محسن مقدم (زادهٔ ۱۲۷۹ در تهران – درگذشتهٔ ۱۳۶۶ خورشیدی) از بنیانگذاران دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران و استاد ممتاز این دانشگاه بود. او نشان دانشگاه تهران را با الهام از تاریخ و فرهنگ کهن ایران طراحی کردهاست که علیرغم همهٔ تحولات دهههای پس از آن، هنوز هم بر سردر دانشگاه باقی است. مقدم اولین ایرانی است که به دریافت نشان لژیون دو نور با درجهٔ «اوفیسیه» از طرف شارل دو گل رئیسجمهور فرانسه مفتخر شدهاست .
زندگی
محسن مقدم، فرزند محمدتقیخان احتسابالملک، در اواخر دوران قاجار در سال ۱۲۷۹ خورشیدی در تهران زاده شد. او در سال ۱۲۹۱ خورشیدی در سنین کودکی برای تحصیل به اروپا فرستاده شد. در میانهٔ جنگ جهانی اول به ایران بازگشت و در مدرسهٔ صنایع مستظرفه در محضر استادانی چون کمالالملک ادامهٔ تحصیل داد. و پس از چندسالی مجدداً به اروپا بازگشت. محسن مقدم مدتی در بخش باستانشناسیموزهٔ لوور در پاریس در کلاسهای ژرژ کنتنو، باستانشناس معروف، آموزش دید و با درجهٔ عالی، تحصیل در آنجا را به پایان رساند. او علاوه بر باستانشناسی، در پاریس به آموزش نقاشی هم پرداخت. محسن مقدم در سالهای پایانی حضور خود در اروپا به عنوان نمایندهٔ فرهنگی ایران در نشستها و نمایشگاههای متعددی حضور یافت .
محسن مقدم در سال ۱۳۱۵ خورشیدی با سِلما کویومجیان ازدواج نمود. سِلما نیز مدتی در رشتهٔ باستانشناسی و هنر تحصیل کرده بود. محسن و سلما در همان سال به ایران بازگشتندو به همراه همسر فرانسویاش در خانهٔ پدری خود در تهران ساکن شدند.او در سال ۱۳۱۶ در مرکز باستانشناسی به عنوان بازرس فنی هیأت باستانشناسی فرانسوی شوش به سرپرستی رولان دومکنم فعالیت تخصصی خود را آغاز کردند. آنها مدتی را نیز زیر نظر آندره گدار در موزهٔ ایران باستان مشغول بودند. محسن مقدم مأموریتهای باستانشناسی و هنری متعددی را به انجام رسانید که یکی از آنها سرپرستی هیأتی به منظور تهیهٔ نقشه باستانشناسی گیلان در سال ۱۳۴۰ بود که بعدها این مأموریت توسط دکتر عزتالله نگهبان یکی از شاگردان مقدم ادامه داده شد.
فعالیتها
محسن مقدم علاوهبر فعالیتهای میدانی، فعالیتهای علمی گوناگونی را در دانشگاه تهران به عهده داشت و به عنوان یکی از اولین استادان دانشگاهی باستانشناسی در ایران به شمار میآید. او یکی از بنیانگذاران اصلی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. افزون بر این، مقدم سرپرستی و نمایندگی ایران در نمایشگاهها و کنگرههای مختلفی را نیز بر عهده داشت و نشانهای افتخارآمیز زیادی را نیز در شناسنامهٔ کاری خود دارد.
خانه و موزهٔ مقدم
یکی از ویژگیهای بارز محسن مقدم علاقهٔ او از کودکی به جمعآوری کلکسیونهای مختلفی چون تمبر، صدف، چپق و قلیان و آثار متنوع تاریخی بود . او و همسرش «سلما» که کارمند کتابخانه و موزهٔ ملی ایران بود، در کنار فعالیتهای علمی، آثار و اشیاء فراوانی را با هدف حفظ میراث فرهنگی و تاریخی ایران گردآوری کردند . محسن مقدم مجموعهداری متخصص و دوستدار فرهنگ گذشتهٔ ایرانزمین بود که مجموعهٔ خود را برای ارزش مالی آن گردآوری نکرد. او بخش زیادی از آثار خود را از خارج از ایران خریداری میکرد و به ایران بازمیگرداند.
محسن مقدم در آبان ۱۳۵۱ یعنی پانزده سال پیش از درگذشتش، خانهٔ پدری خود را به همراه تمامی آثار موجود در آن به دانشجویان دانشکدهٔ هنرهای زیبا و گروه باستانشناسی دانشگاه تهران برای آموزش و پژوهش در فرهنگ گذشته و سپس عموم مردم وقف کردو دانشگاه تهران هم این خانه را به همراه بقیهٔ میراث ارزشمندش در سال ۱۳۸۸ به موزه تبدیل میکند . "موزه مقدم" درست در میان های و هوی بازار خرید و رفت و آمد مردم به بانک مجاورش قرار دارد همین که از ورودی هشتی خانه وارد شوی، زندگی ماشینی را پشت سر می گذاری. دیوارهای این خانه اجازه ورود این همه هیاهو را به حریم خانه که ارزشمندترین خانه جهان نام دارد، نمی دهد. ارزشمندترین خانه جهان به واسطه داشتن اشیای تاریخی و گرانبها به گرانترین خانه جهان در سالهای دهه 30 و 40 توسط پروفسور پوپ مورخ آمریکایی که مقاله ای با عنوان بررسی هنرهای ایران در مجله "سپید و سیاه" نوشته بود، معروف شد و هنوز هم جزو یکی از منحصر به فردترین خانه های ایران و جهان است.
این خانه متعلق به محسن مقدم پسر کوچکتر احتساب الملک شهردار دوره ناصر الدین شاه قاجار است. محسن از کودکی به نقاشی علاقه زیادی نشان می داد در مکتب کمال الملک نقاشی یاد گرفت حتی در تابلوی معروف کمال الملک از کلاس درشس نیز محسن مقدم به تصویر کشیده شده است محسن برای تحصیل نقاشی به همراه برادرش حسن، به سوئیس رفت و در زمان جنگ جهانی دوم برگشت اما دومین بار برای یادگیری باستان شناسی و تاریخ سفر کرد و این بار با دست پر همراه گروه های باستان شناسی در برخی از محوطه های تاریخی مانند دیلمان و شوش به کاوش و نظارت و بازرسی پرداخت.

او جزو اولین باستان شناسان ایرانی بود که به همراه اساتید باستان شناسی در محوطه های تاریخی فعالیت می کرد. مقدم از شاگردان استاد کمال الملک، باستان شناس و مؤسس دانشگاه هنرهای زیبا و استاد دانشگاه تهران بود که با همسر فرانسوی زبانش تصمیم گرفتند همه هم و غم خود را برای برپا کردن یک موزه از اشیای گرانبهایی که در حال از بین رفتن است بگذارند.
زوج باسواد عمارت مقدم از همان سالهای ابتدایی ازدواجشان تصمیم میگیرند که هیچ وقت بچه دار نشوند آنها نگهداری از اشیای تاریخی موجود در خانه شان را فرزندان خود می پنداشتند که باید برای نسلهای بعد نگهداری شوند.

خانه ای که اکنون به عنوان موزه مقدم از آن یاد می شود از خانه های مجلل دوره قاجار و دارای بخش های اندرونی و بیرونی است اما در کنار تمام اجزای این عمارت مجلل، کاشی های زرین فام و گرانبهایی را می توان یافت که مقدم برای پاسداری از آنها، جایی مناسب را در دیوار برای آنها در نظر گرفته بود تا از آسیب در امان بمانند برخی از این کاشی ها در دنیا منحصر به فرد هستند.
اما کلکسیون پارچه استاد مقدم نیز جزو یکی از کلکسیون های پارچه در دنیاست این پارچه های قیمتی اکنون به صورت فریز شده در داخل مجموعه نگهداری می شود امکان بازدید عموم از آنها وجود ندارد جز یکی از پارچه ها که آن هم درون قاب شیشه ای نگهداری می شود.
در کنار تمام در و دیوارهای کاشی کاری شده و زیبای عمارت مقدم، اتاق کوچکی راه ورودی به زیرزمین خانه است که تمام در و دیوار آن با سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی و صدف و مرجان های زیبا نقش داده شده است.
مقدم در دفترچه خاطراتش نحوه بدست آوردن بسیاری از اشیای تاریخی موجود در این خانه را شرح داده و گفته که یا آنها را از دستفروش های بازار و یا از مالکانی که قصد تخریب خانه های تاریخی خود را با تمام ملحقاتش داشتند خریده است.برخی دیگر از این اشیا درحال خروج از کشور بودند و یا در حراجی های کشورهای بیگانه دست به دست می شدند که مقدم با ثروت خانوادگی اش آنها را خریده و به ایران برگردانده است.اما بسیاری دیگر از این اشیای تاریخی توسط سفرا و فرهنگیانی که مهمان مقدم بودند به این خانواده هدیه داده شده است مانند اشیایی که حدس زده می شود از بیت المقدس به او هدیه شده است.


اما در بین تمام این آثار برخی مانند سفال قرمز رنگ چشمه علی که متعلق به هزاره پنجم قبل از میلاد است، قدمت زیادی دارد که هیچ کس نمی داند چطور سر از این خانه در آورده است، به همین دلیل اداره کل موزه های دانشگاه تهران که اکنون مدیریت این موزه را بر عهده دارد می خواهد به بررسی مبدا این اشیا بپردازد.
مقدم در سال 1351 خانه پدری خود را با تمام آثار ارزشمندش وقف دانشگاه تهران کرد و در سال 1366 دار فانی را وداع گفت.
پس از مرگش نیز همسرش در سال 69 تولیت موزه را در اختیار مستقیم دانشگاه تهران قرار داد و سرانجام پس از چند سال عملیات مرمت، در مرداد ماه سال 88 در این خانه به روی بازدیدکنندگان گشوده شد.
برچسبها: موزه مقدم, محسن مقدم, كمال الملك, سفال قرمز رنگ چشمه علی
