بابا مخیر (۱۳۲۰، اردبیل - ۱۳۹۱)، پدر دامپزشکی ایران، دارای دکتری دامپزشکی از دانشگاه تهران و دکترای تخصّصی علوم زیستی (اقیانوس شناسی) از دانشگاه پاریس فرانسه و عضو پیوسته فرهنگستان و استاد بیماریها و انگلهای ماهی دانشگاه تهران بود. کتاب بیماریهای ماهیان پرورشی تالیف بابا مخیر، در دوره چهارم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان کتاب سال برگزیده شد.
بابامخير، ۱۲ بهمن ۱۳۹۱ به علت کهولت سن درگذشت.
سوابق
-
دکترای دامپزشکی از دانشگاه تهران
-
کارشناسی ارشد اقیانوس شناسی از دانشگاه پاریس
-
دکترای تخصصی علوم زیستی (اقیانوس شناسی) از دانشگاه پاریس
-
دامپزشک نمونه جهان در سال ۱۹۹۷
-
مرد علمی سال ۱۹۹۸ (مرکز بینالمللی بیوگرافی کمبریج)
فعالیتهای آموزشی
عناوین دروس آموزشی ارائه شده توسط مخیر: کارشناسی • پرورش ماهی • اقیانوس شناسی• انگلشناسی وبیماری انگلی • بهداشت و صنایع موادغذایی دریائی • بیماریها و انگلهای آبزیان • بیماریهای انگلی ماهی • بیماریهای ماهی • بیماریهای محیط یوت غذیه آبزیان • سیستماتیک و تشریح ماهی • فارکولوژیو مسمومیتهای آبزیان • قارچشناسی و بیماری قارچ • کنترل کیفی و بهداشتی اغذیه دریا • ماهیشناسی سیستماتیک • ماهیشناسی عمومی • ویروسشناسی و بیماری ویروسی کارشناسی ارشد • اکولژی دریا و ماهیشناسی • بهداشت ماهی و مبارزه باآفات دکتری • پروژه تحقیقاتی آبزیان • بیماریهای انگلی ماهی • بیماریهای ماهی • قارچشناسی • ویروسشناسی و بیماری ویروسی
آثارعلمی
-
بیماریهای ماهیان پرورشی
-
ماهیان خلیج فارس
-
فرهنگ کشاورزی و منابع طبیعی
یک مصاحبه . منبع : http://www.hakimemehr.ir/news/show_detail.asp?id=1020
استاد دکتر بابامخیر چهره ماندگار دامپزشکی کشورمان دارای مدرک دکترای عمومی دامپزشکی از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و دکترای تخصصی علوم زیستی (اقیانوس شناسی) از دانشگاه پاریس است. وی در سال 1997 بعنوان دامپزشک نمونه جهان و یک سال بعد از سوی مرکز بین المللی بیوگرافی کمبریج به عنوان مرد علمی سال برگزیده شد. ایشان که متولد 1320 هستند پس از سالها تدریس و تحقیق بویژه در زمینه بیماریها و انگلهای ماهیان اکنون با درجه استادی به افتخار بازنشستگی نائل آمده و عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران می باشند. تألیف و ترجمه چهار جلد کتاب و انتشار 80 مقاله علمی از جمله خدمات ارزشمند استاد است. همچنین ریاست دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ، معاونت تحقیق فرهنگستان علوم ، ریاست گروه اقیانوس شناسی یونسکو در ایران و غیره از جمله برخی مسئولیت های ایشان بوده است. از مهمترین خصوصیات استاد که در همان برخورد اول نظر مخاطب را به خود جلب میکند ویژگیهای بارز اخلاقی و منش والای ایشان و در عین استادی فروتنی قابل ملاحظه استاد است که این ویژگیها یقیناً الگوی مناسبی برای جوانان می باشد. آنچه در پی میآید حاصل گفتگوی نشریه حکیم مهر با استاد در محل فرهنگستان علوم است :
حکیم مهر : جناب آقای دکتر بابامخیر برای بنده افتخار بزرگی است که روبروی حضرتعالی نشسته و گفتگو میکنم. ضمن تشکر از وقتی که در اختیار نشریه حکیم مهر قرار دادید در ابتدا خواهش میکنم درباره تخصصتان که در میان دامپزشکان رشته منحصر به فردی است و اینکه چرا این رشته را برگزیدید توضیح بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. من هم خیلی خوشبختم که این فرصت را در اختیار من گذاشتید و این سعادت نصیب من شد. من در سال 1345 فارغ التحصیل شدم. پایان نامهام درباره بیماریهای قارچی دامی بود. مرحوم دکتر علوی و مرحوم دکتر رفیعی و بخصوص جناب آقای دکتر شیمی که عمرشان باعزت باشد و خداوند حفظشان کند پیشنهاد کردند که در دانشکده دامپزشکی مشغول خدمت بشوم. آن موقع خدمت نظام انجام میدادم و بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی به خدمت اعزام شده بودم. یک توضیح هم عرض کنم که من رتبه اول بودم و طبق مقررات باید به خارج اعزام میشدم ولی وزیر فرهنگ آن زمان تصمیم گرفته بود با هزینه های اعزام به خارج مدرسه بسازند و از بدشانسی یا خوششانسی از این امتیاز محروم شدم! لذا به پادگان ونک برای خدمت نظام میرفتم که پنجاه رأس اسب داشتند و من و آقای دکتر سبزپوشان بعد از اینکه درجه گرفتیم مأمور آنجا شدیم. کشیکهای شب را من داشتم که بتوانم صبح آزاد باشم و به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و گروه انگل شناسی و قارچشناسی که آن زمان جزء گروه انگل شناسی بود ولی الآن جزء گروه میکروبیولوژی است. عرض کردم که پایان نامهام هم در زمینه مونیلیازیس بود و بیشتر هم با جناب سرهنگ آژیر در امور دواب ارتش در میدان رشدیه کار میکردم. مدتی مقدمات آزمایشگاه قارچ شناسی را فراهم کردم و بعد کتابی ترجمه کردم به نام Fungal Disease of Animal و چند نفر از همکاران بعداً علاقمند شدند که در این زمینه کار کنند. خانم دکتر شیبانی از مرکز بهداشت دانشگاه تهران درخواست انتقال به دانشکده ما کردند و اول به صورت مأمور آمدند. بعد از مدتی مرحوم دکتر عزیز رفیعی بنده را خواستند و گفتند که گروه قارچ شناسی به حد اشباع رسیده و من فکر کردم می خواهند من را مرخص کنند. گفتم جناب رئیس می خواهید من را مرخص بفرمایید؟! فرمودند نخیر ، رشته جدیدی برای دانشکده در نظرگرفتهایم که میخواهیم شما را برای آن کاندید کنیم و آن دریاشناسی و اقیانوس شناسی است. ایشان فرمودند با این امکانات آبی نظیر دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان و آبهای داخلی که در کشورمان هست در آینده نیاز زیادی به مسائل دامپزشکی و بهداشتی آبزیان خواهیم داشت. گفتم درخدمتم. شاید هم از روی حرف شنوایی من، گفتند کمک میکنم که به فرانسه برای تحصیل در این رشته بروید. در این زمان بود که فعالیت قارچشناسی را کم کردم و به آموزش زبان فرانسه در درجه اول و فراهم کردن مطالبی در رابطه با این رشته جدید مشغول شدم. قرار شد که از طرف دانشگاه تهران به رایزن فرهنگی سفارت فرانسه برای اخذ بورس معرفی بشوم. اول آنجا مصاحبه انگلیسی با ما کردند و بعد هم فرانسه، چون توضیح داده بودم که در زمان دبیرستان انگلیسی خوانده و تازه شروع به خواندن فرانسه کرده بودم و بالاخره موفق شدم. منتها چون هنوز رسمی نبودم قرار شد حقوقم قطع بشود و بعد از اینکه برگشتم و رسمی شدم دوباره برقرار شود و با هنوز هزینه بورس تحصیلی که حدود هفتصد فرانک بود عازم فرانسه شدم. در آنجا در دانشکده علوم رشته اقیانوس شناسی زیستی مشغول به تحصیل شدم. توضیحاً عرض کنم که اول استاد من پروفسور دراش گفتند که من باید سال آخر دوره لیسانس این رشته را بگذرانم چون رشتهام را از دامپزشکی به زیست دریا و اقیانوس شناسی داشتم تغییر می دادم. من چیزی نگفتم ولی بعد از اینکه از اتاقشان بیرون آمدم از منشی پرسیدم که این قانون است؟ ایشان فرمودند : در فرانسه قانون ، خود استاد است! گفتم پس می شود یک وقت دیگری به من لطف کنید؟ فکر می کنم دوشنبه رفته بودم چهارشنبه مجدداً نوبت دادند. من رفتم خدمتشان و توضیح دادم که در ایران و دانشگاه تهران مسائل ماهی شناسی و علوم زیستی دریایی در دانشکده دامپزشکی است و این هم یک فرهنگ است. ایشان چند سؤال کردند که چه کار تابحال کردهاید؟ من یک کتابی را ترجمه کرده بودم ، البته فرد دیگری رقیب من شده بود و آن را زودتر چاپ کرده بود ، نام این کتاب دنیای زیر اقیانوسها بود. ایشان بعد از اینکه چند سؤال هم در این زمینه پرسیدند فرمودند بروید برای دوره فوق لیسانس ثبتنام کنید که یک سال اضافی به این صورت لغو شد و یک دنیا شادی و خوشحالی برایم به همراه داشت. البته در شورای آموزشی دانشگاه پاریس هم ایشان معادل لیسانس اقیانوس شناسی زیستی را برای من گرفته بودند و برمبنای آن اجازه دادند که به دوره فوق لیسانس بروم. خلاصه کلام اینکه فرمودید انتخاب این رشته خواستم بگویم این رشته به دلخواه من نبود! یک سال آموزش در آزمایشگاه و دانشگاه و سه ایستگاه دریایی مدیترانه شرقی ، غربی و مانش در شمال فرانسه سپری شد. بعد از آن پایان نامهام بود که موضوع انگلهای ماهیان خاویاری دریای خزر را انتخاب کردم. بنابراین بطور خلاصه عرض کنم که دامپزشکی در زمینه آبزیان تخصص من هست و در این دنیای وسیع روی انگلها کار کردم و چون در گروه انگل شناسی هم مشغول بکار بودم پلی زدم بین مسائل دریایی و اقیانوسی و انگل شناسی.
حکیم مهر : تشکر میکنم از توضیح خوب شما. الآن عنوان دکترای تخصصی جنابعالی هم همین اقیانوس شناسی است؟
دکترای من را که ارزیابی کردند نوشتهاند دکترای علوم زیستی اقیانوس.
حکیم مهر : چرا بعداً در دانشکده دامپزشکی این رشته دنبال نشد؟
بعد از اینکه من برگشتم گروهی در دانشکده تأسیس شد با نام ماهی شناسی و صنایع شیلاتی که من بودم و چند نفر از اساتید که برخی مرحوم شدند مثل مرحوم دکتر تجلی پور ، مرحومه خانم دکتر موقر و چند نفر که در قید حیات هستند و خداوند سلامتشان بدارد مثل آقای دکتر آذری تاکامی ، آقای دکتر احمدی و آقای دکتر وثوقی. الآن این گروه هست ولی اسم دیگری به نام بهداشت و بیماریهای آبزیان دارد. این دوره تاکنون هفت یا هشت دوره فارغالتحصیل داشته و الآن هم دو دوره مشغول تحصیل هستند و سال اولی هم که دانشجو گرفتیم بصورت PhD است یعنی علاوه بر دکتران دامپزشک فوق لیسانس شیلات و سایر رشته ها هم می توانند طبق قانون ثبت نام کنند منتها باید کمبودها را بگذرانند.
حکیم مهر : با توجه به تخصص جنابعالی می خواستم خواهش کنم به زبان ساده توضیح بفرمایید که کشند قرمز چیست؟ و آیا باید از این پدیده ترسید؟!
کشند قرمز معنی واقعی جزر و مد در این واقعه را نمیدهد و این فقط یک واژه است. الآن این را عوض کردهاند و میگویند HAB که کوتاه شده کلمات Harmful Algal Blooms یعنی شکوفایی جلبکهای مضر است. پدیدهای است که در اکثر نقاط دنیا اتفاق می افتد و به زمان حضرت موسی علیه السلام برمی گردد و هم در کتاب مقدس (تورات) و هم در قرآن مجید ، سوره مبارکه اعراف به آن اشاره شده که می فرماید دریا را خونی کردیم. البته در ادامه هم هست که قورباغه ها زیاد شدند (و القمّل و الضفادِع) "آیه 133 سوره مبارکه اعراف" و از جمله قرمز شدن آب هم اشاره شده و شاید دریای قرمز هم به این علت به این نام نامیده شده است. گروهی از جلبکهای ذره بینی که در اصطلاح به آنها فیتوپلانکتون می گوییم در آب به مقادیر کم حضور دارند و وقتی شرایط مناسب فراهم باشد، از جمله مواد مغذی فراوان که از طریق فاضلاب ها وارد محیط دریایی شود یا از طریق پرورش در قفس کنار دریا و ریخته شدن مواد غذایی اضافی یا فضولات این آبزیان پرورشی وارد دریا می شود و باعث حالت کوددهی به آب دریا می گردد. در نتیجه این فیتوپلانکتون ها به میزان بیش از حد و چند میلیون در مترمکعب یا لیتر می رسند و باعث تغییر رنگ آب که عمدتاً قرمز است می گردد. لذا کشند قرمز یک حالت جزر و مد رنگی است نه اینکه واقعاً آب بالا بیاید و پایین برود. معمولاً دوره این اتفاق کوتاه است. در خلیج فارس از مهر ماه سال گذشته چندین ماه تداوم داشته که این حالتی خاص است و اینکه فرمودید ممکن است کمی وحشت ایجاد کند این غیرعادی بودن و دوام طولانی آن است. این موضوع باعث تلفات ماهیان و نگرانی صیادان و مسئولین محترم شیلات یا مؤسسه تحقیقات شیلات و محیط زیست شد. در ابتدا فکر می شد که جلبک سمی دخیل باشد. چون گروهی از فیتوپلانکتون ها سمی هستند و باعث مسمومیت بخصوص در نرمتنان می شوند و توکسین آنها به نام ASP ، PSP ، DSP و NSP هستند که PSP از paralytic به معنای فلجی گرفته شده ، ASP از Amnesiac به معنای فراموشی گرفته شده ، DSP از Diarrheic به معنای اسهال گرفته شده و NSP که از Neurotoxin گرفته شده و ناراحتی عصبی ایجاد می کند و خوشبختانه گونهای که بررسی و تأیید شد Cochlodinium بود که سمی نیست ولی یک حالت ژلهای ایجاد و آبشش ماهیان را اشغال و مشکل تنفسی ایجاد می کند و ماهیان در اثر خفگی از یک سو و از طرفی دیگر رادیکالهای اکسیژن خاصی هم تولید می کند که اینها همه دست به دست هم می دهند و ماهی تلف می شود. در سواحل عمان هم همین پدیده دیده شده است و زیرگونه آن هم تعیین شده که از آمریکا تا مالزی انتشار دارد. الآن کمیته ملی زیر نظر مؤسسه تحقیقات شیلات ، جناب آقای دکتر مطلبی تشکیل شده و از خود مؤسسه تحقیقات شیلات بیشتر فعالیت دارند و درعین حال سازمان شیلات ، سازمان حفاظت محیط زیست و دانشگاهها هم با این کمیته همکاری دارند.
حکیم مهر : بهترین راه مقابله با این پدیده چیست؟
در همان شروع این پدیده مؤسسه تحقیقات شیلات از دو کارشناس کره جنوبی دعوت کرد ، چون این پدیده در کره جنوبی زیاد رخ می دهد و آنجا هم علت همین Cochlodinium هست. اینها آمدند و از مناطق بازدید کردند و دوره بازآموزی گذاشتند و توصیه کردند که از خاک رس استفاده شود. اینکار در خود کره و جاهای دیگر هم قبلاً تجربه شده بود. ظاهراً فعلاً بهترین راه همین هست. البته مبارزات بیولوژیک هم دارد که از ویروسها یا باکتریها یا فیتوپلانکتونهایی که ضد این نوع فیتوپلانکتون هستند یا از آبزیانی که از اینها تغذیه می کنند ، زئوپلانکتون ها که جانوران شناور کوچک آب در مقابل این فیتوپلانکتون ها که گیاهان شناور آب هستند را می شود استفاده کرد و اگر زئوپلانکتونی یافت بشود که از اینها تغذیه کند می شود آنرا هم در مبارزه بیولوژیک بکار برد ولی هنوز هم در دنیا چنین کاری صورت نگرفته است.
حکیم مهر : روش فعلی که بکار می بریم (استفاده از خاک رس) چقدر مؤثر است؟ و اینکه آیا دوباره در دوره های زمانی متعدد باید منتظر بروز این پدیده باشیم؟!
این مبارزه مقطعی است و به محض فراهم شدن شرایط ، دوباره این فیتوپلانکتونها می توانند شکوفا شوند و به تعداد بسیار زیاد چند میلیون در واحد برسند و باعث تغییر رنگ آب بشوند.
حکیم مهر : با اجازه شما از این بحث فاصله بگیریم و به عضویت شما در فرهنگستان علوم بپردازیم. من جسارت کردم و نام پوشهای که مقابل حضرتعالی است را دیدم که به بحث آموزش دامپزشکی اشاره دارد. ظاهراً به مدیریت جنابعالی طرحی هم در این خصوص در دست بررسی است. اگر ممکن است در این رابطه توضیح بفرمایید.
خیلی ممنون هستم از توجه شما. در مورد عضویت ما در اینجا سه نوع عضو پیوسته ، وابسته و مدعو داریم و من تقریباً از اولین کسانی هستم که این سعادت را داشتم و از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی با حکم رییس جمهوری وقت پانزده نفر بودیم که منصوب شدیم و دورههای بعد هم توسط رؤسای محترم فرهنگستان علوم انتخاب می شدیم. ابتدا در گروه کشاورزی بودیم و بعد هم مستقل به نام گروه دامپزشکی شدیم. یکی از طرحهایی که اخیراً به اتفاق اکثر همکاران گروه دامپزشکی انجام دادیم راجع به آموزش دامپزشکی در ایران و راهکارهایی برای بهبود آن بوده است. ابتدا سابقه آموزش دامپزشکی در گذشته را بررسی کردیم و چند کشور از جمله آمریکا ، استرالیا، مالزی و غیره را هم مورد مطالعه قرار دادیم. بعد یک پرسشنامه دو صفحهای تهیه و بین همکاران عزیز توزیع و البته با زحمت جمعآوری شد. یکی از نتایج جالب این بررسی این بود که 6/68 درصد از همکاران گفته بودند که اگر آموزش دامپزشکی اختصاصی بشود و دو سال یا یک سال آخر فقط به یک نوع دام اختصاص یابد و دانشجو در این مدت 5 سال علاقه به دام خاصی را مشخص کرده باشد وضع بهتری رقم خواهد خورد. در حقیقت این به عنوان یک راهکار برای بهبود آموزش دامپزشکی مطرح شده است. اکثراً در این پرسشنامه ها گفته بودند که ما همه چیز می خوانیم و آخر هم هیچ چیز بلد نیستیم و ناامید هم هستیم ولی اگر سال آخر بر روی یک دام اختصاصی تمرکز کنیم و در این یک سال هم پایان نامه در این موضوع تهیه شود و هم کارورزی و کارآموزی و آزمایشگاه و غیره هم اختصاصی بشود بهتر خواهد بود. من از این فرصت استفاده و از همکارانی که این مصاحبه را می خوانند دعوت میکنم بر من منت بگذارند و نظرشان را درباره اختصاصی شدن آموزش در سال آخر اعلام کنند تا ما هم از برادرمان جناب آقای دکتر کیایی که مسئولیت آموزش دامپزشکی در وزارت علوم را دارند استدعا کنیم که این مسئله عملیاتی بشود.
حکیم مهر : آقای دکتر ، همکاران دامپزشک چطور نظراتشان را منعکس کنند؟
به فرهنگستان علوم به آدرس تهران ، میدان قدس ، خیابان دربند ، خیابان شاهمرادی ، پلاک 9 ، گروه دامپزشکی و یا دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ، بابامخیر ارسال کنند.
حکیم مهر : ممنونم جناب آقای دکتر بابامخیر ، نظرتان درباره افزایش تعداد دانشکده های دامپزشکی و فارغ التحصیلان چیست؟
اتفاقاً یک بخش از این طرح که چهار نسخه است به این موضوع اختصاص دارد. جناب آقای دکتر رضاخانی در بخشی از این گزارش وضعیت آموزش دامپزشکی در سایر کشورهایی که قبلاً اشاره شد را با کشور ما مقایسه کرده اند و خود من هم تعداد دانشکده های دامپزشکی دنیا را تهیه کردم و به نظرم نمی آید در هیچ نقطه ای از دنیا به جز برزیل که آن هم مستند ندیدم میانگین بیش از چهار دانشکده وجود داشته باشد. ما این طرح را تهیه کردیم و به برادران مسئول تقدیم می کنیم که ببینند و تجدید نظر بشود. البته خود جناب آقای دکتر کیایی هم معتقد هستند که تعداد دانشکده های دامپزشکی بیش از حد متعارف است و به نظر می رسد که می توانیم از افزایش دانشکدههای دامپزشکی جلوگیری کنیم و حتی دانشکده های فعلی را هم کم کنیم. ما پژوهش به آن معنا نداریم. مؤسسه رازی ما بیشتر علاقه یا مسئولیتش تولید سرم و واکسن و فرآورده های بیولوژیک است. خوب اگر در این زمینه پژوهشی هم باشد انجام می دهند و دستشان هم درد نکند اما مثل یک مؤسسه کاملاً تحقیقاتی مثل مؤسسه تحقیقات کشاورزی در دامپزشکی نداریم. خیلی از دانشکده های دامپزشکی در مناطق مختلف کشورمان می تواند به پژوهشکده تبدیل بشود و همین اساتید محترم هم در آنجا مشغول باشند. بالاخره ما اول تحقیق میکنیم بعد آموزش میدهیم.
حکیم مهر : برخی از جمله رییس محترم سازمان دامپزشکی معتقدند وضع فعلی مناسب است. بعضی معتقدند الحاق سازمان دامپزشکی به وزارت بهداشت مناسب و عدهای هم استقلال این سازمان و اداره آن زیر نظر ریاست جمهوری را مناسب می دانند. به عنوان سؤال آخر ، نظر جنابعالی در این خصوص چیست؟
من البته خیلی فکر نکردهام اما فیالبداهه می خواهم بگویم که همان نظر ریاست محترم سازمان دامپزشکی را بیشتر میپسندم که در همین وزارت جهاد کشاورزی باشیم. منتها نظرات خاصی هم از نظر اعتدال هست. منجمله اینکه برادرانمان معتقدند که استقلال مالی هم داشته باشند. اگر این استقلال مالی باشد یک وقتی اتفاقی برای مملکت نظیر یک بیماری رخ میدهد و تا بخواهند تشریفات اداری را طی کنند و تأمین بودجه انجام بشود و بعد قرنطینه را توسعه بدهند زمان می برند و این کارها باید فوری انجام بگیرد. بنابراین به نظرم سازمان دامپزشکی در همین وزارتخانه جهاد کشاورزی باقی بماند و استقلال آن هم محفوظ بماند مدل بهتری است.
حکیم مهر : جناب آقای دکتر بابامخیر از اینکه در این گفتگو شرکت فرمودید صمیمانه از شما سپاسگزارم.
برچسبها: بابا مخیر, دانشگاه تهران