بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..

تاج الدین علیشاه جیلانی ، وزیر ایرانیِ سلطان محمد خدابنده اولجایتو و سلطان ابوسعید بهادرخان. تاج الدین علیشاه تاجر جواهر و کالا بود. وی نزد امیرحسین گورکانی ، از امرای ایلخانی ، راه یافت و به اولجایتو نزدیک شد سعدالدین ساوجی ، وزیر اولجایتو، که از بالا گرفتن کار تاج الدین علیشاه احساس خطر می کرد، سرپرستی کارخانة پارچه بافی بغداد را به وی داد و او را از سلطان دور کرد . موفقیت تاج الدین در ادارة امور آنجا و پذیرایی باشکوه او از اولجایتو هنگام ورود وی به بغداد، سبب شد تا مورد لطف خاص سلطان قرار گیرد . خدمات تاج الدین علیشاه در آبادانی سلطانیه ، توجه بیشتر اولجایتو را برانگیخت . از سوی دیگر اختلاف سعدالدین ساوجی و خواجه رشیدالدین فضل اللّه ــ که در دورة حکومت غازان خان (694ـ 703) مشترکاً عهده دار امور وزارت بودند ــ به سود تاج الدین علیشاه بود. سعدالدین ساوجی او را تحقیر، اما خواجه رشیدالدین فضل اللّه از او حمایت می کرد . در 711 سعدالدین ساوجی به اختلاس در اموال دیوانی متهم شد و به دستور اولجایتو به قتل رسید. تاج الدین علیشاه و خواجه رشیدالدین فضل اللّه در قتل او مؤثر بودند . سپس اولجایتو، تاج الدین علیشاه را به وزارت خود برگزید تا با مشارکت خواجه رشیدالدین فضل اللّه و به شرط نظارت وی ، سرزمین وسیع ایلخانان ایران را اداره کند .

در 715 پرداخت مخارج سپاه خراسان ، موجب بروز اختلاف تاج الدین علیشاه با خواجه رشیدالدین فضل اللّه شد، زیرا هیچیک از آن دو مسئولیت مالی دیوان را نمی پذیرفت . اولجایتو که وحدت قدرت را ضروری نمی دانست ، منطقة نفوذ آنان را ــ که خراسانِ تحت حکومت شاهزاده ابوسعید را شامل نمی شد ــ به دو بخش تقسیم کرد تا موقتاً کدورت آنان را از میان ببرد. اولجایتو، عراق عجم و فارس و کرمان و شبانکاره و لرستان تا حدود خراسان را به خواجه رشیدالدین فضل اللّه سپرد و تبریز و دیارْبَکر و دیار ربیعه و موغان و اران و بغداد و بصره و واسط و حله و کوفه را به تاج الدین علیشاه واگذار کرد ، اما این سیاست نیز موجب سازش آن دو نشد. اولجایتو در پی درخواستهای مالی پیاپی شاهزاده ابوسعید بهادر برای هزینه های سپاه خراسان ، امیرچوپان را مأمور رسیدگی به دفاتر مالی دیوان کرد. به رغم سوءاستفاده های نوّابِ تاج الدین علیشاه ، او توانست نظر سلطان را به خود جلب کند .

تاج الدین علیشاه در ادامة کینه ورزی به خواجه رشیدالدین فضل اللّه ، او و پسرانش را به سوءاستفاده در اموال شاهزادگان و خزانة سلطان متهم کرد و توانست نظر اولجایتو را نسبت به خواجه رشیدالدین فضل اللّه تغییر دهد و حتی حکم یاسای او را بگیرد، اما با میانجیگری زیرکانه ، از اولجایتو عفو وی را درخواست کرد . در 717، پس از مرگ اولجایتو، سلطان ابوسعید بهادر به حکومت رسید و به فرمان او، تاج الدین علیشاه و خواجه رشیدالدین فضل اللّه همچنان عهده دار منصب وزارت ماندند ، ولی بین سلطان ابوسعید و خواجه رشیدالدین فضل اللّه اختلافی بروز کرد و رشیدالدین از وزارت استعفا کرد. سپس سلطان ابوسعید وزارت را به تاج الدین علیشاه سپرد. با توطئة تاج الدین علیشاه ، در 718 واجه رشیدالدین فضل اللّه و پسرش خواجه ابراهیم شربتدار، به اتهام کشتن اولجایتو به قتل رسیدند. او از آن پس به تنهایی عهده دار وزارت شد

تاج الدین علیشاه در 724 بیمار شد و در همان سال در اوجان درگذشت . جسد وی را به تبریز بردند و در جوار مسجدی که خود بنا کرده بود و امروزه به ارگ علیشاه مشهور است ، به خاک سپردند. او تنها وزیر ایلخانان مغول در ایران بود که به مرگ طبیعی درگذشت .

تاج الدین علیشاه در هنگام وزارت خویش مساجد و مدارس و عمارات بسیاری ساخت ، از جمله عمارت «کارخانة فردوس بغداد» که چهار هزار صنعتگر داشت . سلطان ابوسعید در نظر داشت که یکی از پسران تاج الدین علیشاه را به وزارت خود بگمارد، اما به سبب اختلاف میان دو پسر تاج الدین علیشاه ، رکن الدین صاین را وزیر خود کرد .

نگاهی به تاریخچه دروازه ارگ علیشاه ساخت بنای اولیه ارگ علیشاه تبریز در بین سال‌های ۷۱۶ تا ۷۲۴ هجری قمری و با دستورات «تاج‌الدین علیشاه گیلانی» که در آن زمان وزیر ایلخانان مغول بود، شروع شد. هدف اصلی، ساخت آرامگاهی بزرگ در صحن مسجد بود. یعنی قبلا اینجا مسجدی بوده است.

نوشته‌های تاریخی نشان می‌دهند که در قسمت جنوبی مسجد، طاقی بسیار بزرگ قرار داشت. در تاریخ آمده که شخص علیشاه از معمارها پرسیده بوده که ارتفاع طاق کسری چقدر است و در آخر هم دستور داد که ارتفاع طاق مسجد را ۴ گز بزرگ‌تر از طاق کسری بسازند. هر گز چیزی معادل ۱۰۴ متر است، تصورش را بکنید، طاقی با حدود ارتفاع ۴۱۶ متر بلندتر از طاق کسری.

ارگ علیشاه تبریز

عکس از: سایت Google Maps

البته به‌دلیل عجله در تمام شدن بنا و همین‌طور به‌خاطر نشست شالوده آن، طاق شکست و ریخت. دلیل اصلی این بود که شالوده یا پی بنا تحمل فشار آن میزان ارتفاع اضافه شده را نداشت. این پایان کار نبود، ولی وقتی علیشاه فوت کرد دیگر کسی دنبال ساخت طاق را نگرفت و ادامه آن متوقف شد.


برچسب‌ها: تاج الدین علیشاه جیلانی, ارگ علیشاه تبریز, تبريز, سلطان محمد خدابنده اولجایتو
نوشته شده در تاريخ شنبه بیست و یکم مهر ۱۴۰۳ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک