نيلوفر فرزندشاد :
در سال 1351 در خانواده اي كه علاقه بسيار زيادي به موسيقي داشتند متولد شد.در سن 9 سالگي و قبل از ورود به هنرستان موسيقي در كلاسهاي فرمان بهنود شركت كرد. در 16 سالگي به هنرستان موسيقي وارد شد تا موسيقي را به صورت جدي تر و حرفه اي دنبال كند معلم ديگري كه نقش مهمي در مسير موسيقي براي وی داشته است خانم ليليان سركيسيان ميباشد كه نقشي بيشتر از يك معلم را براي او در اين زمينه داشته و همواره مديون ايشان ميباشد.
بعد از آشنايي با خانواده يغمايي از طريق ساتگين يغمايي كه همكلاسي او بودو بهترين دوستش نيز ميباشد فرصتي پيش آمد تا با موسيقي راك نيز آشنا بشود .
بعد از فارغ التحصيلي از هنرستان موسيقي با بعضي از گروههاي موسيقي همكاري داشته و از كالج ترينيتي لندن مدرك L.T.C.L را اخذ نموده است .براي مدت 2 سال با يك گروه موسيقي باروك بنام آريا همكاري داشته كه نتيجه آن كنسرتهاي متعددي در آلمان و يونان ميباشد.بعد از 10 سال زندگي در كنار همسرش كاوه يغمايي چيزهاي زيادي از موسيقي راك فرا گرفته و در حالحاضر در كنار پيانو كه ساز اصلي و مورد علاقه اش ميباشد نواختن گيتار باس و كيبورد را نيز فرا گرفته است .
*****************
گفتگویی صمیمی با زوج «یغمایی»
یکی از مهمترین خانواده های خانواده موسیقایی تاریخ معاصر ایران «یغمایی ها» بوده است.
وب سایت موسیقی ما - فرزان صوفی: گفت یکی از مهمترین خانواده های خانواده موسیقایی تاریخ معاصر ایران «یغمایی ها» بوده است. در کنار «کوروش» ، دو برادر و یک خواهر موسیقیدان دیگر حضور دارد «کاوه» و «کامیل» و خواهرشان «ساتگین» که هم هنرمندانی حرفه ای هستند ، و هم فرزندان کوروش هستندو ولی این خانواده به اینجا ختم نمی شود.«نیلوفر فرزندشاد» همسر کاوه هم نوازنده و مدرس حرفه ای پیانو است. شاید طرفداران موسیقی راک ، نیلوفر را با خاطره نواختن کیبورد در کنسرت کاوه یغمایی (سالهای اول دهه هشتاد) به یاد داشته باشید. در کنار این افراد برادران کورش هم ، کامران و کامبیز ، از اهالی موسيقی هستندکامبيز پيانيست واستاد موسيقی دردانشگاههاي آلمان و کامران گيتاريست ساکنتهران
و اما نیلوفر فرزند شاد او بار دیگر و این بار در نقش مؤلف یک اجرای بزرگ است ، در موسیقی عربی بازگرداندن و نقشه برداری رنگ برای اجرای آثاری از دوره کلاسیک -به ویژگی های برتر بتهوون- کشیده شده و مجاز می شود با تفسیر شخصی خود که متمایل به موسیقی راک و مدرن است ، این آثار را با حضور نوازندگان در خواست بین بین المللی و با همراهی کاوه یغمایی اجرا کند.
فرزندشاد بیش از فعالیت در موسیقی راک و مدرن استفاده می کند ، در فضای موسیقی کلاسیک رشد کرده است. او از ناحیه سالگی پیانو نواخته و سالها به عنوان مدرس در هنرستان موسیقی تدریس کرده اما قرار است سال آینده این دو نوع موسیقی در کنار هم و در طی یک کنسرت بزرگ روی صحنه ببرد.
هنرستان موسیقی در چند سال اول انقلاب منحل بود و با تلاش برخی از مسئولان و اساتید دوبارهشایی شد. نیلوفر فرزندشاد از اولین نوجوانانی بود که بعد از انقلاب به هنرستان موسیقی رفت ؛ گرچه او از سن 9 سالگی نزد «فرمان بهبودی» فراگیری پیانو را آغاز کرده بود ، پس از ورود به هنرستان ، آموزش پیانو را نزد «لیلیان سرکسیان» ادامه داد.
او برای ما روایت کرد که در آن سالها با چه مشکلات و مصائبی برای موسیقی آموختن بودجه و تعلیق برخی مواقع از موسیقی مدرن کلاسیک به عنوان یکی دیگر از تلخ ترین این مشکلات یاد شده است: "با همه شرایط سخت که در حوزه آموزش موسیقی آکادمیک وجود دارد ، به هنرستان رفتم و خوشبختانه آن چهار سال تجربه و تمرین را برای من بودجه تعیین کرد.
آن زمان با وجود هنرمندان ارزشمند مانند استاد عزیزم خانم لیلیان سرکیسیان و اساتید دیگر خانوم مینا افتاده ، خانم بهناز ذاکری ، آقای کامبیز روشن و آقای محمد لقا ، تازه فهمیدم معنی تخصصی کار کردن یعنی چه! در همان سال بودجه که از طریق نزدیکترین دوست و همکلاس «ساتگین یغبه عقیده من ، در آن زمان تعصبی که روی موسیقی کلاسیک از طرف استفاده از اساتید وجود داشت ، در هیچ جای دنیا نبود ، حتی در شهر وین! این تعبیر و دخالت در حدی بودجه است که تعداد زیادی از هنرجوها نمی توانند سازنده مورد نیاز خود را انتخاب کنند ؛ یعنی سازنده و استایل برای شما از طرف اساتید بنا بر مصلحت شرایط هنرست یا به طور معمول از معلم های ما تحت تأثیر قرار گرفته است که تا زمانی که کلاسیک نزنید ، به هیچ عنوان نمی توانید سراغ سبک دیگری بروید. قطعاً تکنیک و پایه مهم است ، اما اگر شما را به زور و بدون آگاهی علمی به سمت سازنده یا سبک دیگری ببرند ، منصورت وجود ندارد. »
با تمام این اوصاف ، نیلوفر تا آنجا که شرایط را برای شما مجاز می کند ، راه خود را برای استفاده از موسیقی و تلاش برای آموزش موسیقی کلاسیک به بهترین نحو به اتمام برساند. در ادامه ، در طی سفری به شهر وین ، با اتفاقی روبه رو که اگر تمام ذهنیت را نسبت به موسیقی تغییر دهید ، گفت: «پس از گرفتن دیپلم هنرستان ، در نوزده سالگی برای دو ماه به وین رفتم و با اتفاق جالبی روبه رو شد.
روزی یکی از دوستان بسیار هنرمندم ، خانم مریم صدر سالک گفت آن روز در میدان شهر بروم تا اجرای جالبی که «ارکستر فیلارمونیک وین» برای مردم دارد ببینم.
وقتی به آنجا رفتم ، با صحنه عجیبی روبرو شدم و دیدم که یک «آنسامبل مدرن» ، ارکستر فیلارمونیک را همراهی می کند. گویی یکسری اتفاق افتاد تعارضاتی که ما با آنها درگیر بودیم ، در جریان است! حالا شما تصور می کنید که من در دورهای آموزش دیده ام که وقتی یکبار خواستم برای استادم ، قطعه را از «ریچارد کلایدرمن» بنوازم ، ممانعت کرد و گفت جز «باخ» و هنرمندان کلاسیک برای اینکه من اجرا نکنم!
خلاصه آن روز توجه حسام جابی شد و فهمیدم ماجرا در مهدی موسیقی کلاسیک ، شکل دیگری هم دارد و مشخص می شود که چقدر گروه های معاصر مدرن -فارغ از سبک و سیاق- را دوست دارم و این نوع موسیقی را در این سن و سال ، مداخله و می کنم. به من نزدیک است. »
نیلوفر پس از این جریان ، با این دید از وین برمیگردد که دیگر نگذاشت کسی عقیده داشته و سلیقه خودش را به او تحویل دهد تا بتواند کمی آزاد شود فکر کند و تصمیم بگیرد: «با تمام این شرایط ، هدف این بود که دانش آموز و تکنیک خودم باشم. را تقویت کنم.
بعد از دو ماهی که در وین هستم ، به ایران برگشتم و شروع به تدریس پیانو در هنرستان کردم و به موازات آن ، توانستم در امتحانی که توسط «ترینیتی کالج لندن» برگزار می شود ، شرکت کنم و از آنجا لیسانس بگیرم.
در طول تدریس -چه در هنرستان و چه به صورت خاص- سعی کردم هنرجویانم را از تصادفی که برای افتتاح آگاه کنم و به آنها بگویم اگر ساز یا سبکی را دوست داشته باشی ، مجبور به یاد گرفتن آن نیست. به این ترتیب ، از سن نوزده سالگی به مدت 13 سال در هنرستان با این شرایط تدریس کردم و خوشبختانه شاگرد بسیار خوبی داشتم.
اما موضوع غمانگیز برای من این است که تعداد زیادی از هنرآموزان موفق به هنر از ایران رفتند. من همیشه از این بابت غصه دارمخورم و دلم برای اتفاقاتی که افتاده ، ایجاد شده است. آن همه هیجان و عشقی که وجود داشت ، باید همین جا شودماند ؛ اما به نظر من ، شاید تعجب کنید بیش از حد ، یکی از دلایل این اتفاق ناگوار بود.
به نظر من بهتر است به همان صورتی که موسیقی اصیل و کلاسیک در سه دهه گذشته حمایت می کند ، باعث می شود که این ماده در صورت برقراری ارتباط جهانی با برقراری ارتباط برقرار کند ، چرا که برقراری این ارتباط فرهنگی نیز لازم است. » «ارکستر فیلارمونیک وین» و «کاوه» برای این اجرا به منیورزه داد که نیلوفر باعث شد همسرش «کاوه یغمایی» همیشه مشوق او باشد که این راه وجود دارد و به او این دلگرمی را می دهد که چرا در ذهن اوست که ایران آن را انجام می دهد؟ ؛ کما این کار را در تدریس انجام داده است.
تمام این انگیزه ها که بعد از دیدن کنسرت «ارکستر فیلارمونیک» در وین برای وجود شما وجود دارد ، باعث می شود که اجرای مدرن کلاسیک را با استفاده از روش متفاوت در ذهن ایجاد کنید و از نظر دوره ای کلاسیک را با ذهنیت و نگاه شخصی اجرا کنید ، در برنامه کاری خود قرار دهید: «همیشه دوست داشتم تمام زحماتی را که موسیقی را کشیدم را به شکلی مدرن اجرا کنید.
اولین انگیزه در من زمانی که به آن کنسرت در وین رفتم شکل گرفت و فهمیدم که اجرای موسیقی کلاسیک را به گونه ای دیگر امکان پذیر می کند.
دوست داشتم کارهایی که خودم روی پیانو انجام دادم را با ارکستراسیون مدرن و ارکستر کلاسیک روی صحنه ببرم که دلیل این اتفاق هم باز کردن "کاوه" است. چون کاوه گذشته است چون همسر من است ، یک موزیسین فوق العاده است. پس با خودم گفتم با وجود چنین تنظیم کننده ای کنترل شده در کنارت ، این اتفاق ممکن است باشد.
کارهایی از این دست که مثلاً کارهای کلاسیک را با ترکیب جدید یا تکنیکال اجرا کرده اند ، بسیار افتتاح می شود اما در ذهن من وجود ندارد ، مثل ذهنیت هر هنرمندی کاملاً متفاوت است. در یکی از تمریناتمان در بخشی از یکی از قطعات بتهوون ، کاوه من را با گیتار الکتریک همراهی کرد.
نمی توانم وقتی که روی من این کار را گیتار زد ، چه انرژی عجیب و مدرنی در این موسیقی ایجاد می شود ، تا حدی که فکر می کنی خود را بتهوون هم بدش نمی کنی آمد این اجرا را بشنود (خنده)! هدف اصلی من هم همین است و اگر این جریان پیش برود ، مطمئناً یکی از اتفاقاتی که همیشه دوست داشتم بیفتد ، انجام شده است. »
نقش کاوه یغمایی در به سرانجام رساندن 25 موسیقی آلبوم
نمی-توان منکر این موضوع شد که خواننده همیشه برای مخاطب یکی از جذابترین بخشهای موسیقی است .
نیلوفر هم این موضوع را مدنظر دارد و درباره وجود خواننده در این کنسرت را گواهی می دهد: «ما دوست داریم با دنیای امروز پیش برویم و اصولاً نمی توانیم به دلیل علاقه مندی موسیقی شما را از این گرفتار کنیم. خود من عاشق کنسرت اینسترومنتال (بدونِکلام) هستم و بهترین کنسرتی هم که در کانادا دیدم ، کنسرت «جو ساتریانی» بود.
موزیسینی که اصلاً از این موسیقی پیش نمی رود و گوش نمی کند. با این وجود ، قطعاً مردم خواننده را دوست دارند و نمی توانند اینگونه از آنها گرفتار شوند. برای همین ، مطمئناً خواننده هم در این کنسرت حضور خواهد داشت. »
او درمورد خواننده اطلاعاتی که قرار است ارکستر را در این کنسرت همراهی کند: "در این مدت كوه با استفاده از خواننده باعث شده است كه هنرمندان خیلی خوب هستند و به 25 آلبوم نزدیك می شوند كه در حال حاضر تولید می شوند كه 10 تا از این آلبوم های موجود وجود دارد. .
ما هم در نظر داریم از این هنرمندانی که کار می کنند فوق العاده است ، بلکه می توانیم به بهترین نحو این کنسرت را ارائه دهیم. »
در حال حاضر سالگرد در ایران ، محبوب ترین بیماران موسیقی دوست داشتن کاری از کاوه و کوروش یغمایی بشنوند ؛ چراکه خانواده یغمایی حداقل برای اهلش سبقه روشنی در موسیقی دارند.
مطمئناً این خبر را که کاوه یغمایی به سرانجام می رسانید 25 آلبومیتا داشته باشد ، اما اگر شما بخواهید آن را گوش شنوا کنید ، موضوعی است که سوال شما از مخاطبان موسیقی است.
نیلوفر استفاده می کند: «فکر کنید این جمله ای است که یک هنرمند ممنوع الکار است ، برای مردم هر جامعه بسیار مخالف است. اما خوشبختانه این اتفاق در مراحل پایانی رسیده و به زودی قرار داده شده است ما جواب نهایی است که چه زمانی قرار است این آثار منتشر شود را بگیریم.
در حال حاضر ، هم كوروش یغمایی آماده است و هم كار خود را كوه و منتظریم تا هر چه سریعتر آنها را به گوش هنردوستان برساند و بسیار محبوب باشد كه همچنان حامی و پیگیر بوده است ، برسانیم.
احتیاط بگویم یکی از شخصی که خیلی حسرت این اتفاق را ایجاد کرد ، خود من هستم ؛ چراکه من لذت می برم این کارها را انجام می دهد و به آنها گوش می دهد. ولی از این کارها به گوش مردم و دوستداران هنر و فرهنگ نمی توان گفت ، ناراحتام.
من فکر کردم که انتشار پیام پیام این آثار ، جز منفعت فرهنگی و هنری برای مردم ایران است ، هیچ چیز دیگری نباید تصویب شود. زندگی همه ما به هم متصل است و همه باید با حرکت کنیم. امیدوارم که همه این اتفاقات خیلی زود به پایان برسد. »
موسیقی کلاسیک تخصصی «کاوه» است و با حضور اتفاقات عجیبی روی قطعات را افتتاح می کند
در صورتی که این کار را انجام می دهد از طریق هنرمندان دوره کلاسیک از جمله بتهوون ارائه می شود. پیش از این رویه بتهوون تجربه شده مثل کاری که «مالمستین» انجام داده است. یا اجراهای ارکسترال که در موسیقی راک هم تجربه کرده و هم ؛ مثل کارهایی که «مایکل کیمن» فقید با گروههای مثل «پینک فلوید» و «متالیکا» انجام می شود.
او در پاسخ به اینکه این چه عملکردی دارد که با این کارها دارد و با موسیقی و آهنگسازی به چه شکل خواهد بود ، میگوید: «با دو دید به این کنسرت نگاه کرد ؛ یکی که من خیلی دوست دارم این تابو هستم که اجازه نمی دهید در موزیک کلاسیک دست ببرید ، شکسته شود.
چرا که در موسیقی و اصولاً هنر ، چنین قانونی وجود ندارد. خیلی دوست دارم اجرای واقعی این قطعات -که قطعات پاپیولار موسیقیدانان کلاسیک هم هستند- آنطور که همه از یک پیانیست کلاسیک انتظار دارند ، برگزار شود. اما قطعاً با وجود کاوه اتفاقات عجیب و غریبی روی قطعات خواهد افتاد.
به ویژه خاص کاوه ، موسیقی کلاسیک هست. تا زمانی که کار ارائه نشود ، نمی تواند شما راضی کند راجع به آن دادگاه. در واقعیت ، مثل یک تابلوی نقاشی میماند که در ذهن شما نقش بسته و مردم باید آن را ببینند تا ذهنیت شما را بکنید. »
از «ارکسترهای پاپ» انتظار می رود که بیشتر از حضور بانوان هنرمند بهره مند شود
نیلوفر فرزندشاد در فضای آن سالها موسیقی موسیقی رشد کرده و آموزش دیده است ؛ فضایی که دیدگاه او بعضاً متعلق به آن است ، ممکن است حداقل فرصت خلاقیت و نوآوری را داشته باشد. او با بیان خاطرات خود از شرایط ویژه موسیقی کلاسیک و امکان ایجاد نوآوری در چارچوب های معین را این نوع خاص از موسیقی را به شما اعلام می کند:
چرا که من عاشق «بتهون» هستم و فکر می کنم اگر الان کیبورد بزنم ، بتهوون از من ناراحت کن! (خنده) برای همین فقط خواسته پیانو بنوازم. کاوه یک حرف خیلی جالب زد و گفت: «باشه ، اگر نمی توانی کیبورد بزنی نزن ؛ اما به حرفی که فکر می کنم فکر کن و تصمیمات را به من بگو. فکر کنید اگر بتهوون الان زنده بود ، فقط پیانو میزد؟ یا دلش خواست کیبورد را هم امتحان کند؟ » و من فکر کردم بتهوون که خودش دوره کلاسیک را به رومانتیک کشانده و یکی از بزرگترین پیشروها را در دوران کودکی خود داشته باشد ، امکان این کار را ندارد.
تازه اگر خودش چند سازنده مدرن و یا ساند مژول های فوق العاده دیگر هم اختراع نشده باشد! خلاصه این جمله کار من را ساخت و بعد از آن با کیبورد هم کار کردم. من در دوره هنرستان و پس از آن ، زیاد کنسرت کردم.
به عنوان مثال با دوستان هنرمندم کریستف رضایی ، رضا عسگرزاده ، علیرضا شید ، آذین موحد ، نازنین افشین بهجم و سایر دوستان ، کنسرت در سبک باروک اجرا می شود که در آن هارپسیکورد ساخته می شود و خیلی از آن لذت می برد. خب ، هر اتفاق و تجربه تجربه خوشبختانه باشد ؛ اما موزیک مدرن چیز دیگری است.
خلاصه می شود و چند بار بعد از این ماجرای «کیبورد و پیانو» ، همراه با کاوه کنسرت دادیم و رسیدیم به کنسرتی که سال 2003 در سالن میلاد نمایشگاه را آماده کرده است. یکی از خصوصیات کاوه این است که هر بار باید کیفیت کنسرت داشته باشد ، بهتر از قبل است. برای همین تمرینات شبانه روزی انجام می دهد.
حالا شما حساب خود را به عنوان یک خانم باید هزار جور اتفاق بیفتد مانند سایر مسائل خانه را هم کنترل کنید. خلاصه قبل از برنامه گفتن که ویدئو پروژکشن هم آماده شده و قبل از کنسرت خواستم فیلمی که از تمرینات گرفته شده را ببینید.
اما دیدم بعلاوه از قسمتهای فیلم تار دارم و فکر می کنم خراب است اما متوجه شدم صحنه هایی که من نشان می دهم ، تار وجود دارد. کنسرت تمام شد و یکی از مسئولین به من گفتن خیلی عالی بود و انتظار نداشتم یک خانم ساز بزند.
تشکر کردم و گفتم اما شما در حق من لطف نکردید. شما امشب معمولاً خانمها را خیلی در این سالن سرافرازتر کنید که این اتفاق نیفتاد. به نظر من این تصویر را یک هنرمند پخش می کند نشود ، بیاحترامی به هنرمند و مخاطب است و فرقی هم میان مرد و زن نیست. »
در این سالهای هرچند که خانمها توانسته اند تا حدود مسیر خود را در دنیای موسیقی باز کنند ، اما در موسیقی پاپ این حضور کم رنگ است.
نیلوفر که جزو نوازنده های خانم کیبورد در اجرای زنده است ، آن هم بیش از ده سال پیش بوده است ، از تجربیات به روی صحنه ایجاد شده است: «می دانید چیست؟ وقتی تعدادی از خانمها بعد از یک بار اجرای مدرن صحنه را پیش می گیرید که شما ایجاد کنید و یکپارچه کنید: پس اینگونه است که شما می توانید به عنوان یک خانم هنرمند فعالیت خود را انجام دهید ، خود بهترین اتفاق است.
جای خانم ها در موسیقی ما خالی است. قطعاً باید طبق قانون پیش رفت و روی صحنه رفت بانوان با قوانین موجود ، نقضکننده هیچ قانونی نیست. استفاده از ارکسترهای پاپ امروز با وجود برخی مشکلات پیش بینی می شود بیش از پیش از حضور بانوان هنرمند بهره مند شود. »
در طول گفتوگو کاوه یغمایی هم کنار ما بود. او که برخلاف تأثیر هنرمندان موسیقی پاپ ، بسیار صمیمی و خودمانی صحبت می کند ، به خواست ما پاسخ داد و به عنوان تنظیم کننده ، درباره کنسرت مشترک با همسر توضیح می دهد: "قبل از هر چیز دیگری این را بگو که نیلوفر فارغ از همسر من است. ، یکی از بهترین پیانیستهای همدوره تأثیر ما در هنرستان بودجه و این موضوع فقط گفته من نیست.
نیلوفر وقت کافی است که موسیقی را بپذیرد و تمرین کند هشت ساعت در روز استفاده کند. در واقعیت ، به من بگویم کار و تلاشی که نیلوفر در هنرستان انجام دهد را به ندرت استفاده می کند.
ما در این سالها با تجربه 15 ساله خود را در کانادا ، ارتباطات را با مکانیزمی که از نظر دانش آموز و تکنیک موزیک مدرن مورد نظر وجود دارد ، برقرار نکرده است و قرار است موزیسین های معتبری باشد که به ایران دعوت می شود و به عنوان اعضای دیگر نیلوفر وجود دارد. این اجرا بدون شک برداشت از موسیقی دوره کلاسیک است که برای صورت مدرن اجرا می شود. »
کاوه یغمایی: اینجا دکالت در کارکرد مشخص شده است
از توضیحات این زوج به نظر می رسد با اجرای بزرگ و باشکوه استفاده کنید. کاوه یغمایی درباره طراحی این کنسرت و اگر چه هنرمندانی قرار است به عنوان نوازنده این برنامه روی صحنه بروند هم گفت: «طراح و سرپرست ارکستر ، نیلوفر است و تنظیم قطعات من به استحکام دارم.
به این معنی که طرح کلی موزیسین ارائه می دهد ولی قرار نیست در موزیسین های خود را دیکته کنید چه کاری انجام دهید و در نظر بگیرید از نظر تجربی و تکنیکی دکالت نخواهید کرد ؛ این اتفاقی است که در اینجا مشخص شده است.
به عنوان مثال ، خواننده در کار موزیسین ، موزیسین در کار ترانه سرا و یا شرکت موسیقی در کار هنرمندان و چیزهایی از این دست دکلت استفاده می کند که مسلماً این اتفاق در ارکستر ما افتتاح شده است. هر کس در جایزه خود در قالب یک کار تیمی ، کار را انجام داد
چراکه همه ما به باور علمی و تجربی داریم. کارگران برای فرستادن موزیسین ها می شوند و آنها را در آنجا تمرین می کنند خود را انجام دهند و به این صورت کار می کنند. کارهای آلبوم را به موازات انجام دهند و قبل از کنسرت منتشر شود. »
نیلوفر فرزندش این بار را به ایران می آورد تا فعالیت خود را اینگونه دنبال کند و باعث شود اگر موفقیت در موفقیت آمیز پیش بروند و به هدف نزدیک شود ، به طور قطع فعالیت خود را ادامه می دهد دادگاه و کاوه یغمایی در انتها تأکید می کند که "همه چیز را می خواستند انجام دهن
برچسبها: نيلوفر فرزندشاد, كاميل يغمايی, کوروش یغمایی, کاوه یغمایی