ایرج زبردست (زاده ۱۳۵۳ شیراز) شاعر و رباعی سرای معاصر ایرانی است. شاعری که با نگرشی نو و متفاوت اندیشی خاص به قالب دیرینه رباعی جانی تازه بخشیده است .
نمونه شعر

عمده فعاليت ايرج زبردست را می توان در قالب رباعی دانست. رباعیات زير از سروده های او می باشند:
-
يكباره جهان سر به گريبان گم شد
هر ثانيه در هجوم عصيان گم شد
يكباره دهان آفرينش وا ماند
ابليس اناالحق زد و انسان گم شد
-
می رفت تهی ز خويش مستی بردار
می كرد چنین وصيتش را تكرار :
آن دم كه به خاك می سپارند مرا
یك كوزه به جای سنگ قبرم بگذار
ایرج زبر دست ؛ پدیده ای در تاریخ رباعی
ايرج رمز ماندگاري رباعي معاصر را بو كشيده است و با تمام وجود اين قالب شيك و مناسب را براي بازگويي انديشه هاي فلسفي - عرفاني خود برگزيده است . زبردست با اين انديشه هاي مدرن و ژرف ، بايد سر از موجهاي مدرن و پسامدرن در مياورد ، اما او اين قالب ( رباعي ) موزون و ريتميك را مناسبتر از آن موج ها يافته و به عبارت ديگر ، رباعي زبردست را برگزيده و او را با تمام انرژي جوانيش در صراط مستقيم شعر هدايت كرده است . زبردست رمز ماندگاري رباعي هايش را خوب شناخته و خوب از آن بهره گرفته است . اين رمز ميتواند هندسه توانمند شعرش را هرچه بيشتر اعتلا ببخشد .
رباعي هاي ايرج زبردست از تو در توي پيچاپيچ شعر معاصر فارسي گذشته و به قله هاي رفيع رسيده است .
ایرج زبردست از نگاه دیگران
بهاءالدین خرمشاهی، درباره این شاعر می گوید :ایرج زبردست زبده رباعی سرایان تاریخ بعد از خیام است شاعری گوشه گیر و بلند همت که مهمترین منبع الهام و پیشاوندی اش از یک سو به خیام بزرگ و از سویی دیگر به به نیما و پیروانش بر می گردد.با ذهن و زبانی نو به شکار مضامین بکر و نو می پردازد و اینگونه است که خالق شاهکارهایی می شود که انسان را به حیرت و تحسین اعجاب برانگیزی وا می دارد.بی هیچ مبالغه و تردیدی ایرج زبردست بزرگترین رباعی سرای روزگار ماست که حافظه ی تاریخ آن را به یاد خواهد سپرد و زمزمه ی رباعیاتش ورد زبان آیندگان خواهد بود. استاد خرمشاهی این رباعی را برای ایرج زبردست سروده است :
خیام زپشت پرده سرمست آمد
با کوزه ای از ترانه در دست آمد
بگذشت هزاره ای و ما چشم به راه
تا نوبت ایرج زبردست آمد
هيوا مسيح هم اينگونه می نويسد : ایرج زبردست شاعری شوریده که توگویی از نسل هزار سال پیش شاعران فارسی زبان را طی کرده که ناگهان از جهان خیام به امروز پرتاب شده. حرفهای خوبی برای گفتن دارد. حتی اگر بعضی حرفهایش تکراری باشد، اما شکل برخورد با زبان وشگردی که کمتر آگاهانه و طبعاً در شعری اتفاق میافتد گاه همچون هایکوهای ژاپنی زلال و ساده است، با معنایی شهودی. هر چند ممکن است امروز دیگر قالب رباعی را جزو قالبهای کلاسیک بدانیم و بسیاری از نوسرایان با آن کنار نیایند که ضرورتی است بازگشت به این قالب کهن اما کلاسیک شدن خوشبختی بزرگ شعر فارسی است که میتواند گاه توسط شاعری زنده و امروزی شود. چه عیبی دارد خشتی از هزار سال پیش را به امروز بیاوریم و از شیراز در گوشهای، گوش بر آن بخوابانیم و صداهای تازه و دیرسال و دیریاب و ساده را بشنویم. دربارهي رباعیهای ایرج زبردست که بی هیچ ادعایی فقط رباعی میگوید حتی اگر تصور کنیم رباعی دیگر از کار افتاده است در این زمان و زمانه که دیری است حتی از دست مدرن بودنمان نیز خسته شدهایم و رو به سوي نميدانم كجا ميرويم اما چه كنيم كه انسان آزاد است و روح شاعر آزادتر، روح ایرج زبردست دست به گردن دیروز انداخته، شادی و گریه ها و غم امروز را میسراید، شیدایی و عشقرانی و شوریدگی اش هم جوان است، چه با رباعی موافق نباشیم در نگاهی مدرن و جایگاه پست مدرن و چه موافق باشیم، رباعیهایی در کتابهایی از او منتشر شده که سخت حیرت آور است...
مفتون امينی نيز اينگونه آورده است: سال ۱۳۸۲ یا ۸۳ بود که ایرج زبردست را با دو سه رباعی چاپ شده در ماهنامه ادبی شوکران شناختم و امسال با خواندن چاپ چهارم رباعی نامهاش با عنوان «باران که بیاید همه عاشق هستند» این شناسایی عمیقتر و شیرینتر شد. در این دفتر کوچک ولی پرمایه دستکم بیست رباعی اصیل و ناب و بی بدیل چاپ شده است که زبردست با آنها میتواند به تنهایی بر بلندای سکوی شعر رباعی این عصر بایستد و چشم انداز امیدبخش فردای روشن خود را ببیند و بعدها برای ما هم سهم بیشتری از کشف و شهود شاعرانه شورانگیزش ببخشد... به هر حال، من مستِ بوئیدن این گلبوته ي با طراوت و عطرآگین از باغ شعر شیراز شدم و این رباعی را به یادگار گفتم و نوشتم:
کردند ولی چنانکه بایست نشد
از آنهمه « نیست » ها یکی« هست» نشد
گفتند همه شعر « رباعی » اما
چون « ایرج » ما یکی « زبردست » نشد !
آثار
-
باران که بیاید همه عاشق هستند
-
خنده های خیس
-
یک سبد آیینه
-
حیات دوباره دیروز
-
نامه های من به اوما
کتابهایی درباره ایرج زبردست
-
خیامی دیگر، گزیده رباعیات ایرج زبردست، به کوشش مریم روشن
-
ترانه های پر تشویش، تطور و سیر مضمونی رباعی از حکیم خیام نیشابوری تا ایرج زبردست، نوشته فیض الله شریفی
برچسبها: ايرج زبردست, حكيم خيام نيشابوري, مفتون اميني, هيوا مسيح