ابراهیم یزدی | |
---|---|
![]() ابراهیم یزدی
|
|
دبیرکل نهضت آزادی ایران | |
مشغول به کار ۱۳۷۳ – ۱۳۸۰ |
|
پس از | مهدی بازرگان |
پیش از | نامعلوم |
نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی | |
حوزه انتخاباتی | تهران |
وزیر امور خارجهٔ جمهوری اسلامی ایران | |
نخستوزیر | مهدی بازرگان |
پس از | کریم سنجابی |
پیش از | ابوالحسن بنیصدر (سرپرست) |
معاون نخست وزیر ایران | |
نخستوزیر | مهدی بازرگان |
پیش از | عباس امیرانتظام |
اطلاعات شخص | |
زاده | ۲ مهر ۱۳۱۰ قزوین |
درگذشت | ۶ شهریور ۱۳۹۶ (۸۵ سال) ازمیر |
ملیت | ایران |
حزب سیاسی | نهضت آزادی ایران |
فرزندان | ۴ دختر و ۲ پسر |
محل تحصیل |
دانشگاه تهران
|
شغل | سیاستمدار |
مذهب | اسلام شیعه |
عضو شورای انقلاب
|
ابراهیم یزدی (۱۱ مهر ۱۳۱۰–۶ شهریور ۱۳۹۶)، عضو شورای انقلاب، وزیر خارجه و معاون نخستوزیر در دولت موقت انقلاب، نماینده شهر تهران در مجلس اول و دبیرکلنهضت آزادی ایران بود. ابراهیم یزدی در دوران اقامت امام خمینی ( ره ) در نوفللوشاتو،فرانسه از مشاوران او بود. او پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به همراه ایشان به ایران بازگشت.
در بهمن ۱۳۵۷، ابراهیم یزدی به دستور امام به عضویت شورای انقلاب اسلامی ایران درآمد. خلخالی ادعا میکند ابراهیم یزدی بازپرس دادگاه انقلاب در زمان محاکمهٔ ژنرالهای ارتش شاهنشاهی ایران بود و با آغاز به کار دولت موقت انقلاب به سمت «معاون نخستوزیر در امور انقلاب» برگزیده شد. وی برای مدتی به عنوان سرپرست مؤسسه کیهان منصوب شد و پس از استعفای کریم سنجابی از وزارت امور خارجه ایران، به عنوان «وزیر امور خارجه دولت موقت انقلاب» معرفی شد. در دوران وزارت او، ایران از پیمان سنتو خارج شد و سپس به جنبش غیرمتعهدها پیوست. در فاصله کوتاهی پس از آغاز بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا، دولت موقت به نخستوزیری مهدی بازرگان در اعتراض به ناتوانی دولت و کنترل گروههای خودسر استعفا داد وی سپس در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، نماینده مردمتهران در دوره اول مجلس شورای اسلامی شد، اما پس از آن، صلاحیتاش برای نامزدی در انتخابات دورههای بعدی مجلس شورای اسلامی، توسط شورای نگهبان قانون اساسی، ظاهراً با استناد به امام علیه نهضت آزادی، رد شد.
ابراهیم یزدی، در جلد سوم کتاب خاطراتش، در صفحه ۷۳۷ در نامهای به تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۶۹ خطاب به احمد خمینی نوشته: «شما خوب میدانید که «برنامهٔ سیاسی و اجرایی» آقای خمینی را من تنظیم کرده و ایشان تصحیح و تنقیح نمودند، که بعدها بر طبق آن شورای انقلاب و دولت موقت… تأسیس گردید. شما به کسی این اتهامات پوچ و بی اساس را زدهاید که طراح و مؤسس سپاه پاسداران بودهاست، طراح و مبتکر «روز قدس» بودهاست، طراح اصلی و اولیه برخی دیگر از نهادهای انقلاب بودهاست»
ابراهیم یزدی، تا پیش از انقلاب ایران سالها به همراه خانوادهاش در آمریکا زندگی کرد و به شهروندی ایالات متحده آمریکا درآمد. او پس از کنارگذاشته شدن از مناصب حکومتی، بارها به دلایل مختلف زندانی شد و آخرین بار از تاریخ ۹ مهر ۱۳۸۹ تا ۲۹ اسفند ۱۳۸۹ خورشیدی در زندان بود.
زندگی
ابراهیم یزدی در مهر ماه سال ۱۳۱۰ در یک خانواده مذهبی متوسط اهل یزد درقزوین به دنیا آمد؛ در سال ۱۳۱۶ همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و در خیابان ری پرورش یافت.
تحصیلات
تحصیلات ابتدایی را در دبستانهای مولوی (بازارچه مُعیّر) و ادب (پشت مسجد سپهسالار)، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون و تحصیلات عالیه را در دانشکده داروسازی دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۲ به اتمام رسانید.
یزدی در سال ۱۹۶۱ به ایالات متحده آمریکا رفت، و مدتی طولانی به همراه همسر و ۶ فرزندش در شهر هوستون ایالت تگزاس زندگی میکرد. او و همسرش در سال ۱۹۷۱ شهروند ایالات متحده شدند. رسانهای شدن این امر در بحبوحه انقلاب در نشریات آمریکا خبرساز شد.
وی در زمان اقامتش در آمریکا، مدتی محقق علمی دانشکده پزشکی بیلور در تگزاس بود.
او در هنگام تحصیل در رشته داروسازی با بخش آسیبشناسی و فارماکولوژی دانشگاه بیلور همکاری میکرد. در این مدت او تحقیقاتی در مورد سرطان کرد و مقالات پژوهشی مهمی در این زمینه در نشریات تخصصی پزشکی به چاپ رساند.
فعالیت مذهبی
ابراهیم یزدی در خلال زندگی در آمریکا، در حالی که در دانشگاه «بیلور» درس میخواند به تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا، انجمن اسلامی پزشکان آمریکا و کانادا پرداخت. او مؤسس اولین مسجد شهر هوستون بود و همچنین از مؤسسان «جامعه مسلمانان هوستون» و نخستین رئیس آن بشمار میرود که بزرگترین سازمان اسلامی در آمریکا بهشمار میآید. وی عضو هسته مرکزی بسیاری از تشکلهای دانشجویی مسلمان در آمریکا بودهاست. تعدادی از آنان حال جزو رهبران و دولتمردان برجسته کشورهای مسلمان دنیا بهشمار میروند. همانند رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی، انور ابراهیم معاون وی، حسن الترابی از دولتمردان سودان و عزالدین عراقی از فعالان دموکرات در عراق هستند.[۱۲] او متناوباً کلاسهای قرآن هفتگی در منزل خود برگزار میکرد و جزوات و کتابهای اسلامی زیادی منتشر کردهاست.
فعالیت سیاسی
پیش از انقلاب
ابراهیم یزدی فعالیت سیاسی خود را با عضویت در نهضت خداپرستان سوسیالیست شروع کرد. با شروع نخستوزیری دکتر محمد مصدقاو به سلک طرفداران نهضت ملی شدن صنعت نفت درآمد و با وقوع کودتای ۲۸ مرداد و شروع به کار نهضت مقاومت ملی به رهبری سید رضا زنجانی، عضو این نهضت شد. او در کمیتههای دانشگاه، شهرستانها، انتشارات، سیاسی و اجرایی فعال و همچنین عضو هیئت تحریریه و ناشر روزنامهٔ «راه مصدق» بود.
در سال ۱۳۳۹ و با فعال شدن دوباره جبهه ملی (دوم) به عضویت کمیته انتخابات این جبهه درآمد. او در این سال به آمریکا مهاجرت کرد و از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۴۴ به عنوان دبیر شورای مرکزی جبهه ملی ایران، شاخه آمریکا و عضو هیئت اجرایی و مسئول تشکیلات جبهه، عضو هیئت تحریریه مجله «اندیشه جبهه» ارگان جبهه ملی فعالیت میکند. در زندگی نامهٔ منتشره از سوی کمیته انتخابات نهضت آزادی آمدهاست در این مسئولیتها او با دکتر چمران، دکتر شایگان، دکتر نخشب همکاری میکرد.
با تأسیس نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۰ او به همراه مصطفی چمران، علی شریعتی و صادق قطبزاده به تأسیس شاخههای اروپا و آمریکای این نهضت مبادرت میورزد و به عنوان رئیس شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در خارج از کشور انتخاب میشود. او همچنین مسئولیت انتشار ماهنامه پیام مجاهد ارگان نهضت آزادی ایران خارج از کشور را هم بر عهده داشتهاست.
او در سال ۱۳۴۴ مسئولیت رهبری سازمان مخصوص اتحاد و عمل (سماع) را بر عهده داشتهاست و با همکاری مصطفی چمران و محمد توسلی به تأسیس اولین پایگاه آموزش جنگهای مسلحانه ابتدا در مصر و سپس در جنوب لبنان مبادرت میورزد.
او در هنگام اخراج امام خمینی ( ره ) از عراق و امتناع دولت کویت از پذیرش ایشان و هیئت همراه ، پیشنهاد مهاجرت به فرانسه را میدهد و با همکاری صادق قطب زاده خانهای در نوفل لوشاتو به این منظور تهیه میشود. او در این مدت از در کنار امام بودهاست.
پس از انقلاب
ابراهیم یزدی همراه با با هواپیمای امام از فرانسه به ایران آمد. با تشکیل شورای انقلاب، او به عضویت این شورا برگزیده میشود و با شروع دولت موقت مهندس بازرگان، او نخست به عنوان معاون نخست وزیر در امور انقلاب و سپس پس از استعفای کریم سنجابی از پستوزارت امور خارجه به عنوان وزیر خارجه دولت انتخاب میشود. او در سالهای ۵۸ و ۵۹ سرپرستی مؤسسه کیهان را بر عهده داشت.
نخست وزیر: مهدی بازرگان | |||||||||||
وزیران | |||||||||||
ر. | وزیر | وزارتخانه | ر. | وزیر | وزارتخانه | ||||||
۱ | شکوهی←رجایی | آموزش و پرورش | ۱۰ | طاهری | راه و ترابری | ||||||
۲ | اسلامی | پست | ۱۱ | احمدزاده | صنایع و معادن | ||||||
۳ | اردلان←بنیصدر | دارایی | ۱۲ | شریعتمداری←حبیبی | آموزش عالی | ||||||
۴ | سنجابی←یزدی | امور خارجه | ۱۳ | فروهر←اسپهبدی | کار | ||||||
۵ | صدر | بازرگانی | ۱۴ | حاجسیدجوادی←صباغیان | کشور | ||||||
۶ | سامی | بهداری | ۱۵ | کتیرایی | مسکن | ||||||
۷ | میناچی | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی | ۱۶ | معینفر | نفت | ||||||
۸ | ایزدی | کشاورزی | ۱۷ | تاج | نیرو | ||||||
۹ | مبشری←حاجسیدجوادی | دادگستری | ۱۸ | مدنی←ریاحی←چمران | دفاع | ||||||
وزیران مشاور | |||||||||||
ر. | وزیر مشاور | وزارت مشاور | ر. | وزیر مشاور | وزارت مشاور | ||||||
۱ | معینفر |
برنامه و بودجه | ۳ | ||||||||
۲ | ۴ | ||||||||||
معاونان نخست وزیری | |||||||||||
ر. | معاون | معاونت | ر. | معاون | معاونت | ||||||
۱ | یزدی←چمران | ۳ | سمیعی | محیط زیست | |||||||
۲ | امیرانتظام←طباطبایی | ۴ | شاهحسینی | تربیت بدنی |
او همراه با استعفای مهندس بازرگان از دولت کناره گیری کرد. با برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی در این انتخابات از تهران کاندیدا شد و در دور اول انتخابات به وکالت مجلس انتخاب شد. در مجلس اول شورای ملی (اسلامی) عضو کمیسیونهای تحقیق، امور خارجه، بهداشت و درمان و بازرگانی خارجی بودهاست.
پس از این، صلاحیت او برای کاندیداتوری در مجلس شورای اسلامی توسط شورای نگهبان رد شدهاست.
او در سالهای بعد از انقلاب در ایران زندگی کردهاست و ریاست کمیتهٔ اجرایی، دفتر سیاسی متناوباً بر عهده داشتهاست و از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی به صورت متمادی بودهاست. پس از فوت مهندس مهدی بازرگان، از سوی شورای مرکزی نهضت آزادی به سمت دبیر کلی نهضت آزادی برگزیده شد.
ابراهیم یزدی پیش از برگزاری اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در تهران، یک هفته بازداشت شد اما پس از آزادی برخی سران کشورها همراه با اسکورت خود در منزل وی با او دیدار کردند که بازتاب وسیعی در رسانههای بینالملل داشت
ماجرای فروش جنگندههای F-14
وی در سمت وزیر امور خارجه وقت ایران دربارهٔ علل و عواملی که باعث شد تا دولت موقت مسئله فروش هواپیماهای فوق را مطرح کند در مصاحبهای با روزنامه کیهان گفته بود: «چنانکه میدانید بغیر از نیروی دریایی آمریکا هیچ کشوری هواپیمای اف- ۱۴ ندارد مگر ایران؛ و سیستم پرواز این هواپیما بسیار پیچیدهاست و حتی موشکهایی که این هواپیما حمل میکند هنوز آزمایش نشده و بطور کلی بکار انداختن این هواپیماها برای خود آمریکا هم بسیار مشکل است… در مورد هواپیمای اف- ۱۴ و بررسی جمیع جوانب امر چنین نتیجه گرفتیم که نمیتوانیم هواپیمای اف – ۱۴ را نگهداریم زیرا نگهداری آنها باعث تشدید و استمرار وابستگی ما به آمریکا میشود» همچنین در مصاحبه دیگری با نشریه تایم گفته بود: «در مورد جنگندههای اف – ۱۴ ما از چندی پیش با مقامات آمریکایی وارد مذاکره شدهایم. هدف نهایی ما از این مذاکرات، فروش کلیه این جنگندهها که شامل ابزار و آلات مربوط به این هواپیما نیز خواهد بود، میباشد»در جلسه مورخ ۲۱ مرداد ۵۸ شورای انقلاب، شهید مظلوم بهشتی قاطعانه با فروش هواپیماهای اف – ۱۴ به آمریکا مخالفت کرده و تأکید میکند که دولت موقت بدون اجازهشورای انقلاب حق چنین کاری را ندارد.
وی همچنین در چهارمین روز از تشکیل دولت موقت اعلام میکند که «دولت ایران یک طرفه قراردادهایش را با آمریکا فسخ کرد.» که از جمله این قرار دادها تحویل F16های خریداری شده از آمریکا بود. سپهید آذربرزین در کتاب خاطراتش تحت عنوان «فرماندهی و نافرمانی» مینویسد:
چهارمین روز نخست وزیری بازرگان بود، مرا هم دعوت به کار کرده بود که ضمن اینکه فرمانده نیروی هوایی باشم، مشاور عالی نخست وزیر در امور دفاع و امنیت ملی هم باشم. صبح داشتم میرفتم اداره، دیدم که دکتر یزدی در رادیو اعلام کرد که دولت ایران تمام قراردادهایش را با دولت آمریکا فسخ کرد. بقیه که میشنوند چیزی نمیگویند و میگویند بارک الله! اینها نمیدانند که چه خبر شده، نخست وزیر هم نمیداند چه شده، هیچکس نمیدانست. تلفن را برداشتم و به بازرگان گفتم که شما خبر را شنیدی؟ گفت چه خبر؟ گفتم الان یزدی اعلام کرد که دولت ایران یک طرفه قراردادهایش را با آمریکا فسخ کرد. گفتم این مسئله فقط در مورد نیروی هوایی نزدیک به ده میلیارد دلار خسارت میشود. حالا من در مورد نیروی زمینی و بقیه نمیدانم.
ابراهیم یزدی در جوابیهای سخنان آذربرزین را تکذیب کرد و لغو قرارداد فوق و اقلام نظامی بیشتری را با شرح جزییات کامل به دولت بختیار نسبت داد. او در این جوابیه مینویسد: یک روز قبل از معرفی آقای مهندس بازرگان به عنوان نخستوزیر، دولت بختیار طی تفاهمنامهای نه تنها قرارداد خرید هواپیماهای اف ۱۶ بلکه اقلام دیگری را هم لغو کرد، که اخبار آن در روزنامههای یومیه ایران منتشر شد و در منابع متعدد هم دربارهٔ آن نوشته شدهاست.»
ماجرای اعدام امیران ارتش شاهنشاهی
پس از پیروزی انقلاب و دستگیری تعدادی از سران و مقامات امنیتی، نظامی و سیاسی پهلوی وی در کنار مهدی بازرگان برای جلوگیری از اعدام دستگیرشدگان تلاش میکند. و به گفته خلخالی به آنان «در باغ سبز نشان میداد» صادق خلخالی در این باره در خاطرات خود میگوید:
از جمله کسانی که در همه کارها دخالت میکرد و بازپرس شده بود؛ ابراهیم یزدی بود که در دولت موقت اول معاون نخست وزیر و سپس وزیر امور خارجه شد.
.... ابراهیم یزدی در طبقه سوم مدرسه رفاه که من هم آنجا بودم، نصیری و رحیمی را به محاکمه کشید. آنها با وجود اینکه میدانستند که من از طرف امام به عنوان قاضی و حاکم شرع معرفی شدهام به این امر توجه نمیکردند، خودشان میبریدند و میدوختند و در باغ سبز نشان میدادند. تلویزیون هم جریان را ضبط میکرد و ما هم نظاره میکردیم. سرانجام کاسه صبرم لبریز شد و مستقیماً به خدمت امام رفتم و عرض کردم: ابراهیم یزدی میگوید که جزو شورای انقلاب است و نمیگذارد من به کارها رسیدگی کنم. او در همه کارها مداخله میکند و مانع کار ما میشود. امام فرمود: او جزو شورای انقلاب نیست و زورش هم به تو نمیرسد اگر آمد آنجا یقه او را بگیر! (سپس امام یقه مرا گرفت و گفت اینجوری) پس از بیانات امام من با قدرت تمام به مدرسه رفاه برگشتم. ابراهیم یزدی در کارها مداخله میکرد … من میخواستم در آن شب ۲۴ نفر را اعدام کنم. چشم همه آنها را بسته بودیم؛ اما این آقایان دائماً این پا و آن پا کردند میرفتند و میآمدند و من هم خون دل میخوردم.
فردای آن شب که نصیری و ناجی و رحیمی و خسروداد اعدام شدند مهندس بازرگان مصاحبه مطبوعاتی تشکیل داد و با کمال تعجب اعلام نمود: ما از وضع دادگاههای انقلاب کوچکترین اطلاعی نداریم.
گفتگو با صدام حسین
یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت روز ۱۰ شهریور ۱۳۵۸ در حاشیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد در هاوانا پایتخت کوبا، با صدام حسین، رئیسجمهور وقت عراق دیدار و گفتگو کرد. نشریات وقت محورهای دیدار و گفتگوی یزدی با صدام را پیرامون مسائل مربوط به خوزستان،کردستان و تبلیغات مطبوعاتی دو کشور عنوان کردند و به نقل از یزدی نوشتند فضای حاکم بر کنفرانس و صراحت در بیان مسائل از جانب دو کشور رضایتبخش و این دیدار، سازنده بودهاست. این دیدار با وساطت و درخواست رئیسجمهور الجزایر در ویلای محل اقامت صدام صورت گرفت. علاوه بر صدام حسین، سفیر عراق در سازمان ملل متحد و سعدون حمادی وزیر امور خارجه عراق نیز حضور داشتند. از ایران علاوه بر یزدی، آقایان حسین لواسانی، دکتر منصور فرهنگ و یک نفر دیگر از اعضای هیئت شرکت داشتند. یزدی ۳۵ سال پس از این دیدار، در مهر ماه ۱۳۹۳ برای نخستین بار متن کامل گفتگوی خود با صدام را منتشر کرد.
کاندیداتوری برای ریاست جمهوری
یزدی در سه انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شد. او در سال ۱۳۶۴ به همراه مهدی بازرگان و احمد صدرحاج سیدجوادی، در سال ۱۳۷۶ به همراه عزتالله سحابی و علیاکبر معین فر به دعوت دکتر یدالله سحابی در انتخابات نامنویسی کرد که رد صلاحیت شد. وی همچنین در سال ۱۳۸۴ درحالیکه رد صلاحیتش تقریباً قطعی دانسته میشد، از سوی نهضت آزادی ایران نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۴) شد. وی پس از ثبتنام گفت: «همه شهروندان باید به قانون «التزام» داشته باشند هر چند به آن «اعتقاد» نداشته باشند. ما به دنبال تغییر در ساختارهای حقیقی هستیم نه ساختارهای حقوقی… ما با ثبتنام خودمان بار دیگر به حاکمان فرصت میدهیم که راه حلی برای رفع بحرانهای موجود بیندیشند.» یزدی در فرم انتخاباتی خود، واژه «اعتقاد» را در عبارت «اعتقاد به مبانی قانون اساسی» خط زده و عبارت «التزام» را جایگزین کرده بود. با این حال، او در گفتگویی که با حسین دهباشی در برنامه خشت خام داشت، گفت که هیچگاه در انتخابات ریاست جمهوری نامزد نشدهاست.
حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸
بازداشت در سال ۱۳۸۸
نهضت آزادی در جریان حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸ از معترضان به نتایج انتخابات بود و ابراهیم یزدی نیز چندین بار دستگیر شد.
در تاریخ ۷ دی ۱۳۸۸ و در پی حوادث عاشورای ۱۳۸۸، مأموران امنیتی ساعت ۳ بامداد با مراجعه به منزل ابراهیم یزدی، او را بازداشت و بهزندان اوین منتقل کردند.
بازداشت در سال ۱۳۸۹
وی مجدداً در روز جمعه ۹ مهر ۱۳۸۹ به اتهام شرکت در نماز جمعه غیرقانونی بازداشت شد. ایرنا گزارش کرد که او در حین برپایی یک نماز جمعه ویژه اعضای حزب نهضت آزادی در اصفهان، به همراه هاشم صباغیان و سید علی اصغر غروی دستگیرشدهاست.گفتنی است که او در آن زمان سالمندترین زندانی سیاسی ایران بودهاست.
یزدی در ۲۹ اسفند ۱۳۸۹ از زندان آزاد شد. پس از آزادی، خبرگزاری جمهوری اسلامی مدعی استعفای او از دبیر کلی نهضت آزادی شد و چندی بعد مصاحبهای را به نقل از وی منتشر کرد که خانوادهاش و رسانهها بر تحمیلی و تحریف شده بودن آن تأکید کردند.
بازداشت مجدد در سال ۱۳۹۰
در پی انتشار نامهای به «راشد الغنوشی» رهبر جنبش تونس و امضای نامه ۱۳۴ امضایی فعالان سیاسی خطاب به محمد خاتمی از سوی یزدی، دکتر ابراهیم یزدی در ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۰ به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی احضار شد. او در صبح ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۰ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی به سه اتهام محاکمه شد، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تأسیس و هدایت نهضت آزادی ایران. ابراهیم یزدی در دی ماه ۱۳۹۰ به هشت سال زندان محکوم شد.
انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲
او با حمایت از حسن روحانی در انتخابات ۱۳۹۲ در پاسخ به سؤال در مورد تحریم کردن انتخابات توسط او گفت: «مگر ما مفتی هستیم که فتوا بدهیم انتخابات را تحریم کنیم نهایتاً میتوانیم بگوییم ما شرکت نمیکنیم.»
او در مورد رابطه با آمریکا نیز گفت: «دولت در عرصه سیاست خارجی تابوی مذاکره با آمریکا را شکستهاست. باید بگویم که در عالم سیاست نه دوست دائم و نه دشمن دائم داریم و قهر نیز تا روز قیامت معنی ندارد. »
انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶
او در این انتخابات نیز همانند انتخابات ۱۳۹۲ از حسن روحانی نامزد میانه رو حمایت کرد. او در این باره اعتقاد به جمهوری پنجم دارد و اینکه بقای همه ما به انتخاب روحانی وابسته است و هیچ آلترناتیو دیگری ندارند.
درگذشت
وی که از کهولت سن و سرطان پروستات بیماری قلبی، آلزایمز و سرطان پانکراس رنج میبرد و در سالهای اخیر تحت درمان بود. یزدی که دی ماه سال ۱۳۹۵ قصد داشت برای انجام عمل جراحی به ایالات متحده آمریکا سفر کند، با مخالفت سفارت آمریکا برای صدور روادید مواجه شد و به علت شرایط جسمانی در شهر ازمیر ترکیه تحت عمل جراحی قرار گرفت. وی در دو هفته آخر عمرش به علت وخامت حال عمومی پس از عمل جراحی بستری بودهاست. وی در واپسین ساعات روز پنجم شهریور ۱۳۹۶ درازمیر، ترکیه درگذشت.
در اقدامی جالب توجه، حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران بلافاصله پس از اعلام خبر فوت وی این رخداد تلخ را تسلیت گفت. روحانی در این پیام از یزدی با عنوان پیشگام مبارزه با استبداد، یاد کرد.
کتابها
- آخرین تلاشها در آخرین روزها (گزارش تحلیلی انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷)
- مبانی ژنتیک ملکولی (انتشارات اطلاعات) (۱۳۶۴)
- تغییرات جهشی در مواد ژنتیک (۱۳۶۵)
- سه جمهوری، انتشارات جامعه ایرانیان، ۱۳۷۸
- خطی در دریا (۱۳۷۹)
- با یاد پانزدهم خرداد (۱۳۵۹)
- دو مقاله دربارهٔ اقتصاد اسلامی (۱۳۵۹)
- خاکهای رسی و پیدایش حیات (۱۳۸۰)
- نفت در جهان اسلام (۱۳۶۵)
- هفت اسفند سخنرانی چهارتن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی (۱۳۶۰)
- مقاومت در زندان: خاطرات شادروان عباس را دنیا در سال (۱۳۴۰)
- کالبدشکافی توطئه: بررسی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۳۸۱)
- دکترین امنیت ملی (۱۳۸۲)
- کامیابیها و ناکامیهای مجلس اصلاحات (۱۳۸۴)
- جنبش دانشجویی ایران، از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ (۱۳۸۳)
- یادنامه دکتر چمران
- جهان شگفتانگیز مغز
- روشنفکری دینی و چالشهای جدید
- دانستنیهایی دربارهٔ سرطان پروستات
- خدا در ناخودآگاه
- بیماریهای قلب آدمی
----------------------------------------
پیکر ابراهیم یزدی فعال سیاسی و سیاستمدار ایرانی روز پنجشنبه با حضور جمعی از مردم و همفکرانش در حسینیه ارشاد تهران تشییع شد.
به گزارش ایرنا ، در این مراسم که برخی از شخصیت ها، فعالان سیاسی و حزبی و جمعی از مردم حضور داشتند، حجت الاسلام محمود دعایی نماز میت را بر پیکر ابراهیم یزدی اقامه کرد.
http://www.tabnak.ir/fa/news/726187/%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%DB%8C%D8%B9-%D8%B4%D8%AF
-----------------------------
15 بُرش از زندگی ابراهیم یزدی؛ مرد رنجور سیاست ایران
عصرایران؛ احسان محمدی- دكتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت بازرگان در ازمیر ترکیه درگذشت. مرگ در 86 سالگی و بعد از مبارزه با بیماری سرطان گرچه غافلگیرکننده به نظر نمی رسد اما جان باختن در دیار غربت - و به قصد درمان نه به خاطر اقامت - آن هم برای مردی که در این سال ها او را با زندان، دادگاه، رفتار موقرانه، وطن پرستی و اتهام وابستگی به امریکا از سوی مخالفین اش می شناسیم دردناک است.
او هم یکی از انبوه سیاستمداران این سرزمین است که جز با اغراق در موردش سخن گفته نشد. علاقه مندانش او را روشنفکری برجسته و بی همتا، سیاستمداری زیرک و دوران دیده، اهل فرهنگی خداشناس و دقیق و گنجینه ای از تاریخ معاصر ایران ذکر می کنند که فقدانش خسارت بار است و مخالفانش در همه این سال ها از به کار بردن عنوان «خائن» برایش دریغ نمی کردند. او را دبیرکل حزب «منحله» نهضت آزادی خطاب می کردند که در حال جاسوسی برای آمریکاست و مستحق زندان طویل المدت است و حتی وقتی برای عمل جراحی قلب باز از زندان مرخص شدند برخی تاختند که مظلوم نمایی می کند و از رافت نظام سواستفاده کرده و در پی براندازی است ولي همان امريكايي ها رواديد سفر به سرزمين شان را براي درمان هم صادر نكردند.
مردی که معمولاً مشتاقانه گفت وگوهای بلند و پر نکته را می پذیرفت حالا چشم از جهان فروبسته است و دست کم در این چند روز دوست و دشمن از او یاد می کنند و کتاب زندگی قطور او در سیاست را ورق می زدنند.
آنچه می خوانید 15 بُرش از زندگی یکی از سیاستمداران کهنه کار نسلی است که این روزها یکی یکی در خاک آرام می گیرند.
1- او در خانواده ای که اصالتی «یزدی» داشتند در سال 1310 در «قزوین» به دنیا آمد. در سال ۱۳۱۶ همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و در خیابان ری پرورش یافت. تحت تاثیر شخصیت پدربزرگش بود که مردی معتقد و پایبند به اصول دینی به شمار می رفت.
2- ابراهیم یزدی دارای مدرک دکتری داروسازی از دانشگاه تهران بود. در سال 1340 به امریکا رفت و در زمان اقامتش در این کشور، مدتی محقق علمی دانشکده پزشکی بیلور در تگزاس بود و در رشته داروسازی با بخش آسیبشناسی و فارماکولوژی دانشگاه بیلور همکاری میکرد.
3- با تأسیس نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۰ او به همراه مصطفی چمران، علی شریعتی و صادق قطبزاده به تأسیس شاخههای اروپا و آمریکای این نهضت مبادرت میورزد و به عنوان رئیس شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در خارج از کشور انتخاب میشود. او همچنین مسئولیت انتشار ماهنامه پیام مجاهد ارگان نهضت آزادی ایران خارج از کشور را هم بر عهده داشتهاست.
4- در روزگار شکل گیری گروه های چریکی در خاورمیانه دکتر یزدی هم لباس چریکی به تن کرد. در سال ۱۳۴۴ مسئولیت رهبری سازمان مخصوص اتحاد و عمل (سماع) را بر عهده داشتهاست و با همکاری مصطفی چمران و محمد توسلی به تأسیس اولین پایگاه آموزش جنگهای مسلحانه ابتدا در مصر و سپس در جنوب لبنان مبادرت میورزد. به واسطه همین فعالیت عده ای هنوز هم او را سرزنش می کنند که خشونت طلب بود.
5- در هنگام تبعید امام خمینی از عراق و امتناع دولت کویت از پذیرش رهبر فقيد انقلاب و هیات همراه دکتر یزدی پیشنهاد مهاجرت به فرانسه را داد و خانهای در نوفل لوشاتو به این منظور تهیه شد. در هنگام اقامت امام در فرانسه دکتر یزدی از مشاورین و حلقه نزدیک به امام ره به شمار می رفت و به دلیل تسلط به زبان خارجی گاهی نقش سخنگو را در مقابله با رسانه ها ایفا می کرد.
6- ابراهیم یزدی همراه با امام خمینی از فرانسه به ایران آمد. با تشکیل شورای انقلاب، او به عضویت این شورا برگزیده میشود و با شروع دولت موقت مهندس بازرگان، او نخست به عنوان معاون نخست وزیر در امور انقلاب و سپس پس از استعفای کریم سنجابی از پست وزارت امور خارجه به عنوان وزیر خارجه دولت انتخاب میشود. او در سالهای ۵۸ و ۵۹ سرپرستی مؤسسه کیهان را بر عهده داشت. او همراه با استعفای مهندس بازرگان از دولت کناره گیری کرد. با برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی در این انتخابات از تهران کاندیدا شد و در دور اول انتخابات به وکالت مجلس انتخاب شد. اما پس از آن صلاحیت وی توسط شورای نگهبان رد شد.
7- برخی از منتقدین او را به واسطه ایده فروش هواپیماهای F-14 پس از پیروزی انقلاب شماتت می کنند. او در گفت و گویی با کیهان عنوان کرد « نمیتوانیم هواپیمای اف – ۱۴ را نگه داریم زیرا نگهداری آنها باعث تشدید و استمرار وابستگی ما به آمریکا میشود». در جلسه مورخ ۲۱ مرداد ۵۸ شورای انقلاب، آيت الله بهشتی قاطعانه با فروش هواپیماهای اف – ۱۴ به آمریکا مخالفت مي كند.
ابراهیم یزدی اما اتهام «تلاش برای فروش هواپیماهای اف – 14) را در نامه ای بلند که با جمله « پناه می برم به خدای لایزال از شر خناسانی که بی وقفه یوسوس فی صدورالناس» خاتمه یافت توضیحاتی در این خصوص ارائه کرد.
8- در مورد نقش یزدی در محاکمه و اعدام سران دولت شاهنشناهی نقدهای مختلفی وجود دارد. شاید بتوان سخنان صادق خلخالی در کتاب خاطراتش را کلیدی دانست:« از جمله کسانی که در همه کارها دخالت میکرد و بازپرس شده بود؛ ابراهیم یزدی بود که در دولت موقت اول معاون نخست وزیر و سپس وزیر امور خارجه شد. .... ابراهیم یزدی در طبقه سوم مدرسه رفاه که من هم آنجا بودم، نصیری و رحیمی را به محاکمه کشید. آنها با وجود اینکه میدانستند که من از طرف امام به عنوان قاضی و حاکم شرع معرفی شدهام به این امر توجه نمیکردند، خودشان میبریدند و میدوختند و در باغ سبز نشان میدادند. تلویزیون هم جریان را ضبط میکرد و ما هم نظاره میکردیم. سرانجام کاسه صبرم لبریز شد و مستقیماً به خدمت امام رفتم و عرض کردم: ابراهیم یزدی میگوید که جزو شورای انقلاب است و نمیگذارد من به کارها رسیدگی کنم ».
9- او ۲۴ بهمن ۱۳۶۹ در نامه ای خطاب به سيد احمد خمینی با ذکر این نکته که «شما خوب میدانید» عنوان کرد که «تنظیم کننده برنامهٔ سیاسی و اجرایی امام خمینی»، «طراح و مؤسس سپاه پاسداران»، «طراح و مبتکر «روز قدس» و طراح اصلی و اولیه برخی دیگر از نهادهای انقلاب بودهاست.
10- حجت الاسلام محتشمی پور در گفت وگو با ماهنامه یادآور( خرداد 1387) در مورد محکومیت ابراهیم یزدی به شلاق بهخاطر تهمت در مورد جعلی بودن نامه امام به حاج احمد گفت: « با پیگیری مرحوم حاج احمدآقا، پرونده دنبال شد و آقای دکتر یزدی چون تهمت زده بود، محکوم به شلاق شد. اینها به دست و پا افتادند که حکم اجرا نشود، چون در آن شرایط، بدترین وضعیتی که برای نهضتیها پیش میآمد، این بود که یزدی را بخوابانند و شلاق بزنند! اینطور بود که مرحوم حاج احمد آقا رضایت داد که این حکم را اجرا نکنند»
11- پس از درگذشت مهدی بازرگان دبیر کل نهضت آزادی ایران در سال 1373 او به عنوان دبیر کل نهضت آزادی ایران انتخاب شد. در این سالها او همواره از سوی برخی متهم به غربزدگی، تلاش برای ایجاد ارتباط با آمریکا، لیبراال بودن، دگراندیشی و ... متهم شد. کسانی حتی او را جاسوس امریکا عنوان می کردند و شگفت اینکه چنان كه گفته شد در روزهای آخر زندگی اش آمریکا از صدور روادید برای او که عمری به اتهام «آمریکایی بودن» سرزنش شد خودداری کرد!
12- یزدی در سال 1384 برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری ایران ثبتنام کرد. وی پس از ثبتنام گفت: «همه شهروندان باید به قانون «التزام» داشته باشند هر چند به آن «اعتقاد» نداشته باشند. ما به دنبال تغییر در ساختارهای حقیقی هستیم نه ساختارهای حقوقی… ما با ثبتنام خودمان بار دیگر به حاکمان فرصت میدهیم که راه حلی برای رفع بحرانهای موجود بیندیشند.»
خبرنگار روزنامه همشهری 25 اردیبهشت 1384 نوشت یزدی در فرم انتخاباتی خود، واژه «اعتقاد» را در عبارت «اعتقاد به مبانی قانون اساسی» خط زده و عبارت «التزام» را جایگزین کرده بود. با این حال، او در گفت و گویی که با حسین دهباشی در برنامه خشت خام داشت، گفت که هیچگاه در انتخابات ریاست جمهوری نامزد نشدهاست.
دكتر یزدی در انتخابات دو دوره اخیر به حسن روحانی رای داد و از او حمایت کرد و سال 93 گفت: روحانی لنگلنگان به جلو خواهد رفت اما در نقطهای قرار گرفته است که خواهناخواه بقای همه در این است که او بماند. هیچ آلترناتیو دیگری ندارند. آقای روحانی در جایگاه مهم تاریخی قرار گرفته و همه نیروها هم در این رابطه در وضعیت حساسی هستند برای پیشرفت راهی نداریم که بپذیریم روحانی راهش را ادامه دهد.
13- ابراهیم یزدی در دهه 80 و 90 چندین بار به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تأسیس و هدایت نهضت آزادی» محاکمه و به زندان محکوم شد.
14- از دکتر یزدی 21 عنوان کتاب به یادگار مانده است که از آن جمله می توان به: آخرین تلاشها در آخرین روزها (گزارش تحلیلی انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷)، مبانی ژنتیک ملکولی (انتشارات اطلاعات) (۱۳۶۴)، دو مقاله دربارهٔ اقتصاد اسلامی (۱۳۵۹)، دکترین امنیت ملی (۱۳۸۲)،روشنفکری دینی و چالشهای جدید و خدا در ناخوداگاه اشاره کرد.
15- او کتاب خاطرات سه جلدی اش با عنوان « شصت سال صبوری و شکوری» را به پدر و مادرش تقدیم کرد و نوشت: تقدیم به پدرم و مادرم که به نام و صفت «صادق» و «معصومه» بودند. و بیتی از پروین اعتصامی را ذکر کرد:
ابراهیم یزدی یا بهاره رهنما! مسئله این است؟
عصرایران؛ احسان محمدی- چه تیتر بدی و چه مقایسه ناشیانه ای میان سیاستمداری پخته و دست از جهان شسته و بازیگری که تازه رخت سفید عروسی را برای بار دوم به تن کرده است. حق دارید اگر این را بگویید!
اما در شبکه های اجتماعی کسانی را دیدم که گله می کردند چرا مردم به درگذشت مردی که در سیاست این کشور استخوان خُرد کرده بود کمتر واکنش نشان دادند تا عروسی یک بازیگر با صاحب یک برند کمتر شناخته شده و اصلاً چرا خیلی ها ابراهیم یزدی را با سابقه قریب به 70 سال سیاست ورزی در بالاترین سطوح نمی شناختند؟
کسانی در پاسخ به این چرایی می گویند که مردم از سیاست «زَده» شده اند و دلشان تفریح و تنوع می خواهد. برای همین در شبکه های اجتماعی با آمیزه ای از شیطنت و حسادت قد و وزن و نگاه و ژست های نوعروس را اسباب خنده و شوخی می کنند و با هشتگ #بشوره_ببره غم از دل پاک می کنند! پس نباید سخت گرفت و در همه جای دنیا اینطور است و در بلاد کفر هم مردم آنقدر که پیگیر خبر سرماخوردگی بچه های آنجلینا جولی هستند خبر درگذشت زیبیگنیِف برژینسکی و سرطان جان مک کین را دنبال نمی کنند.
ابراهیم یزدی موقعیت متفاوتی داشت. هم سلطنت طلبان منتقد او بودند که «از خودشونه» و «کراواتی بود اما برایشان جاده صاف کرد» و هم اصولگراها به او می تاختند که تنها برای «منافع آمریکا» تلاش کرد و «نفوذی» بود، هم اصلاح طلبان جوان پاره ای مواضع او را نمی پسندیدند و «کُند روی» قلمداد می کردند و هم نیروهای پیرو خط امام که بعدها اصلاح طلب نام گرفتند از عملکردش در دولت بازرگان شکایت هایی دارند و هم آمریکایی ها بر او خرده می گرفتند که می توانست در ماجرای گروگانگیری فعالانه تر عمل کند و هم آرمان گرایان نقدش می کنند که زمانی اسلحه برداشت و چریک شد و ... پس چرا درگذشت مردی با این میزان از مخالف و منتقد و قضاوت های رنگین کمانی در میان عامه مردم بازتاب مورد انتظار را ندارد؟
همین مردمی که گفته می شود «سیاست زده» شده اند اتفاقاً در بزنگاه های سیاسی مثل انتخابات یا مرگ چهره های شهیر – از جمله هاشمی رفسنجانی- فعال تر از هر سیاستمداری پیگیر اخبار هستند، موضع می گیرند، دیگران را به کنش وادار می کنند و در مهمانی و عروسی و عزا از سیاست حرف می زنند. عنوان این موضوع کلی که مردم «سیاست زده» شده اند به نظر درست نمی آید و از آن دست حکم های کلی است که عادت به تکرارشان داریم؛ مثل «ایرانی ها باهوش ترین مردم دنیا هستند» که هیچوقت معلوم نمی شود این کنکور بین المللی هوش کجا برگزار شده و چه کسی داورش بوده!
چندی پیش جلوی در منزل یکی از آشنایان که تازه فوت کرده بود ایستاده بودم. شلوغ بود و رفت و آمد ماشین های عبوری از توی کوچه «کمی» کُند شده بود. راننده ای که شاید دو دقیقه در این ترافیک گرفتار شده بود سرش را بیرون آورد و داد زد: مُرده که مُرده، دیگه چرا جمع شدید! بزنید کنار مردم برسن به زندگی شون!
بعد گازش را گرفت و رفت. نگاهش کردم تا در پیچ کوچه گم شد و به این فکر کردم که وقتی خود او عزیزی را از دست می دهد اگر کسی همین حرف را بزند به خشم می آید و انتظار دارد همه شهر مثل او غمگین باشند و درک کنند که سوگوار است و می شود دو دقیقه ترافیک را تحمل کرد و ... اما وقتی در این موقعیت قرار نمی گیرد برایش اهمیتی ندارد.
برای اهل سیاست و آنها که سالهای طولانی را با اسم و رفتار و کردار و گفتار ابراهیم یزدی سپری کرده اند، مرگ ابراهیم یزدی حتی اگر مایه اندوه نشود، با خودش درنگ و تامل می آورد که سیاست چه بازی الاکلنگی است. یک روز بر عرش و یک روز بر فرش! یک روز مقرب درگاه و یک روز محبوس در گوشه زندان و زیر باران تهمت.
اما برای عموم مردم بازیگران سیاست، مهره های اصلی نیستند، آنها دست به قضاوت کُلی می زنند و مثل تماشاگرانی هستند که بیشتر به «نتیجه» نگاه می کنند تا شکل «بازی». این حق طبیعی مردم است و در روزگاری که غم نان دست در گردن زندگی انداخته و زیست اجتماعی به سمت «فردیت» می رود، انتظار اینکه در سوگ یک چهره سیاسی که بیش از سه دهه از رسانه ها و تریبون رسمی حذف شده و اسمش تنها در هنگامه زندان و محاکمه و آمده گریبان پاره کنند شاید اندکی زیاده خواهی باشد. البته هستند کسانی که از رسانه های رسمی حذف شده اند و کوچه و خیابانی به نام شان نیست اما در دل مردم اتوبان دارند!
دنیای جدید، دلمشغولی های جدید با خودش آورده است. اخبار مثل قطره های باران از راه می رسند و خیلی سریع به رود می پیوندند و در دریای فراموشی گم می شوند. کسی که حالش خوب است زیر باران، بدون چتر قدم می زند و لذت می برد و کسی که کفش ندارد شاید ابرها را نفرین کند!
برچسبها: ابراهیم یزدی, گورستان بهشت زهرا تهران, امام خميني, دبيرستان دارالفنون