ميرزا لقب عضدالسلطان و ساليانه يک هزار تومان حقوق تعيين گرديد. در 1313 ه.ق بعد از آنکه پدرش به سلطنت رسيد، فرمان حکومت همدان برای او صادر شد ولی او از طرف خود پيشکاری تعيين نمود و به همدان فرستاد و خود در تهران به تحصيل پرداخت. چندی نيز حکومت سلطان آباد عراق با او بود. در 1323 ه.ق حکومت گيلان به او داده شد ولی اين بار عضدالسلطلن به مقر حکومتی رفت و شخصا در ايجاد نظم و امنيت مداخله نمود. ضل السلطان عموی وی که در همان سال در راه عزيمت به اروپا به اتفاق دو فرزندش، اکبر ميرزا و بهرام ميرزا چند روزی ميهمان عضدالسلطان بوده است، در کتاب خويش به نام سرگذشت مسعودی طرز رفتار و عدالت و ادب برادرزاده خود را ستايش می کند. وی در واپسين روزهای زندگی پدرش در تهران اقامت داشت. پس از صدور فرمان مشروطيت و فوت مظفرالدين شاه، وی برخلاف بعضی از برادران خود، با محمدعليشاه روابط بسيار صميمانه و حسنه ای داشت و او را خيلی از موارد مشورت می داد. پس از تشکيل اولين دوره مجلس شورای ملي، کميسيون ماليه مجلس حقوق و مواجب شاهزادگان و رجال را تقليل داد، از جمله مواجب عضدالسلطان اعم از نقدی و جنسی ، از 24 هزارتومان به 12 هزارتومان تقليل يافت. ليکن وی برخلاف ديگران در مقام اعتراض و يا مبارزه با مشروطه برنيامد و اگر هم مخالفتی داشت، ظاهر کار را حفظ می کرد.

در دوران سلطنت احمدشاه، او بسيار محترم و باعزت زندگی ميکرد و بيشتر وقت او صرف رسيدگی به املاک وسيع خود که در دوران حکومتش تدارک ديده بود و بيشتر در سلطان آباد عراق قرار داشت سپری می شد. در 1301ش کميسيون بودجه مجله ، شهريه او را ماهی هزارتومان تثبيت کرد و اين رقم در آن ايام بالاترين مبلغی بود که به شاهزادگان درجه اول پرداخت می شد. غير از او برادرش نصرت السلطنه هم از اين موهبت برخوردار گرديد.

 در 1304 مجلس پنجم شهريه او را به 750 تومان در ماه تقليل داد. بعد از عزل احمدشاه، عضدالسلطان گوشه گير شد و غالبا وقت خود را در املاک خويش می گذرانيد و به هيچ وجه خود را به عوامل حکومت نزديک نمی کرد. در 1332 در دوره دوم مجلس سنا به پيشنهاد سپهبد زاهدی سناتور انتصابی شد و يک دوره چهارساله در مجلس سنا عضويت داشت. از روزی که زمزمه قانون اصلاحات ارضی شروع شد، وی به علت داشتن املاک وسيع به مخالفت پرداخت و آشکار و پنهان مخالفت خود  را از اين تصميم ابراز می کرد. 

وفات او در 1349 در 87 سالگی اتفاق افتاد. عضدالسلطان مردی ثروتمند و وطنخواه، باسواد و فرهنگ دوست بود. به مبانی مذهبی پای بند بود، نماز و روزه را هرگز ترک نکرد، در دادن خمس و زکاة کوشا بود.

 در ايام کهولت غالبا در منزل خويش واقع در خيابان حقوقی در کتابخانه معتبرش، از دوستان پذيرائی می کرد. از لحاظ قيافه صوری خيلی شباهت به مظفرالدين شاه داشت. وی در جوانی با دختر ميرزا هدايت الله وزير دفتر ازدواج کرد. صاحب دو پسر و سه دختر شد. يکی از دختران وی همسر مهندس احمد مصدق و ديگری همسر خاکباز محسنی گرديد. پسرانش مهندس ابونصر و انوشيران در بخش خصوصی فعاليت می کردند و از ثروتمندان ايران بودند.

******************

ابوالفضل میرزاعضدالسلطان، از شاهزادگان قاجار و چهارمین فرزند ذکور مظفرالدین‌شاه قاجار است.

کودکی و تحصیلات

ابوالفضل میرزا در ۱۲۶۲ در تبریز تولد یافت. مادرش نورالدوله زنی متقی و پرهیزگار بود. از پنج سالگی تحصیلات خود را در اندرون ولیعهد زیر نظر معلمان ایرانی و خارجی شروع کرد و مقدمات زبان و ادب فارسی و زبان فرانسه را آموخت.

ابوالفضل میرزا آموزش‌های نظامی را در صنف پیاده‌نظام و توپخانه فراگرفت و قدری هم ریاضیات و تاریخ و جغرافیا مطالعه کرد. در ۱۳۱۰ ه. ق که فرزندان مظفرالدین میرزا ولیعهد دستجمعی به حضور ناصرالدین‌شاه قاجار رسیدند، شاه برای هر یک لقب و مواجبی تعیین نمود. در این دیدار برای ابوالفضل میرزا لقب عضدالسلطان و سالیانه یک هزار تومان حقوق تعیین گردید.

مناصب کشوری

در ۱۳۱۳ ه. ق بعد از آنکه پدرش به سلطنت رسید، فرمان حکومت همدان برای او صادر شد ولی او از طرف خود پیشکاری تعیین نمود و به همدان فرستاد و خود در تهران به تحصیل پرداخت. در تواریخ اراک و کتب رجال است که چندی حکومت سلطان آباد (اراک) و عراق عجم با او بود. ظاهراً اواسط سال 1318 [هجری قمری] حکومت عراق و گلپایگان و خوانسار و کمره به پیشکاری میرزا حسین‌خان صاحب‌دیوان به شاهزاده عضدالسلطان واگذار گردید.

در ۱۳۲۳ ه. ق حکومت گیلان به او داده شد ولی این بار عضدالسلطان به مقر حکومتی رفت و شخصاً در ایجاد نظم و امنیت مداخله نمود. ظل‌السلطان عموی وی که در همان سال در راه عزیمت به اروپا به اتفاق دو فرزندش اکبرمیرزا و بهرام‌میرزا چند روزی میهمان عضدالسلطان بوده‌است، در کتاب خویش به نام سرگذشت مسعودی طرز رفتار و عدالت و ادب برادرزادهٔ خود را ستایش می‌کند. وی در واپسین روزهای زندگی پدرش در تهران اقامت داشت. پس از صدور فرمان مشروطیت و فوت مظفرالدین شاه، وی برخلاف بعضی از برادران خود، با محمدعلی شاه روابط بسیار صمیمانه و حسنه‌ای داشت و او را خیلی از موارد مشورت می‌داد

پس از تشکیل اولین دورهٔ مجلس شورای ملی، کمیسیون مالیه مجلس حقوق و مواجب شاهزادگان و رجال را تقلیل داد، از جمله مواجب عضدالسلطان اعم از نقدی و جنسی از ۲۴ هزار تومان به دوازده هزار تومان کاهش یافت. اما وی برخلاف دیگران در مقام اعتراض یا مبارزه با مشروطه برنیامد و اگر هم مخالفتی داشت، ظاهر کار را حفظ می‌کرد.

شاهزاده عضدالسلطان در بیستم صفر 1336/ه.ق / 14 آذر 1296 ه.ش به حکومت مازندران منصوب شد.او با پنجاه نفر سواره نظام برای نظم بخشیدن به اوضاع مازندران به این استان عزیمت کرد.ولی به جهت اتحادی که سران مازندران علیه دولت بسته بودند ناچار مدتی در فیروزکوه سرگردان ماند و ارشد السلطان را به نیابت به مازندران فرستاد و خودش چندی بعد روانه آن دیار شد و مدتی در بارفروش (بابل امروزی) توقف کرد.از آنجا به مشهدسر(بابلسر امروزی) رفته و چگونگی اتحاد ملی طبرستان را به دولت گزارش داد. عضد السلطان سرانجام به علت عدم دستیابی به نتیجه مطلوب به تهران بازگشت.

در دوران سلطنت احمدشاه، او بسیار محترم و با عزت زندگی می‌کرد و بیشتر وقت او صرف رسیدگی به املاک وسیع خود که در دوران حکومتش تدارک دیده بود و بیشتر در عراق عجم قرار داشت سپری می‌شد. در ۱۳۰۱ ش کمیسیون بودجهٔ مجلس، شهریهٔ او را ماهی هزار تومان تثبیت کرد و این رقم در آن ایام بالاترین مبلغی بود که به شاهزادگان درجهٔ اول پرداخت می‌شد. غیر از او برادرش نصرت‌السلطنه هم از این حقوق برخوردار گردید. در ۱۳۰۴ مجلس پنجم شهریهٔ او را به هفتصد و پنجاه تومان در ماه کاهش داد. بعد از عزل احمدشاه، عضدالسلطان گوشه گیر شد و بیشتر وقت خود را در باغ و عمارت موسوم به عضدیه و املاک خویش در عراق عجم می‌گذراند و به هیچ وجه خود را به حکومت نزدیک نمی‌کرد.

در ۱۳۳۲ در دورهٔ دوم مجلس سنا، ابوالفضل عضد سناتور انتصابی شد و یک دورهٔ چهارساله در مجلس سنا عضویت داشت. از روزی که زمزمه قانون اصلاحات ارضی شروع شد، وی به علت داشتن املاک وسیع به مخالفت پرداخت و آشکار و پنهان مخالفت خود را از این تصمیم ابراز می‌کرد. وفات او در ۱۳۴۹ در ۸۷ سالگی اتفاق افتاد.

خصوصیات فردی

عضدالسلطان مردی ثروتمند و وطن‌خواه، باسواد و فرهنگ‌دوست بود و مبین این امر، یادداشت‌هایی است که در مجله سپید و سیاه از او به چاپ رسیده‌است. به مبانی مذهبی پای‌بند بود، نماز و روزه را هرگز ترک نکرد، در دادن خمس و زکوه کوشا بود. در ایام کهولت غالباً در منزل خویش واقع در خیابان حقوقی در کتابخانهٔ معتبرش، از دوستان پذیرائی می‌کرد. از لحاظ قیافه صوری خیلی شباهت به مظفرالدین شاه داشت. وی در جوانی با خانم دفترالملوک، دختر میرزا هدایت‌الله وزیر دفتر ازدواج کرد. صاحب سه پسر و چهار دختر شد. یکی از دختران وی همسر مهندس احمد مصدق، دومی همسر حاج محمد راستین از اقطاب دراویش، سومی همسر خاکباز محسنی در اراک و آخری همسر یکی از سادات اجاق کرمانشاهی گردید. پسرانش مهندس ابونصر و انوشیروان و عباس در بخش خصوصی فعالیت می‌کردند و از ثروتمندان ایران بودند


برچسب‌ها: ابوالفضل میرزا عضد السلطان, شازده های قجری, سلسله قاجاريه, مظفرالدين شاه قاجار
نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۸ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک