مهدی شریعترضوی، همچنین معروف به آذر شریعترضوی (زاده ۱۶ آذر ۱۳۱۱– درگذشته ۱۶ آذر ۱۳۳۲)، عضو سازمان جوانان توده ایران و یکی از سه دانشجویی است که در حمله نیروهای امنیتی به دانشگاه تهران در آذر ۱۳۳۲ کشته شد. او برادر پوران شریعترضوی بود. پوران در تاریخ ۲۶ بهمن ۹۷ درگذشت و در کنار مهدی به خاک سپرده شد. علی شریعتی همسر پوران شریعترضوی در رابطه با او گفتهاست: «اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، همان جایی که بیست و دو سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند.» یکی از بیمارستانهای شهر تهران به اسم او نامگذاری شدهاست.
از نگاه دیگران
علی شریعتی عنوان داشته «قصه خروس بی محل» را در کتاب کویر برای آذر شریعترضوی نوشتهاست. همچنین شریعتی در وصیت نامهاش میگوید «کاش میتوانستم خود را در برابر دانشگاه آتش بزنم آنجا که ۲۲ سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت! او را در مقابل پای نیکسون قربانی کردند.»
منبع : ویکیپدیا
*************
...
اما «آذر»همواره به تعبیر خواهرش «سوسیالیستی خداپرست»بود.در وابستگی حزبی اش هنوز بحث جاریست.اما چون در یک جنبش رهایی بخش«ملی» کمتر «ایدئولوژی»ها نمود مشخص می یابند این ویژگی ها،دست اپورتنیست ها را در منسوب نمودنشان به خود بازتر می گذارد. «آذر» به مصدق به شدت عشق می وزید،در 28 مرداد چند ساعت پس از کودتا که اوضاع به نفع سلطه شاه سیا آرام یافت و مصدق دستگیر شد،«آذر» پر دغدغه ترین ایام را می گذراند.دیوانه وار سرش را به دیوار می کوبید.اقوام سیاسی مسن و محافظه کارش مدارکش را سوزاندند و مادرش پابرهنه به خانه ای که اذر در آن بود شتافت تا مبادا آذر دست به خودکشی یا حمله به پلیس بزند.
و نیز روزی که در مشهد در حال نوشتن شعارهایی به نفع مصدق بود،یک ماشین پلیس تعقیبش می کند و با باتون آنقدر به پشتش می زنند که مادرش تعریف می کند وقتی می خواستم پیراهن خونینش را از تنش درآورم،از پوست مجروحش جدا نمی شد!در اعتقاد مذهبی وی نیز خواهرش می گفت «بدون سحری روزه می گرفت»،و مادرش با اشک به یاد می آورد که «نمازش ترک نمی شد.» می گویند افسری که دستور تیراندازی 16 آذر را و تجاوز به ناموس دانشگاه پس از چند سال آزادی دوره مصدق بزرگ را داده بود در یک تصادف رانندگی به طرزی فجیع به درک واصل شده است ...
... آذر چه در دبستان همت،چه در دبیرستان شاهرضا و چه در دانشگاه فنی همواره از شاگردان برجسته و ممتاز رشته ریاضی بود.با نشاطی انقلابی در خانواده سازندگی می کرد. در مقابل والدینش که می خواستند خواهرانش را هر چه زودتر روانه خانه همسر کنند،مقاومت می کرد و به تحصیل و تجربه شان وامی داشت و از دوستانش برای تعلیمشان کمک می گرفت.به شدت از تعصب وجود فکری چه از نوع مذهبی و چه مارکسیستیش عاری بود و انسان ها را به مثابه گوسفندانی نمی نگریست برای هدایت و احیانا تصفیه و یا دور شدن از ایشان و زیستن در جو بسته روشنفکری.
آزادیخواه،علم جو،سوسیالیست،ملی،مصدقی و طرفدار مذهبی راستین و خداپرستی حقیقی بود.ساده می زیست،همواره از راه دور خانه،در امیریه،تا دانشگاه را پیاده می رفت.گاه گاه با محافظه کاران قوم مباحثه می کرد و از پیروان سیاست «هر چه پیش آمد،خوش آمد»،«هر جا که باد رفت،ما هم می رویم»،«همرنگ جماعت شو» نفرت داشت و با بعضی از این نوع اقوامش دعوا داشت.در اواخر عمرش یکسال آخر را برای تحصیل در دانشکده فنی به تهران آمد.بقول اهل خانه بسیار فعال بود و همواره در خانه جلسه داشت.در مقابل نصایح مادرش می گفت«مگر خون من رنگین تر از دیگران است،بگذار بکشندم.»سر خم می سلامت...آنگاه که در سخنرانی شعر«دیر است گالیا» را دکلمه می کرد خون امام رضا علیه السلام در رگ های شریف سیادت رضوی اش می جوشید و مجلس را آماده انقلاب می ساخت.همه پدرانش از خادمین جد شهیدشان امام هشتم در شهر شهادت بودند....
http://tarikhirani.ir/fa/news/3/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D8%B0%D8%B1-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C
**************
بجز خودش پنج برادر و دو خواهر هم داشت یکی از برادرانش، علیاصغر شریعترضوی (طوفان)، در حین دفاع از مرزهای ایران در مقابل ارتش شوروی در سال ۱۳۲۰ در آذربایجان کشته شد. یکی از خواهرانش هم دکتر پوران شریعت رضوی بزرگوار و همسر علی شریعتی بود .
برچسبها: آذر شریعت رضوی, دكتر علي شريعتي, پوران شریعت رضوی, دانشگاه تهران