محمد باقر منصوری متولد 27 شهریور 1362 در اردبیل، مداح بود

فارغ التحصیل لیسانس  رشته فقه و حقوق اسلامی  است، فعالیت خود را از کودکی با مداحی شروع کرد و به شهرت زیادی در شمالغرب کشور رسید

خانواده

در یک خانواده مذهبی در محله امام جعفر صادق اردبیل متولد شد . پدرش یونس منصوری از بازاریان آرد و برنج فروش و مادرش فرزند مرحوم حاج میر اسماعیل فاضل مجتهدی روحانی و روضه خوان مشهور اردبیل بود . 

 شروع از 6 سالگی

از سال 1368 وقتی 6 ساله بود با حضور در روضه های زنانه در کنار مادرش با شنیدن صدای استاد تمدنی به مدیحه سرایی علاقمند شد . او مدتی بعد با اصرار به خانواده و خرید نوارهای مداحی شروع به تمرین و نت برداری کرد تا اینکه توسط دایی اش به هیئت برده شد و از آنجا با تشویق اساتید بزرگ وارد این عرصه شد .

شهرت و هئیت عباسی

از دوران نوجوانی در محافل مختلف عزاداری و مناسبت های مذهبی آوازه و شهرت صدای او در اردبیل و شهرهای تورک زبان شمالغرب کشور پیچید .او سپس با حضور در هیئت عباسی تا زمان فوت به فعالیت خود ادامه داد.

سکته مغزی و کما

اواخر آبان 94 بود که حاج محمد باقر منصوری در 32 سالگی بر اثر سکته معزی در بیمارستان علوی اردبیل بستری شد او به مدت 5 روز در کما بود تا اینکه به هوش آمد . سرانجام تایید سلامتی اش بعد از گذراندن دوره های درمان توسط پروفسور سمیعی تایید شد و او دوباره فعالیت خود در مداحی را ادامه داد

ازدواج

بعد از این حادثه آقای منصوری ازدواج کرد که ثمره این زندگی یک فرزند دختر است

در محضر مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای

آقای منصوری روز میلاد حضرت زهرا س در حسینه امام خمینی (ره) سال 96 اولین بار توانست در محضر رهبر انقلاب مداحی کند او می گوید :خواندن در محضر ایشان سخت است، چون علاوه بر مقام ولایت و مرجعیت ایشان، می خواهیم محضر کسی شعر بخوانیم که از همه کس شاعر تر و به فنون ادبی شعر آشناتر و به همه محتوای آن داناتر است .به همین خاطر بنده حدود یک ماه برای انتخاب آن شعر وقت گذاشته بودم

 فوت محمدباقر منصوری

محمدباقر منصوری اردبیلی 10 مرداد 98 زمان گرفتن وضو برای تدارک مداحی شب شهادت امام جواد (ع) در هیئت علی ابن ابیطالب ارومیه دار فانی را وداع گفت

علت مرگ این مداح سکته قلبی عنوان شده است

تشییع پیکر

پیکیر مرحوم حاج محمد باقر منصوری ساعت 17 روز جمعه 11 مرداد از جلوی مصلی اردبیل تشییع و در آرامستان بهشت فاطمه به خاک سپرده شد . 

بخشی از یک مصاحبه منتشر نشده :

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مرحوم محمدباقر منصوری اردبیلی در شهر اردبیل و در خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و مداحی را از سن 8سالگی آغاز کرد. پدربزرگ او مداح بود البته محمدباقر او را ندیده بود اما اطرافیان به وی می‌گفتند: "تو به ایشان رفته‌ای". در دوران کودکی‌اش، مادرش او را به مجلس روضه می‌برد و همان روضه‌های زنانه بود که محبت و عشق به  سیدالشهدا(ع) را در دل این کودک 5ساله به‌وجود آورد. متن پیشِ‌رو بخشی از گفت‌‌وگوی منتشرنشده خبرنگار تسنیم با "مرحوم محمدباقر منصوری" مداح و ذاکر بااخلاص سیدالشهدا(ع) است که بخشی از آن را می‌خوانیم.

بزرگترین آفت و آسیبی که می‌تواند مداح و ذاکر اهل‌بیت(ع) را از جایگاه و مقام معنوی خود دور کند، کدام است؟

شهرت و توجه به مسائل مادی و همچنین حسادت به یکدیگر از جمله آسیب‌هایی است که می‌تواند به مقام معنوی یک مداح آسیب بزند. در کلاس آموزش مداحی که برای انتقال تجربه حاضر می‌شوم، همواره این نکته را تأکید می‌کنم که سه مسئله اساسی را باید افرادی که می‌خواهند به عرصه مداحی ورود پیدا کنند مورد توجه قرار دهند؛ اولین موضوع، تقوا است؛ مداحانی که می‌خواهند وارد عرصه مداحی شوند باید تقوا پیشه کنند. موضوع بعدی، تبعیت از استاد مجرب و در نهایت، ممارست و مطالعه زیاد است.

* تا به حال به این  فکر کرده‌اید چگونه از دنیا خواهید رفت؟

* دوست دارید کجای این کره خاکی دفن شوید؟

تا به حال به این موضوع فکر نکردم.

* خودتان دوست دارید در کدام یک از اعتاب مقدسه دفن شوید؛ کربلا، وادی‌السلام و یا اماکن مقدس دیگر؟

قاعدتاً عشقم کربلاست اما در سرزمین کربلا دفن شدن لیاقت می‌خواهد.

* اگر توفیق زیارت حضرت زهرا(ع) در روز محشر نصیب شما شد دوست دارید کدام یک از اشعارتان را محضر ایشان بخوانید؟

* شما از میان شخصیت‌های کربلا به حال کدام یک بیشتر غبطه می‌خورید؟

به غلام سیاه اباعبدالله(ع) غبطه می‌خورم، ظاهراً در روایات آمده ایشان به سیدالشهدا(ع) عرض کرد "اگر شهید شدم شما به بالین من نیایید، رنگ من سیاه است و بوی بدنم مناسب نیست"، امّا حضرت پس از اینکه او به شهادت رسید، به بالینش رفتند و همان‌طور که بر بالین فرزندشان حضرت علی اکبر(ع) آمده بودند به بالین این غلام رفتند، غبطه می‌خورم به حال این غلام سیاه. در روایت آمده به‌لطف و برکت سیدالشهدا(ع) هم چهره او  سفید شد و هم بوی بد بدن این غلام سیاه معطر به عطر و عنبر شد.

* تا به حال آرزویی داشتید که برآورده نشده باشد؟

آرزوی قلبی‌ام این است که به درجه رفیع پیرغلامی امام حسین(ع) برسم، البته هنوز به آن نرسیدم. می‌خواهم به اخلاصی که مورد نظر امام زمان(عج) است برسم.

شادی روح ذاکر بااخلاص اهل‌بیت(ع) صلوات!

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/05/12/2067139/%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%B3%D9%86%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%B5%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AD-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85