![]()
توران شهریاری (بهرامی) (زادهٔ ۱۳ آبان ۱۳۱۰ در کرمان)، شاعر برجستهٔ زرتشتی اهل ایران است.
عمدهٔ شهرت شهریاری بهخاطر اشعار ملیگرایانهایست که با استحکام و کمال قابل توجهی سروده شدهاند. وی از بنیانگذاران اتحادیه زنان حقوقدان ایرانی و نخستین زن از اقلیتهای دینی است که به عضویت در هیئت مدیرهٔ کانون وکلای دادگستری ایران رسیدهاست.
زندگینامه
توران شهریاری (بهرامی) در ۱۳ آبان ۱۳۱۰ خورشیدی در یک خانوادهٔ زرتشتی و در یکی از محلههای قدیمی کرمان به نام محلهٔ خواجه خضر پا به عرصهٔ وجود گذاشت. پدرش شهریارمیرزا از بازرگانان معتبر کرمان بود که در سرای چهارسوق به حرفهٔ تجارت اشتغال داشت. پدربزرگ وی نیز میرزا بهرام از جمله ثروتمندان نیکوکار کرمان بود که در دوران حیات خویش در امر دستگیری و کمک به مستمندان و بینوایان اعم از مسلمان و زرتشتی دریغ نمینمود و کمکهای نقدی و جنسی مستمری بهصورت پنهانی به خانوادههای واقعاً مستمند ولی آبرومند مسلمان و زرتشتی مینمود.
تحصیلات
وی تحصیلات ابتدایی خود را در «دبستان شهریاری کرمان» و تحصیلات متوسطه را «دبیرستان دخترانه بهمنیار» همین شهر سپری کرد و سپس برای ادامه تحصیل به تهران عزیمت نمود. او تحصیلات دانشگاهی خود را در زمانی که در سراسر ایران تنها یک دانشگاه بود در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به سال ۱۳۳۴ به پایان رساند و در سال ۱۳۴۲ نیز پروانه وکالت خود را از کانون وکلای دادگستری ایران دریافت نمود. در آن زمان وی پنجمین زن ایرانی بود که موفق به دریافت پروانه وکالت میگردید. شهریاری در همان حین به تحصیلات عالی خویش نیز ادامه داد و از دانشکده حقوق دانشگاه ملی (دانشگاه شهیدبهشتی امروزی) به دریافت درجه فوق لیسانس نائل گشت.
فعالیتهای اجتماعی و ادبی
وی نویسندگی و سرودن شعر را از سال ۱۳۳۲ آغاز کرد و از همان زمان در کارهای اجتماعی، فرهنگی و ادبی حضوری فعال و گسترده داشت، حضوری که تا به حال نیز تداوم دارد. از جمله، وی در چند دوره به عضویت در انجمن زرتشتیان تهران و نیز در هیئت مدیرهٔ انجمن زنان زرتشتی درآمدهاست.
توران شهریاری «بهرامی» همچنین در اردیبهشتماه سال ۱۳۴۲، با راهنمایی و ریاست شادروان خانم دکتر مهرانگیز منوچهریان (نخستین دانشجوی زن دانشگاه تهران و نخستین زن استاد دانشگاه کشور و نخستین زن وکیل ایرانی)، اتحادیه زنان حقوقدان ایرانی وابسته به اتحادیه بینالمللی زنان حقوقدان را در تهران بنیان نهاده و در عین حال با سابقهٔ ۴۱ سال وکالت، در ۱۸ اسفندماه ۱۳۸۴ از سوی کانون وکلای دادگستری ایران، به عنوان یکی از ۱۷ نفر اعضای هیئت مدیره این کانون برگزیده شدهاست. او اولین فرد از اقلیتهای دینی است که به عضویت در این هیئت مدیره رسیده و ضمناً نامبرده تنها زن اقلیت دینی است که از سوی دفتر مشارکت امور زنان وابسته به نهاد ریاست جمهوری در شمار ۶۰ نفر زن نامآور سراسر ایران قرار گرفته و از سوی وزیر فرهنگ لوح افتخار دریافت نمودهاست.
مضامین اشعار
اشعار «توران شهریاری» بیشتر دارای مضامین اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و ملی میباشد که به طور ساده و تا حد امکان به فارسی روان سروده شدهاند. وی یکی از معدود شاعران زن ایرانی است که بهترین و بیشترین سرودههای ملی و میهنی را دربارهٔ ایران و فرهنگ دیرینه این سرزمین، از خود به یادگار نهادهاست و این از عشق سرشار او به ایران و فرهنگ درخشان آن سرچشمه گرفتهاست. دکتر باستانی پاریزی دربارهٔ اشعار او، در مقدمه «دیوان توران» مینویسد:
«شعر خانم شهریاری در عین استحکام و کمال بسیار روان و درخور فهم همه طبقات سروده شده و علاوه بر جنبههای ادبی، حاوی مسائل روز و سرگذشتهای اجتماعی نیز هست. مثنویهای کوتاه و داستانهای کوچک ذکر شده در دیوان او حاوی نکاتی آموزشی است که ضمناً تأثیر ادبیات گذشته ایران را نشان میدهد... و سرانجام اینکه خانم توران شهریاری یکی از شعرای سخنسنج و آگاه و توانای معاصر است که سبک خود را دارد و اشعارش پیام موزون دارد و بر دل مینشیند.»
آثار
- گوهر، اولین اثر این بانوی شاعر میباشد که در سال ۱۳۴۵ چاپ و منتشر شده و تجدید چاپ آن نیز در آمریکا صورت گرفتهاست.
- نگار زن، در سال ۱۳۵۲ از سوی سازمان بینالمللی زنان چاپ و منتشر شدهاست. در این کتاب تصویر چهل و هشت زن ایرانی در ادوار مختلف تاریخ پنج هزار ساله ایران انتخاب شده و چهل و هشت رباعی برای این تصاویر سروده شدهاست.
- دیوان توران در سال ۱۳۷۹ چاپ و منتشر گردیده و در حجمی متجاوز از ۵۰۰ صفحه، مشتمل بر قصاید، قطعات، مثنویها، غزلیات، دوبیتیهای پیوسته، آفرین بادها و سوگنامهها و چکامههای وی میباشد.
ایران
| ایران به چشمِ جان، دلِ گرمِ تویی | هستند دیگران همگی جسم، و جان تویی | |
| گهوارهٔ تمدن و فرهنگی و هنر | خورشیدِ گرمتاب فلک آستان تویی | |
| در کوره راهِ تیرهٔ تارخ باستان | در گوشِ ما حماسهگر داستان تویی | |
| فرهنگ دیرپای جهان وامدار توست | بر فرقِ آن شکوهِ درخشان، عیان تویی | |
| از روزگارِ رفته و دوران باستان | در گوشِ ما حماسهگرِ داستان تویی | |
| یکجا ستبر و سخت چو پولادِ آبدار | یکجا لطیف و نرمتر از پرنیان تویی | |
| با آن که ضربههای توانسوز دیدهای | در پیشِ سیل حادثه کوهِ گران تویی | |
| آثار توست تا به ابد زیبِ موزهها | مأوای قومِ باهنر آریان تویی | |
| هرگه به کاروانِ تمدن نظر کنیم | چندین هزاره، پیشرو کاروان تویی | |
| آیین مهر زادهٔ دامانِ پاکِ توست | محرابِ عشق و معبد پیر مُغان تویی | |
| شکرِ میِ مغانه بود از سبوی تو | مستیفزای ساغر دُردیکشان تویی | |
| تو خاستگاهِ عشقی و مهری و شور و نور | تابانترین ستاره به هفت آسمان تویی | |
| بر هرچه بنگرم همه گردند گرد تو | در این نظام شمسی ما، کهکشان تویی | |
| تا باختر فروغ تو تابیده قرنها | روشنگرِ سیپدهدم خاوران تویی… |
چكامهاي از توران شهرياري بهرامي براي بزرگداشت زرتشت (سالهاي 3و2002)
در يكصدوشصتويكمين اجلاس سازمان فرهنگي يونسكو (وابسته به سازمان ملل) مقرر شد كه براي چهل و هفت بزرگمرد و سودرسان جهان بشريت، بزرگداشت برگزار شود. سرآغاز همه آن نامآوران، نام ”اشو زرتشت” نخستين پيامآور يكتايي ايران و جهان است؛ مقرر شد كه سالهاي 2002 و 2003 سالهاي گراميداشت اين پيامبر و سه هزارمين سال فرهنگ زرتشتي در جهان اعلام شود. تاكنون در كشورهاي تاجيكستان، هندوستان، پاكستان، استراليا و چند شهر آمريكايي و اروپايي با حضور استادان و صاحبان نظر، اين گراميداشت انجام شده است؛ به همين مناسبت در روزهاي 20 و 21 آذرماه 1382 از سوي جامعه زرتشتيان ايران و به ميزباني انجمن زرتشتيان تهران، مراسمي روز بيستم آذرماه در تالار فردوسي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و روز 21 آذر در محل ساختمان انجمن زرتشتيان تهران برگزار شد. به همين مناسبت، «توران شهرياري (بهرامي)» اين چكامه را سروده و در اختيار گروه فرهنگ و ادب ايسنا قرار داده است. زرتشت خداي جان و خرد چونكه يار زرتشت است // به هر زمانه خرد دوستار زرتشت است ”اهورمزدا” يكتا خداي هستيبخش // يگانه ياور و پروردگار زرتشت است ”وهومن” آن خرد برتر اهورايي // هميشه همره و آموزگار زرتشت است ”اشا” به ديده او نظم عالم هستي است // كه بيگمان سبب اشتهار زرتشت است به فكر و گفته و كردار نيك، بنگر ژرف // سه در بيبدل و شاهوار زرتشت است همين سه واژه كه برتر از آن نگفته كسي // به پيش چشم خرد شاهكار زرتشت است ستايش از خرد و راستي و نيكي و مهر // به هر زمان و مكان، افتخار زرتشت است برابري همه مردمان در آن دوران // خود از جهاندلي و اعتبار زرتشت است تساوي زن و مرد و كمال آزادي // نشان ز باور انسانمدار زرتشت است هر آنكه در پي خوشبختي كسان باشد // به كام دل برسد، اين شعار زرتشت است بكار و شادي پرداز و بهرهگير از عمر // خود اين پيام بهين راهكار زرتشت است جهان مبارزه نيكي و بدي است بدان // كه بر عليه بدي كارزار زرتشت است دو راه نيك و بد و حق انتخاب بشر // نشاني از سخن استوار زرتشت است سپاس از همه نيكان و بخردان جهان // زبان كلك حقيقتنگار زرتشت است دفاع رواست وليكن هجوم جايز نيست // چنين سخن، سخن آشكار زرتشت است به دشمنان همهجا چيره شد ز منطق و مهر // كه مهرورزي در پور و تار زرتشت است محيط زيست عزيزست، هان، ميالايش // چو اين سفارش بيش از شمار زرتشت است رواج يافت به فرمان او كشاورزي // كه كشت و كار خود از روزگار زرتشت است زمين نيك خدا داده را نكوتر ساز // در اين سخن هدف پايدار زرتشت است فروغ و روشني و نور قبله گاه ويست // كه پرتوي ز خداوندگار زرتشت است بن حقوق بشر اين درخت سايه فكن // به ”گاتها” سخن ريشهدار زرتشت است چو او حقوق بشر را نخست پايه نهاد // از آن هميشه بشر حقگزار زرتشت است ز ”كورش” است اگر لوحه حقوق بشر // هم او، جهاننگري در كنار زرتشت است درخت فلسفه غرب و حكمت يونان // بسا كه ريشهاش از كشتزار زرتشت است بسي فلاسفه غرب همچو ”افلاطون” // به راه او رود و پي سپار زرتشت است به “گاتها”ست سخنهاي نغز و پرمغزش // چو گاتها اثر ماندگار زرتشت است بسي كسان كه نشستند بر سر خوانش // بسا كسا كه به جان ريزهخوار زرتشت است بسوخت دشمن از او بس كتاب و دفتر، باز // هر آنچه مانده بهجا، يادگار زرتشت است ز دشمنان چه ستمها بر آن جهانبين رفت // گذشته شاهد و آيينهدار زرتشت است جهان خسته ز جنگ و خشونت و بيداد // گشوده چشم دل و بيقرار زرتشت است پس از گذشتن چندين هزاره، باز جهان // پر از شميم خوش و مشكبار زرتشت است به نام نامي او گشت نامزد اين سال // هزارههاست، بشر وامدار زرتشت است درود باد به كار نكوي “يونسكو“ // سپاس نيكان، پيغام و كار زرتشت است فراتر از چهل و هفت نام ناموران // نخست نام خوش نامدار زرتشت است پيام آور ايران آريايي اوست // زدودمان “فريدون“ تبار زرتشت است به نام نامييش ايرانزمين به خود بالد // از آنكه كشور ايران ديار زرتشت است كنون بخواسته سازمان “يونسكو“ // درود گرم جهاني نثار زرتشت است بهگفته شاعر، اين چكامه علاوه بر مراسم دانشگاه تهران، در مراسم بزرگداشتي كه ازسوي جامعه زرتشتيان لسآنجلس برگزار خواهد شد نيز در آنجا خوانده ميشود.
شعر زیبای زیر در مدح امام رضا(ع) از سروده های شاعر زرتشتی بانو توران شهریاری است:
به مشهد سلام و به مشهد درود
سر آریم در خاک پاکش فرود
بر این خاک، نور خدا تافته
رهی بر در کبریا یافته
ز دوران دیرین و عهد کهن
چو نور است در چشم مام وطن
بود شهری آباد در روزگار
«امام رضا» خفته در این دیار
هر آن کس برش برد دست نیاز
از این در نگردید نومید باز
غریبی که با هر دلی آشناست
چو آیینه پاک ذات خداست
شفابخش درمانده دردمند
پناه پناهنده مستمند
امام به حق خسرو چاره ساز
نهد بر درش خلق روی نیاز
بسی شهریاران نام آفرین
نهادند بر خاک پاکش جبین
چو این خاک، خاک خراسان بود
هر آن مشکلی بهرش آسان بود
برچسبها: توران شهریاری یا بهرامی, پيروان دين زرتشت, دانشگاه تهران, زرتشت
