بیژن صفاری
بیژن صفاری (متولد ۱۹۳۳) روشنفکر، نقاش و معمار ایرانی و استاد سابق دانشکده هنرهای تزئینی است. او مشاور سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران (۱۳۵۶- ۱۳۴۴) بود. او طراح پارک دانشجو در تهران است. او از جمله مدیران فرهنگی و هنری دوره پهلوی و از نزدیکان فرح دیبا بود. او در کنار مارکو گریگوریان، سیراک ملکونیان، سهراب سپهری، پرویز تناولی و منوچهر شیبانی از اعضای «گروه هنرمندان معاصر» بود. او سرپرست و دبیر شورای کارگاه نمایش بود.
او فرزند تیمسار سناتور محمدعلی صفاری بود. او یکی از اولین دو مرد همجنسگرای ایرانی بود که برای اولین بار در تاریخ مدرن ایران در یک مراسم ازدواج تمام و کمال و به صورت آشکار با یکدیگر ازدواج کردند. این دو جوان از دو خانواده متمول و سرشناس آن موقع ایران بودند. جشن این ازدواج غیر معمول نیز در هتلی در تهران به نام "هتل کومودور" برگزار شد. او با سهراب محوی ازدواج کرد.

كيك عروسي
نقاشی
انگیزه اصلی صفاری برای نقاشی یک کشش عاطفی بهمتریالهای در اختیار اوست؛ از جمله نوشت افزار، کاغذهای سفید، به مداد رنگیها، آبرنگها، و رنگهای اکرلیک و تأثیر رنگهای جامد و مایع بر سطح کاغذ. مهمترین ویژگی آثار وی رفتار اش با اشیا و روابط آنها است. اشیای آشنا را در کنار یا بر روی هم تصویر میکند. تابلوهای او که بر روی هم بسیار جدی و دقیق اجرا شدهاند، عمداً با نهادن اثر فنجانهای قهوه و با کشیدن خطوطی«باطل کننده» آثار راز آلود، پیچیده، و استادانه بیژن صفاری در قلمرو آن «خطّ سوم» به شمس تبریزی که «نه خود خواندی نه دیگری» شبیهاند. او نقش زیادی در پرورش فکر رضا قاسمی داشتهاست
روزنامه كيهان، شماره 18967 به تاريخ 15/9/86، صفحه 8 (پاورقي) درباره وي و عده اي از همپالكي هايش چنين نگاشته :
بيژن صفاري فرزند سرتيپ محمدعلي صفاري، رئيس شهرباني كل كشور بود. (22) سرتيپ صفاري از بستگان بسيار نزديك فريده ديبا مادر فرح پهلوي بود و به همين سبب بيژن صفاري كه از كودكي با فرح معاشر و دوست بود، همراه وي به فرانسه رفت و همراه فرح تحصيلاتش را در رشته معماري ادامه داد و به عنوان مهندس آرشيتكت فارغ التحصيل شد. زماني كه فرح با محمدرضا پهلوي ازدواج كرد، بيژن صفاري در حلقه دوستان خاص و در شمار مشاوران نزديك وي قرارگرفت.
بيژن صفاري از طراحان و معماران پارك وليعهد سابق در حوالي ميدان خراسان، بي سيم نجف آباد (شهيد طيب فعلي) بود و به عنوان يكي از اعضاي شوراي عالي جشن هنر شيراز در تهيه و تدارك برنامه هاي به اصطلاح «آوانگارد» اين فستيوال جهاني سهم و نقش بسزايي داشت. او افزون بر اين رئيس مركز تئاترتجربي ايران و مدير كارگاه نمايش Work shop ايران بود.
بيژن صفاري در شمار جوانان درباري «همجنس گرا» قرارداشت كه در اواسط دهه 0134 با يكي ديگر از مردان همجنس گرا به نام كيوان خسرواني ازدواج كرد. ازدواج اين دو موجب جنجال وسيعي در ميان مردم و كانونهاي خبري از جمله مطبوعات شد و سرانجام باعث توقيف و تعطيل دائمي هفته نامه فكاهي توفيق گرديد.
ايرج انور با معرفي و حمايت بيژن صفاري به تهران آمد. بودجه اي كلان در اختيارش قرارگرفت و قرارشد كه به تجربه در تئاتر بپردازد.
وي هرسال چند نمايشنامه را با شيوه هاي «سوپرمدرنيستي» برصحنه تئاتر كوچك تهران مي آورد و يك نمايش را هم به جشن هنر شيراز مي برد. معروف ترين كاري كه او اجرا كرد و با حمايت مطبوعات و مجامع هنري مواجه شد، نمايشنامه «نظارت عاليه» اثر ژان ژنه بود.
منوچهر انور، برادر «ايرج انور» بود و به اصطلاح در كلاس بالاتري از او قرارداشت. در تبليغاتي كه مسئولان تلويزيون ملي به هنگام جذب او و بازگشتش به ايران راه انداخته بودند، مي گفتند كه منوچهر انور در شمار بهترين «شكسپيرين»هاي دنياست.
متوليان امور فرهنگي از همان ابتداي ورود، او را خيلي تحويل گرفتند و زماني كه بنياد سينمائي فارابي تأسيس گرديد و قرار شد با بودجه عريض و طويل در عرصه توليد فيلم فعاليت كند، منوچهر انور را به عنوان مديرعامل آن منصوب كردند.
اولين كاري كه وي در سمت مسؤول امور سينمائي انجام داد، انعقاد قراردادهاي كلان با كارگردانان و هنرپيشه هاي مشهور جهاني بود.
اين سازمان ميليونها تومان از پول مملكت را سخاوتمندانه در دامن كمپاني هاي خارجي و كارگردانان بيگانه مي ريخت و تنها از آنان مي خواست كه مثلاً صحنه فيلمبرداري فلان اثر خود را در ايران انتخاب كنند.
منوچهر انور با بودجه دولت، داريوش مهرجويي را از فرانسه به ايران دعوت كرد و او هم به عنوان اولين اثر خود، فيلم «الماس33» را ساخت كه در شمار مبتذل ترين آثار فيلم فارسي بود.
انوريكي از كارگردانان بسيار معروف جهان را به ايران دعوت كرد و هزينه ميليونها تومان دستمزد او را تقبل نمود و قرارشد تا اين كارگردان در چند صحنه از فيلمش جلوه هايي از پيشرفت هاي ايران در پرتوانقلاب سفيد را نشان بدهد يا اينكه از قبر كورش و خرابه هاي تخت جمشيد به عنوان «لوكيشن» استفاده كند. از قضاي روزگار، اين كارگردان وقتي سوار بر هلي كوپتر مشغول فيلمبرداري از سدكرج بود، هلي كوپتر حامل او در درياچه اين سدّ سقوط كرد و او و تيم فيلمبرداري و كارگرداني آن جان سپردند.
برچسبها: سرتیپ محمدعلی صفاری, بیژن صفاری, احمد صفاری, مارك گريگوريان
