بنيامين؛ نامي بدون مرز
بعد از سقوط به جام ديويس بود كه ديگر همه از ستارههاي پوشالي تنيس قطع اميد كردند و فرشاد صفتي مأمور يافتن تنيسوري آبرومند براي پوشيدن پيراهن تيم ملي شد و رايزنيها براي پيدا كردن تنيسورهاي مقيم خارج از كشور مشكل جديتري به خود گرفت. تلاش براي آوردن كساني مانند نيما روشن (مقيم آمريكا و نفر ۶۲۲ جهان) يا وحيد ميرزاده (مقيم آمريكا و تنيسور ۸۹۲ جهان) بينتيجه بود (يا حداقل تا امروز بينتيجه مانده است) تا اينكه تنيسوري ۲۸ ساله و قدرتمند كه تباري ايراني داشت، اما با نام آلمان در مسابقات شركت ميكرد نظر مسوولين فدراسيون را جلب كرد؛ بنيامين ابراهيمزاده، تنيسور ايرانيالاصل حاضر در بوندسليگا.خانواده ابراهيمزاده چند سالي قبل از انقلاب به آلمان رفتند. بنيامين روز ۳ ژانويه ۱۹۸۰ در شهر ساربوركن آلمان به دنيا آمد.
بنيامين كوچك، تنيس را در چهارسالگي شروع كرد و در حالي كه آندرياس برادر كوچكترش هم چند سال بعد به او پيوست اما بنيامين در تنيس جديتر بود. پدرش دربارهي بنيامين ميگويد: «از سه سالگي تا هفت سالگي با خودم تمرين ميكرد. سپس راهي فدراسيون تنيس آلمان شد و تا ۱۸ سالگي آنجا تمرين و بازي ميكرد.»
اواز ۲۰ سالگي وارد دنياي تنيس حرفه اي شد. بعد از پايان دوران تحصيل و سربازي در سالهاي ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ در آمريكا بود. اما پس از رخدادهاي ۱۱ سپتامبر ديگر نتوانست ويزاي آمريكا را دريافت كند ،به آلمان بازگشت و در آلمان تنيس را ادامه داد: «تنها دليلي که به نظرم مي رسد اين است که به علت داشتن نام فاميل ايراني به من ويزا ندادند، البته الان از اين بابت ناراحت نيستم.»
پسر بزرگ خانواده ابراهيمزاده كه در طول اين سالها زير نظر كلاوس لانگن باخ و روبرت اورليك تمرين كرده، در حال حاضر با اندكي سقوط رنكينگ ۹۸۲ دنيا را در اختيار دارد در حالي كه همين چندي پيش عنوان ۸۵۲ را در كارنامهاش داشت. اين بازيكن راستدست اكثر امتيازات خود را در بازيهاي فيوچرز جمع كرده و البته بازي در مسابقات challengers هم در كارنامه كارياش ديده ميشود، اما بهترين رنكينگ سالهاي اخيرش مربوط به سال ۲۰۰۵ است كه عنوان ۵۲۲ جهان را در اختيار داشته است. شايد بنيامين در سال اخير آمار خوبي نداشته، اما اگر بيشتر به عقب برگرديم و از ابتداي سال ۲۰۰۰ به كارنامه او نگاه كنيم.اوضاع كمي بهتر ميشود.
ابراهيمزاده به اين ترتيب صاحب ۱۴ پيروزي و ۱۸ شكست است. او پيش از عزيمت به ايران در لاسوگاس به سر ميبرد، اشتباه نكنيد او براي خوشگذراني به مركز قمار دنيا نرفته بود، بلكه براي شركت در تورنمنت ۴۶۳ هزار دلاري لاسوگاس به اين شهر سفر كرد.با اينکه طي سالهاي نوجواني و جواني هرگز ايران را نديده و زندگي در اين آب و خاک را لمس نکرده است و در خارج از کشور به دنيا آمده اما خود را يک ايراني ميداند، و اين بي تاثير از حفظ اصالت ايراني ابراهيم زاده بزرگ-پدرش- در طول اين سالهاي دور از وطن نيست.به هر حال اين تنيسور آنقدر وسوسه انگيز بود که خروشي با پيشنهادي جالب توجه (۱۵ ميليون تومان) با او وارد مذاکره شد، حل شدن مشکل سربازي، گرفتن پاسپورت ايراني.. همه و همه موانعي بودند بر سر راه آمدن او به ايران!
گرچه ابراهيمزاده در مقايسه با ارغوان رضايي که رنکينگ ۴۳ جهان را در اختيار دارد تنيسور مطرحي نيست اما روحيه تربيتآلمانياش مي تواند کمک بزرگي براي تنيس ايران باشد.
بازگشت به سرزمين پدري
بنيامين ابراهيم زاده كه قرار است بوريس بكر ايران باشد
نويسنده : پريسا قهرماني، پويان اميري ۲۴ / ۱ / ۱۳۸۷
![]() |
تصميم گرفتن سخت است، در كشوري بزرگ شدهاي و به فرهنگ و زبان آن خو گرفتهاي، اما ريشهات در جايي ديگر از دنيا است و ناگهان در دوراهي انتخاب قرار ميگيري. سرزمين مادري يا سرزمين پدري. بنيامين ابراهيمزاده يكي ديگر از لژيونرهاي ورزش ايران است. جوان 27 ساله ايراني- آلماني تصميم گرفته كه براي تيم ملي ديويس كاپ ايران (در واقع همان تيم ملي تنيس ايران) بازي كند. او روزهاي اخير را به تمرين كردن در تهران گذرانده و وقت چنداني براي گشتن در تهران و پيدا كردن نقاط جالب نداشته، اما مشخص است در ايران به او خوش ميگذرد. اگر ابراهيمزاده و همتيميهايش بتوانند تنيس ايران را به جايگاه قبلياش بازگردانند، قطعاً اين لژيونر ورزش مثل فريدون زندي محبوب خواهد شد. به خصوص اينكه او هم مثل زندي خوشتيپ است.
جالبترين بخش مصاحبه ما زماني بود كه بنيامين به صحبت كردن در مورد ايران پرداخت و پدرش به جاي ترجمه كردن حرفهاي او زد زير گريه.
در انجام اين مصاحبه شاهرخ كشاورز و فرشاد صفتي زحمت بسياري را متقبل شدند.
*شما در ايران ورزشكار چندان شناخته شدهاي نيستيد، پس لطفاً خودتان را معرفي ميكنيد؟
من بنيامين ابراهيمزاده، 27 ساله متولد آلمان از پدري ايراني و مادر آلماني هستم و براي شما از همه مهمتر اينكه من تنيسور هستم.
*از چند سالگي تنيس را شروع كرديد؟
از سه سالگي، از پنج سالگي هم زير نظر پدرم تمرين كردم و در سن هفت سالگي به مدرسه تنيس رفتم كه زيرنظر فدراسيون تنيس آلمان اداره ميشود، از سن 21 سالگي هم به صورت جدي و حرفهاي تنيس را دنبال كردم.
*چه شد به تنيس علاقهمند شديد؟
پدرم خودش تنيس بازي ميكرد و به صورت حرفهاي هم تنيس را دنبال ميكرد. اين باعث شد من در كنار زمين تنيس بزرگ شوم، اين علاقه از بچگي با من بود و از من جدا نشد.
*بهترين عنوان و بهترين رنكينگي كه در آلمان داشتيد چي بود؟
من مدتي كوتاه نفر سوم آلمان بودم و در آخرين رنكينگ اعلام شده در اين كشور هم نفر هجدهم شدم، البته من هميشه نوسان داشتم، اما افت شديد هرگز.
*در مسابقات ديويس كاپ هم شركت كرديد؟
نه، اين دفعه اول است كه ميخواهم شركت كنم، چون اگر ميخواستم براي آلمان بازي كنم، تا سه سال حق بازي براي ايران را نداشتم. اما از اينكه ميخواهم براي اولين بار در اين مسابقات شركت كنم، بسيار هيجانزده هستم.
*چه شد كه به ايران آمديد؟
آقاي خروشي رئيس فدراسيون در رنكينگ جهاني كه هر ماه اعلام ميشود، اسم من را ديده بود و مكاتبات اوليه اينگونه آغاز شد و با توجه به اينكه من دورگه ايراني و آلماني هستم به راحتي توانستيم مجوز بازي در تيم ملي ايران به دست آوريم. البته در خودم هم يك احساس وظيفه ميكردم تا به سرزمين پدريام كمك كنم.
* حالا از انتخابت راضي هستيد؟
هنوز خيلي زود است كه در اين مورد صحبت كنيم، اما در اين دو هفته كه در ايران بودم، همه چيز خيلي خوب و راحت بود و مشكلي نداشتم، ولي قضاوت هنوز خيلي زود است.
* قبلاً هم به ايران آمده بوديد؟
بله، سال گذشته به كيش رفتم كه خيلي جزيره زيبايي است اما فقط براي تفريح بود و تنيس بازي نكردم. پارسال به اردوي تيم ملي فوتبال هم رفتم.
*درست است كه شما يك تصادف رانندگي شديد داشتيد؟
بله، حدود سه سال پيش يك تصادف خيلي بد داشتم كه باعث شد مدتها نتوانم تنيس بازي كنم، البته بعد از پشتسر گذاشتن مصدوميت سريع به تمرينات برگشتم تا به فرم ايدهآل برگردم.
*شما اضافه وزن نداريد؟
نه، به طور كل استيل بدني من اينگونه است، به قول ايرانيها من آدم پري هستم. پدرم هم كه ميبينيد همينگونه است. البته من تمرينات بدنسازي سنگين نيز انجام ميدهم. كلاً قبول ندارم كه بايد تنيسور لاغر باشد. چون با توجه به اينكه تنيس ورزش سنگيني است احتياج به قدرت بدني زياد دارد و بايد بتواني ضربات محكمي بزني تا حريف نتواند برگرداند.
![]() |
*وضعيت تنيس ايران به نظر شما چطور است؟
تنيس ايران نسبت به سطح اول آسيا و جهان فاصله زيادي دارد، اما بازيكنان با استعداد و باانگيزه زيادي دارد. تنها مشكل آنها كمبود تجربه است. ايرانيها بايد با بازيكنان خارجي خيلي زياد بازي كنند. اگرچه مسابقات فيوچرز در ايران برگزار ميشود، اما بايد تعداد اين مسابقات خيلي بيشتر از اينها باشد. فقط در صورت بازي با حريفان بينالمللي است كه بازي تنيسورهاي ايراني بهتر ميشود.
*از نظر امكانات تفاوتي بين ايران و آلمان هست؟
از نظر پدرم، اين امكاناتي كه در ايران وجود دارد، در آلمان نيست، اما به نظر خودم تفاوتهاي زيادي وجود دارد، اما اين امكانات نيست كه در موفقيت تنيس يك كشور تاثيرگذار است، بلكه تجربه مهمترين عامل است.
*نظرت در مورد همتيميهايت در تيم ايران چيست؟
خيلي بازيكنان خوبي هستند، آنها مثل من ميخواهند تمام تلاششان را بكنند تا وضعيت تيم ملي تنيس ايران بهتر شود.
*براي شما سخت نيست كه اميد تيم ملي ايران در حال حاضر بنيامين ابراهيمزاده باشد و خيلي از او توقع داشته باشيم؟
به طور قطع من وظيفه سنگيني بر دوش خودم احساس ميكنم. اينكه اين همه نگاهها به دنبال نتيجه گرفتن تنيس با وجود من باشد هم برايم سخت است و هم خوشحالم كه به من اميد دارند. اميدوارم اين بابت استرس زياد رويم نباشد و بتوانم كمك كنم و مفيد باشم.
*اگر امكانش فراهم شود و قرار باشد براي تيم ملي تنيس ايران با آلمان بازي كنيد، كدام يك را انتخاب ميكنيد؟
تك نفره ايران، دوبل آلمان.
*جواب سياستمدارانهاي بود!
واقعاً نظر اصليام بود.
*تحصيلات شما در چه سطحي است؟
من براي ليسانس رفتم آمريكا در رشته اقتصاد تحصيل كنم، اما بعد از شش ماه به خاطر ايراني بودنم از آمريكا ديپورت شدم، بعد برگشتم آلمان درسم را ادامه دهم، اما به خاطر اينكه ميخواستم تنيس را به صورت حرفهاي دنبال كنم ديگر وقت درس خواندن نداشتم.
*الگوي شما در تنيس كيست؟
بوريس بكر تنيسور مشهور آلمان، دوست دارم روزي مثل او بازي كنم.
*تا حالا منصور بهرامي را ديدهايد؟ او مشهورترين تنيسور ايران است.
بله، حتي يك بار موقعي كه 12 سالم بود با همديگر در يك مسابقه دوبل به نفع كودكان سرطاني بازي كرديم كه خاطره و تجربه بسيار خوبي بود. اما وقتي آمدم ايران ايشان را نديدم. فكر كنم قبل از عيد در ايران بودند. از اين بابت خيلي متأسفم، او ميتوانست كمك بزرگي براي من باشد.
*عيد نوروز در ايران چطور بود؟
تجربه جديدي بود، من هيچ وقت نتوانسته بودم عيد نوروز را در ايران باشم. اما يك چيزي اين وسط هست و آن هم اينكه در ايران تعطيلات خيلي زياد است، در حالي كه در آلمان براي عيد تنها دو تا شش روز تعطيل است.
*وقتي فريدون زندي تيم ملي فوتبال ايران را انتخاب كرد، برايش مشكلات زيادي به وجود آمد و ديگر نتوانست در باشگاههاي آلمان بازي كند، فكر نميكنيد براي شما هم اين اتفاق بيفتد؟
نه، فكر نكنم مشكلي به وجود آيد. تا حالا كه اينگونه بوده است. به هر حال انتخابم يك تصميم شخصي است و به كسي مربوط نميشود.
*تبليغات منفي در مورد ايران در رسانههاي غربي زياد است، از آمدن به ايران نميترسيديد؟
اين تبليغات وجود دارد و خيليها هم آن را باور ميكنند، اما پدرم درباره تمام چيزهايي كه در ايران وجود دارد به من توضيح داد. من به قانون و اعتقادات مردم سرزمين پدريام احترام ميگذارم و از هيچ چيزي هم نميترسم.
*زبان فارسي صحبت نميكنيد، تصميم به يادگرفتن نداريد؟
من فارسي را متوجه ميشوم، يعني صحبتهاي شما را ميفهمم، اما نميتوانم صحبت كنم، ولي قول ميدهم زود ياد بگيرم. البته به خاطر حضور پدرم به عنوان مترجم، من ديرتر ياد ميگيرم. پدرم خودش هم نميتواند خوب فارسي صحبت كند، بالاخره 42 سال در آلمان زندگي كرده است. (با خنده)
*كدام غذاي ايراني را دوست داريد؟
عاشق لوبياپلو هستم، خيلي غذاي خوشمزهاي است.
*جايي در تهران را ديدهايد؟
نه، من در اين مدت، فقط از هتل آمدم زمين تمرين و برگشتم، بعد از صعود به گروه 2 جام ديوسكاپ، وقت اين كارها را دارم. حالا فقط وقت تمرين و مسابقه است، اما ميدانم تهران جاهاي ديدني زيادي دارد.
*چه چيز تهران باعث تعجب شما شد؟
باور كنيد فقط ترافيك آن باعث تعجبم شد كه واقعاً بيش از حد زياد است.
*ازدواج كردهايد؟
نه، هنوز زود است، اما حتماً ازدواج ميكنم.
*برادرت هم تنيس بازي ميكند؟
بله او چهار سال از من كوچكتر است و تنيسور بسيار خوبي است.
*او نميخواهد براي ايران بازي كند؟
فعلاً كه درس ميخواند، اما او مثل من شناسنامه ايراني ندارد، البته الكساندر هم دوست دارد سرزمين پدرياش را ببيند.
*حرف آخر؟
خيلي خوشحالم كه به كشورم برگشتم و ميخواهم براي سرزمين پدريام بازي كنم. اين برايم افتخار بزرگي است. اميدوارم باعث سربلندي مردم ايران، مربيانم، مسئولان فدراسيون و خانوادهام باشم، فقط دعا كنيد ما بتوانيم صعود كنيم.
برچسبها: بنيامين ابراهيم زاده, ورزشكاران ايراني دو رگه, تنيس, تهران