جواد موفقیان Djavad Mowafaghian | |
---|---|
زاده | ۱۹۲۷ (۹۳ سال) تهران، ایران |
محل سکونت | ونکوور کانادا |
ملیت | ایرانی-کانادایی |
شغل | نیکوکار |
جواد موفقیان (به انگلیسی: Djavad Mowafaghian)؛ (زاده ۱۹۲۷ در تهران) یک نیکوکار ایرانی-کانادایی است. وی میلیونها دلار از ثروت خود را بیشتر برای گسترش آموزش، بهداشت و توسعه اجتماعی در ایران، آفریقا، هند، هائیتی، سوئیس، انگلیس و به ویژه در ونکوور کانادا صرف کردهاست.
زندگی
جواد موفقیان در سال ۱۹۲۷ در تهران متولد شد. پدرش، رضا، هنگامی که یک ساله بود، بر اثر سکته مغزی درگذشت؛ به گفته وی، مادرش، ربابه، الهام بخش نیکوکاری او بود.
موفقیان پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه در تهران، یکی از بزرگترین شرکتهای ساختمانی در ایران قبل از انقلاب را بنیان گذاشت که در دهه ۱۹۷۰ بیش از ۱۰٬۰۰۰ کارمند داشت و تا پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ روی پروژههای بزرگی مانند ساخت مدارس، راهها و پلها کار میکرد.
موفقیان پس از انقلاب به ژنو در سوئیس نقل مکان کرد تا به فرزندان خود بپیوندد که آنجا به مدرسه میرفتند،او میدانست که ماندنش در آنجا طولانی نخواهد بود. وی یک شرکت توسعه املاک تجاری ایجاد کرد و همچنان به پشتیبانی و ساخت طیف گستردهای از اماکن آموزشی و بهداشت و درمان در اروپا ادامه داد.
موفقیان در سال ۱۹۸۷ در ونکوور کانادا اقامت گزید. اندکی بعد او یک شرکت املاک و مستغلات تجاری تأسیس کرد که اکنون دارای چهار ساختمان اداری است و املاک زیادی را در منطقه ونکوور ساخته و اداره کردهاست.
در سال ۲۰۰۳ او بنیاد جواد موافقیان را تأسیس کرد، که حمایتهای سخاوتمندانه و بسیار مهمی را برای بسیاری از سازمانهای بهداشت و درمان در ونکوور ارائه دادهاست.
اگرچه وی ۴ دهه پیش وطن خود را ترک کرد، اما با تأمین هزینه ساخت ۲۶ مدرسه ابتدایی، راهنمایی و فنی، با کشور خود همچنان متصل است. برخی از این مدارس بهطور خاص برای دانشآموزان دارای نقص در بینایی و شنوایی و یکی برای دختران معلول جسمی طراحی و تأسیس شدهاند.
در سال ۲۰۱۰، موفقیان دچار سکته مغزی شد و بیاد توصیه مادرش افتاد که ثروتش را به نیازمندان ببخشد. در ژانویه ۲۰۱۱، او نصیحت مادرش را دنبال کرد و تمام داراییهای خود را به بنیاد خیریهای با نام خودش منتقل کرد. او میخواهد که تمام ثروتش را در موارد انسان دوستانه صرف کند.
نیکوکاری
جواد موفقیان فعالیت خیرهٔ خود را بر آموزش و سلامت کودکان متمرکز کردهاست. وی بزرگترین هدیه تا کنون را، به مبلغ ۱۵ میلیون دلار، به دانشکده پزشکی دانشگاه بریتیش کلمبیا برای ساخت یک مرکز تحقیقات و مراقبت از بیمار در بیمارستان UBC، در ونکوور کانادا اهدا کردهاست. این بنای ۱۳۵۰۰۰ متر مربعی که به نام �مرکز سلامت مغز جواد موفقیان� (Djavad Mowafaghian Centre for Brain Health) شناخته میشود در سال ۲۰۱۴ افتتاح شد و تحقیقات و مراقبتهای بالینی را در علوم اعصاب، روانپزشکی و عصبشناسی متمرکز میکند.
او بنیاد جواد موفقیان را در سال ۲۰۰۳ در ونکوور بنیان گذاشت که از بدو تأسیس بیش از ۲۰ سازمان در بریتیش کلمبیا از نیکوکاری او بهرهمند شدهاند.
وی در بیمارستان کودکان بریتیش کلمبیا، بخش جواد موفقیان را اهدا و �مرکز مراقبت از کودکان جواد موافقیان� را تأسیس کرد. بنیاد جواد موفقیان همچنین با اهدای ۴ میلیون دلار از محققان جوان برای انجام تحقیقات در مورد آموزش و سلامت کودکان از طریق برنامهای موسوم به �مشارکت یادگیری ضروری انسان� (Human Early Learning Partnership) پشتیبانی کردهاست.
بنیاد جواد موفقیان همچنین سینمای جواد موفقیان را در دانشگاه سایمون فریزر (SFU) با ۳۵۰ صندلی گنجایش برای نمایش فیلم یا برگزاری مراسم مختلف تأسیس و اهدا کردهاست.
این بنیاد با ایجاد دهلیز جواد موفقیان به مرکز تحقیقات تنوع زیستی بیتی در دانشگاه بریتیش کلمبیا که کارهای گستردهای در زمینه دسترسی عمومی و ترغیب کودکان به علم، حفاظت و تنوع زیستی در ونکوور کانادا انجام میدهد ۳ میلیون دلار کمک کردهاست.
وی ۱۹ میلیون دلار به دانشگاه بریتیش کلمبیا، ۹٫۵ میلیون دلار به دانشگاه سایمون فریزر، ۱۰٫۵ میلیون دلار به بیمارستان کودکان دانشگاه بریتیش کلمبیا، ۲ میلیون دلار به بیمارستان عمومی ونکوور برای بخش جدید سکته، ۴٫۳ دلار به بیمارستان لاینز گیت ونکوور و ۷۵۰٬۰۰۰ دلار به مرکز توسعه کودکان سوری اهدا کردهاست. او همچنین نیم میلیون دلار به کمپین آبی و طلایی دانشگاه بریتیش کلمبیا برای دانشجویان کمک کرده که بزرگترین کمپین برای دانشجویان در تاریخ این دانشگاه بودهاست و به هدف خود برای جمعآوری ۱۰۰ میلیون دلار حمایت از دانشجویان رسیدهاست.
فهرست موسسات خیریهای که او مبالغ کمتری به آنها پرداخته بسیار زیاد است. موفقیان علاوه بر حمایت فراوان از موسسات خیریه محلی، در سایر نقاط جهان نیز به حمایتهای خیرخواهانه پرداختهاست از جمله تأمین بودجه پیوند مغز استخوان در سوئیس، پرداخت بیش از ۷۰ بورس تحصیلی برای دانشجویان بینالمللی در انگلستان و ساخت مدرسهای در هائیتی.
وی پشتیبانی خیرخواهانه خود را در سرزمین مادری نیز پی گرفته و بودجه ساخت ۲۶ مدرسه در ایران با نزدیک به ۸۵ هزار متر مربع را تأمین کرده که بیش از ۱۵٫۵۰۰ دانش آموز ایرانی در سال از جمله دانشآموزان دارای معلولیت جسمی از این فضاهای آموزشی بهره میبرند.
افتخارات
در سال ۲۰۰۹، دانشگاه سیمون فریزر از وی با اهدای مدرک دکترای افتخاری تجلیل کرد.
در سال ۲۰۱۱، کتابی دو زبانه به نام �زندگی و کارنامه خیّر مدرسهساز جواد موفقیان� به دو زبان فارسی و انگلیسی در ایران منتشر شد.
در سال ۲۰۱۳، مجسمهای از جواد موفقیان در تهران رونمایی شد.
در سال ۲۰۱۴، به سبب سوابق بشردوستانه خارقالعاده وی به افتخار دریافت نشان افتخار بریتیش کلمبیا (Order of British Columbia) نایل شد و اخیراً به عنوان عضو نشان افتخار کانادا (Member of the Order of Canada) شناخته شد.
در اکتبر سال ۲۰۱۴ در جریان دیدار دالایی لاما به ونکوور، وی شخصاً جایزه بشردوستانه دالایی لاما را به جواد موفقیان اهدا کرد.
منبع : ویکیپدیا
************************
جواد موفقیان کیست؟ نام آقای موفقیان را ما ایرانی های ساکن کانادا شاید کمتر شنیده باشیم و خیلی از ایرانی های ونکوور هم او را کمتر می شناسند اما سرمایه های هنگفتی که او در سال های اخیر خرج خیریه کرده است او را رکورددار نیکوکاران ایرانی ـ کانادایی می سازد. در بیمارستان دانشگاه بریتیش کلمبیا مرکز جدیدی برای بهداشت مغز ساخته شد. طرح این ساختمان پزشکی از سیناپس مغز الهام گرفته شده است نام این مرکز با مساحت بیش از ۱۲۵۰۰ متر مربع که در سال ۲۰۱۳ افتتاح شد “مرکز جواد موفقیان برای بهداشت مغز”است. این را بگذارید کنار “بخش جواد موفقیان” در همان بیمارستان،”سینمای جواد موفقیان”در دانشگاه سیمون فریزر و “سالن جواد موفقیان”در مرکز تنوع زیستی بیتی در دانشگاه بریتیش کلمبیا (که این آخری میزبان اسکلت عظیم یک نهنگ آبی است که بین دانشجویان و بازدیدکنندگان معروف است.)
روزنامه ی سانِ ونکوور در مقاله ای با عنوان “نیکوکاری بیسر و صدای مردی از تهران” به معرفی این سرمایه دار ۸۴ ساله پرداخت. موفقیان متولد تهران است و همان جا بزرگ شده. پدرش رضا وقتی جواد هنوز یک سالش بود از سکته جان سپرد و می گوید او از مادرش، ربابه، الهام گرفته که به خیریه ها کمک کند. موفقیان به سان می گوید: “مادرم همه ی پولش را خرج خیریه کرد و اهمیت کمک به فقرا را به ما آموخت و وقتی درگذشت تمام پولش را به خیریه ها سپرد. و من اخیرا تصمیم گرفتم همه ی پولم را خرج خیریه کنم و جیب هایم را خالی کنم.”
موفقیان پیش از انقلاب در تهران از دانشگاه فارغ التحصیل شد و با سرمایه ی خانوادگی اش یکی از بزرگترین شرکت های ساختمانی را ساخت که به گفته ی خودش بیش از ۱۰ هزار کارگر را در استخدام داشت. قبل از انقلاب پروژه های بزرگ می ساخت (مدرسه و جاده و پل) اما این ها با درگرفتن انقلاب متوقف شد. این جا بود که آقای موفقیان ایران را ترک کرد و به سه فرزندش پیوست که در سوئیس درس می خواندند، اما ۲۵ سال پیش که برای اولین بار از ونکوور دیدن کرد حسابی قانع شد که بهترین جای دنیا برای زندگی همینجا است و در سال ۱۹۸۸ به آنجا نقل مکان کرد.
ایشان رابطه اش با ایران را البته قطع نکرده و از زمان انقلاب سه بار برای دیدن خویشاوندان خود رفته. خودش می گوید:”من علیه دولت نیستم و آنها هم علیه من نیستند.” سابقه ی نیکوکاری های جدی و وسیعِ موفقیان به هفت هشت سال قبل برمیگردد. در سال ۲۰۰۳ بود که بنیادی به نام خودش به راه انداخت و در اینجا بود که پول های میلیون دلاری شروع به پر کردن جیب نهادهایی کرد که مورد لطفِ این فرد نیکوکار قرار می گرفتند. ۱۹ میلیون دلار به دانشگاه بریتیش کلمبیا داد، ۵/۹ میلیون دلار به دانشگاه سیمون فریزر، ۵/۶ میلیون دلار به بیمارستان کودکان (که امسال هم ۴ میلیون دلار برای ساخت مهدکودکی جدید به آن اضافه شد)، ۲ میلیون دلار به بیمارستان عمومی ونکوور ، ۳۰۰ هزار دلار به بیمارستان لاینز گیت (با ۴ میلیون دلار دیگری که قرار است به زودی به آن اضافه شود) و ۷۵۰ هزار دلار به مرکز رشد کودکانِ در ساریِ بریتیش کلمبیا. این اقدامات البته به کانادا محدود نمی شود. او پول این طرف و آن طرف دنیا کم نریخته. یک مرکز پیوند استخوانی در سوئیس مدیون کمک های او است، بیش از ۷۰ بورسیه به دانشجویان خارجی برای تحصیل در انگلیس داده و خرج ساخت ۲۶ مدرسه در تهران را هم تقبل کرده است. کمک این ایرانی نیکوکار به مرکز پژوهشی سلامت مغز دانشکده پزشکی دانشگاه بریتیش کلمبیا، بیشترین مبلغی است که از تاریخ تاسیس این دانشگاه تاکنون اهدا شده است. او در مصاحبه با سان می گوید بهداشت و آموزش و پرورش کودکان از همه چیز برایش مهم تر است:”من به این باور دارم. به نظرم تنها راه حل نجات جامعه این است که کودکان بهداشت خوب و آموزش و پرورش خوب داشته باشند. چه در کانادا، چه در بریتیش کلمبیا و چه در هر جای دیگری.” موفقیان در اینجا هم کارهای ساختمانی کرده و صاحب چهار ساختمان اداری است، اما ژانویه ی امسال که خودش سکته کرد، یاد فانی بودن خود افتاد و این بود که کلیه ی دارایی هایش را به بنیادش منتقل کرد و می خواهد تا دلار آخرش را خرج نیکوکاری کند.
گزارشگر روزنامه ی سان اشاره می کند که با این که ساختمان هایی که به نام او است همه جای ونکوور را پر کرده خودش تا به حال کمتر معرفی شده و اهل سخنرانی عمومی هم نیست. دانشگاه سیمون فریزر به او دکترای افتخاری داده ،اما گزارشگر سان می گوید که او لایق ستایش بزرگتری همچون “نشانِ کانادا” (Order of Canada) است. موفقیان پس از سکته ی مغزی در صحبت کردن مشکل دارد، اما داستان های جالب زیادی برای تعریف کردن دارد. در پایان گزارش سان ماجرای اهدای چند میلیون دلار به بیمارستان کودکان و ساختن “بخش جواد موفقیان” در آن را تعریف می کند. “یک بار از این بیمارستان بازدید می کردم و به کودکان سرطانی سر زدم و منقلب شدم. بعد به یکی از راهروهای قدیمی تر ساختمان نگاه کردم، دیدم که وضع تعمیراتش خیلی بد است. گفتم ۱ میلیون دلار (به بیمارستان) میدهم. بعد به راهروی دیگری سر زدم و همین را گفتم و این شد ۲ میلیون دلار.” و خلاصه چهار راهروی دیگر با وضع خراب و چهار میلیون دلار دیگر.
کتاب زندگی و کارنامه خیّر مدرسهساز، جواد موفقیان در ۲۶۴ صفحه گلاسه و رنگی و با شمارگان ۳۰۰۰ نسخه در ایران به چاپ رسیده است.
ساختمانی به ارزش هشت میلیارد تومان را جهت تأسیس �مرکز تحقیقات فناوری های توانبخشی هوشمند� به دانشگاه صنعتی شریف اهدا کرد. بنیاد خیریه او تا کنون به احداث ۲۶ مدرسه در ایران کمک کرده که سالی۱۷هزار دانش آموز از آن بهره مند می شوند. تعدادی از این مدارس برای کودکان دچار مشکلات جسمی-ذهنی است در اردیبهشت سال ۹۲ از تندیس خیر مدرسه ساز جواد موفقیان در تهران رونمایی میشود و این است گوشه ای از ماجرای این میلیونر و احتمالا میلیاردر که در آخرین سالهای زندگی می خواهد سرمایه هایش را خرجِ نیکوکاری کند.
مهندس عشقی خواهرزاده و نماینده کارهای خیرخواهانه ایشان در ایران می گوید :
جرقهی کارهای بشردوستانهی آقای موفقیان در سال ۱۳۷۲ زده شد. ایشان در ابتدا علاقهمند بودند یک مرکز بهداشتی- درمانی احداث کنند و بنده را مأمور تحقیق و بررسی کردند؛ اما به دلیل عدم استقبال وزارت بهداری آن زمان، این امر میسر نشد تا اینکه به پیشنهاد یکی از اقوام، احداث یک خوابگاه برای معلولان کهریزک را تقبل کردند. در همان زمان بود که ایشان از طریق شبکهی جام جم، مصاحبهی شخصی به نام دکتر لواسانی را دیدند که نابینا و مدیر یک مجتمع نابینایان در تهران بود. آقای موفقیان با شنیدن آن مصاحبه مبنی بر اینکه هیچ توجهی به بچههای نابینا نمیشود تصمیم گرفتند آن مجتمع آموزشی را بازسازی و تجهیز کنند و تعدادی کلاس و خوابگاه شبانهروزی در زمینی به وسعت ۷۰۰۰ متر مربع احداث کنند. این مجموعه نهایتاً با ساخت یک آمفیتئاتر چندمنظوره به اتمام رسید. ما به همین ترتیب در نقاط محروم استان تهران فضایابی کردیم. البته چند نکته مد نظرمان بود؛ اول اینکه وسعت زمینها بزرگ باشد، دیگر اینکه بناهای آموزشی را با آخرین استانداردهای فنی بسازیم و نیز جاذبههای بصری را در طراحی معماری ساختمانها لحاظ کنیم. نتیجهی تلاشهای آقای موفقیان در عرصهی مدرسهسازی، احداث چندین مدرسه و بیشتر در نقاط جنوبی تهران بود. بعد از ساخت چندین مدرسهی ابتدایی و دبیرستان این نیاز را احساس کردیم که جوانان پس از اتمام دوران تحصیل به شغل یا حرفهای نیاز دارند؛ بنابراین به سمت احداث هنرستانهای فنی و حرفهای هدایت شدیم که بیشترِ آنها در کرج، اسلامشهر، محمدشهر و ورامین در مساحتی بالغ بر ۵۰۰۰ متر مربع ساخته شد. ماحصل کار بنیاد خیریهی موفقیان، ساخت ۲۶ بنای آموزشی اعم از ۱۱ مدرسه و ۷ هنرستان فنی و حرفهای شامل کلاسهای آموزشی و تئوری و کارگاههای فنی است. همچنین تعدادی مدرسه برای دانشآموزان استثنایی و فضاهای آموزشی و خوابگاهی برای دانشآموزان نابینا احداث کردهاند که در مجموع شامل ۴۰۰ کلاس درس و ۱۲ کارگاه فنی و حرفهای و ۲۲۰ تخت خوابگاهی به مساحت ۷۷۰۰۰ متر مربع است که هماکنون بیش از ۱۴ هزار دانشآموز و هنرجو در آنها تحصیل میکنند.
http://saten.ir/102602/%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%8C%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF/
***********************************************
گفتوگو با مهندس عشقی دربارهی خیّر مدرسهساز مهندس جواد موفقیان
جواد موفقيان تنها يکي از هزاران انساني است که قلم در مدح او، سر تعظيم فرود ميآورد؛ مرداني که زندگي عجيب و خدمت بيمنتشان به دانشآموزان اين آب و خاک، ذهن هر فردي را به خود مشغول ميکند. بهمنماه 1305 در يکي از مناطق قديمي تهران متولد شدهاند و پس از فوت پدرشان در يکسالگي، روزگار سختي را تا جواني پشت سر گذاشتهاند. خودشان ميگويند: �گذران دوران سخت از من همان انساني را ساخت که بايد ميبودم. به عقيدهي من کليد رسيدن به موفقيت، داشتن ايدههاي عظيم و شگرف است و کليد رسيدن به آن ايدهها، کار و تلاش.� حاصل ورود ايشان به عرصهي مدرسهسازي، احداث 26 بناي آموزشي شامل مدارس ابتدايي، دبيرستان و هنرستان است. آقاي موفقيان چند سالي است که در خارج از کشور، زندگي ميکنند؛ بنابراين با آقاي مهندس عشقي، خواهرزاده و نزديکترين دستيار ايشان در امور خيريه صحبت کرديم.
آقاي مهندس عشقي، از فعاليتهاي خيرخواهانهي آقاي موفقيان بگوييد.
جرقهي کارهاي بشردوستانهي آقاي موفقيان در سال 1372 زده شد. ايشان در ابتدا علاقهمند بودند يک مرکز بهداشتي- درماني احداث کنند و بنده را مأمور تحقيق و بررسي کردند؛ اما به دليل عدم استقبال وزارت بهداري آن زمان، اين امر ميسر نشد تا اينکه به پيشنهاد يکي از اقوام، احداث يک خوابگاه براي معلولان کهريزک را تقبل کردند. در همان زمان بود که ايشان از طريق شبکهي جام جم، مصاحبهي شخصي به نام دکتر لواساني را ديدند که نابينا و مدير يک مجتمع نابينايان در تهران بود. آقاي موفقيان با شنيدن آن مصاحبه مبني بر اينکه هيچ توجهي به بچههاي نابينا نميشود تصميم گرفتند آن مجتمع آموزشي را بازسازي و تجهيز کنند و تعدادي کلاس و خوابگاه شبانهروزي در زميني به وسعت 7000 متر مربع احداث کنند. اين مجموعه نهايتاً با ساخت يک آمفيتئاتر چندمنظوره به اتمام رسيد. ما به همين ترتيب در نقاط محروم استان تهران فضايابي کرديم. البته چند نکته مد نظرمان بود؛ اول اينکه وسعت زمينها بزرگ باشد، ديگر اينکه بناهاي آموزشي را با آخرين استانداردهاي فني بسازيم و نيز جاذبههاي بصري را در طراحي معماري ساختمانها لحاظ کنيم. نتيجهي تلاشهاي آقاي موفقيان در عرصهي مدرسهسازي، احداث چندين مدرسه و بيشتر در نقاط جنوبي تهران بود. بعد از ساخت چندين مدرسهي ابتدايي و دبيرستان اين نياز را احساس کرديم که جوانان پس از اتمام دوران تحصيل به شغل يا حرفهاي نياز دارند؛ بنابراين به سمت احداث هنرستانهاي فني و حرفهاي هدايت شديم که بيشترِ آنها در کرج، اسلامشهر، محمدشهر و ورامين در مساحتي بالغ بر 5000 متر مربع ساخته شد. ماحصل کار بنياد خيريهي موفقيان، ساخت 26 بناي آموزشي اعم از 11 مدرسه و 7 هنرستان فني و حرفهاي شامل کلاسهاي آموزشي و تئوري و کارگاههاي فني است. همچنين تعدادي مدرسه براي دانشآموزان استثنايي و فضاهاي آموزشي و خوابگاهي براي دانشآموزان نابينا احداث کردهاند که در مجموع شامل 400 کلاس درس و 12 کارگاه فني و حرفهاي و 220 تخت خوابگاهي به مساحت 77000 متر مربع است که هماکنون بيش از 14 هزار دانشآموز و هنرجو در آنها تحصيل ميکنند.
پس علاقهمندي مهندس موفقيان بيشتر در حوزهي بهداشت و آموزش است؟
بله، دقيقاً. البته ايشان در ايران بيشتر در حوزهي آموزش فعاليت کردهاند و در خارج از کشور چندين مرکز بهداشت و درمان تأسيس کردهاند که جنبهي منطقهاي و محلي نداشته و جنبهي جهاني دارد. ايشان در خارج از کشور به پژوهشکدههايي کمک ميکنند که کارشان درمان بيماريهاي صعبالعلاج است يا مرکز درماني سرطان کودکان يا مرکز مطالعات بيماريهاي مغز که همگي بيشتر جنبهي تحقيقاتي دارند تا درماني.
قدري از حس و حال آقاي موفقيان صحبت کنيد، وقتي قدمي خيرخواهانه براي همنوعانشان برميدارند.
ايشان چندين سال است که در ايران نيستند اما زماني که به خارج سفر کردند فعاليتهاي خيرخواهانهشان براي مردم ايران قوت گرفت. رفع نيازهاي آموزشي دانشآموزانِ اين آب و خاک همواره دغدغهي ايشان بوده است؛ زيرا زيربناي پيشرفت هر کشوري، دانش مردم آن است. ايشان بعضاً در مراسم افتتاح مدارس حضور ندارند اما فيلمهاي تهيهشده توسط بنياد را به دقت ميبينند و با مدارس احداثشده در تماس تلفني هستند. خودشان بسيار از اين کار لذت ميبرند و هميشه ميگويند اين توفيقي بوده که خدا به ايشان داده است؛ زيرا خيلي از افراد، بضاعت مالي دارند اما در اين مسير قدمي برنميدارند.
آيا فعاليتهاي مدرسهسازي آقاي موفقيان ادامه خواهد داشت؟
در حال حاضر در برنامهي خود احداث بناي آموزشي نداريم؛ اما مؤسسهاي تأسيس کردهايم به نام دفتر همياري مدارس جواد موفقيان که وظيفهاش ايجاد ارتباط بين مدارس ساختهشده است. ما سعي داريم دانشآموزان نخبهي اين 26 مدرسه را شناسايي کنيم و بورسيهي تحصيلي در اختيارشان قرار دهيم. نيز در جهت ارتقاي مدارس، سيستم هوشمند نصب کردهايم و به نوعي پشتيباني کيفي براي اين مدارس انجام ميدهيم. آقاي موفقيان در سخنرانيشان در دانشگاه SFU خطاب به دانشجويان و اساتيد دانشگاه گفتند: �در کودکي گذران زندگي برايم سخت بود اما ارادهي قوي باعث شد عليرغم ورشکستگي شرکت محل کارم در جواني، سقوط را مبنايي براي صعود قرار دهم و سالها بعد که به تمکن مالي رسيدم، با به خاطر آوردن دوران کودکي، شروع به ساخت مدرسه در نقاط محروم کشورم کردم.
http://www.kanoon.ir/Article/7903
برچسبها: جواد موفقیان, دانشگاه تهران, دانشگاه صنعتي شريف, ایرانیان چند ملیتی