بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..

 

من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد ،جانم فدای ایران

شهید سرلشگر ایرج نصرت زاد در مرداد ماه سال 1312 در شهرستان رشت و درخانواده ای مؤمن و مذهبی پا به عرصۀ وجود گذاشت. پدرش از کارمندان شهربانی و مادرش زنی مؤمن، خانه دار و حافظ قرآن بود.

وی از همان کودکی، هوش و استعداد بسیار خوبی داشت و در پنج سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان عسجدی رشت آغاز کرد. سه سال دوره متوسطه را در دبیرستان شاهپور رشت (شهید بهشتی کنونی) گذراند و سپس وارد دبیرستان نظام رشت شد.

در سال 1332 با ورود به دانشکده افسری ارتش مرحله دیگری از زندگی اش را آغاز کرد. او پس از گذراندن دانشکده افسری، خدمت نظامی خود را در استان فارس و شهر کازرون شروع کرد. مدتی بعد به شیراز منتقل شد و در تیپ 55 هوابرد خدمتش را ادامه داد. در آن تیپ از فرماندهی گروهان تا فرماندهی گردان مسؤولیت داشت و همانجا موفق به اخذ گواهی نامه استادی در رشته چتربازی و دوره رنجر شد. سپس به آلمان اعزام شد تا برخی فنون عالی نظامی را در آنجا آموزش ببیند.

شهید نصرت زاد در ایام پیروزی انقلاب اسلامی و چند ماه پس از آن در ستاد نیروی زمینی ارتش مشغول به کار شد. پس از آن که عوامل تجزیه طلب بیگانه، کردستان را آماج فعالیت ها و اهداف شوم خود قرار دادند، او از جمله نیروهای فداکار و شجاع نیروی زمینی بود که داوطلب مبارزه با ضد انقلاب شد.

وی در تاریخ 8/10/1358 با انتصاب به فرماندهی تیپ یکم لشکر 28 پیاده نیروی زمینی ارتش با درجه سرهنگی به منطقه کردستان اعزام شد و در پادگان سنندج، خدمت خود را شروع کرد. او در بدو ورود به لشکر، به سازماندهی دوباره تیپ یکم پرداخت و رعایت اصول نظامی، سلسله مراتب، حفظ انضباط و انسجام به واحدهای نظامی را در دستور کار خود قرار داد.

در فروردین ماه سال 1359 شهید نصرت زاد که برای نظارت بر اعزام ستون، به سوی سه راهی سنندج – سقز - سدقشلاق حرکت کرده بود، از کمین و درگیری ضد انقلاب با نیروهای خودی در یکی از روستاهای منطقه مطلع شد. او بلافاصله با نیروهایی از گردان 116 برای تأمین ارتفاعات مشرف بر روستای مذکور حرکت کرد.

شهید نصرت زاد پس از صعود به ارتفاعات و مشاهدة صحنه، برای قطع درگیری و اجرای ضد کمین، از عناصر جلودار ستون درخواست آتش کرد. در خواست وی توسط توپخانه لشکر، پاسخ داده شد. ضد انقلاب که موقعیت خود را در خطر دید  و همچنین  متوجه شد نیروهایی از ارتش، ارتفاعات مشرف بر منطقه درگیری را در اختیار دارند، عده ای را  مأمور کرد با صعود به ارتفاعات مزبور و محاصره نیروهای ارتش، مانع دیده بانی آن ها شوند. طولی نکشید که ضد انقلاب، نیروهای ارتش به فرماندهی سرهنگ نصرت زاد را محاصره و هر لحظه، حلقه محاصره را تنگ تر کردند.

سرهنگ نصرت زاد که زخمی شده بود، وضعیت خود را با بی سیم به لشکر مخابره کرد. (متن کامل مکالمه وی در لشگر 28 پیاده موجود است). این نظامی فداکار درخواست اجرای آتش برای محل استقرار شخصی خود کرد تا بدین وسیله در آخرین لحظات هم باعث نابودی بیشتر ضد انقلاب شود.

سرانجام همراهان شجاعش، به دست مزدوران ضد انقلاب به اسارت درآمده و سپس به شرف شهادت نائل آمدند. شهید نصرت زاد در مدت اسارت، مورد شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت و وقتی از او خواسته شد که با بی سیم دستور تخلیه و واگذاری پادگان سنندج را صادر نماید، این چنین با شجاعتی بی نظیر بانگ بر آورد که: "من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد ،جانم فدای ایران، درود بر رهبر انقلاب ،زنده باد ارتش جمهوری اسلامی ایران، زنده باد فرماندهان گردان تیپ یکم، خدا حافظتان، نصرت زاد". مزدوران ضد انقلاب خائن نیز که از پیام او سخت عصبانی و ناراحت شده بودند او را در همان لحظه به شهادت رساندند.

روحش شاد و یادش گرامی باد

یکی از کتاب هایی که به زندگینامه و شرح دلاورمردی های شهید نصرت زاد می پردازد کتاب "ترکه های درخت آلبالو" می باشد که توسط اکبر خلیلی نگاشته شده است.

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس؛ حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در خطبه های نماز جمعه سال ۱۳۵۹که در تهران انجام شد، از مقام شهدای کردستان و از دلاوری و شجاعت های شهید سرلشگر ایرج نصرت زاد که فرمانده تیپ یکم لشکر ۲۸سنندج بود تجلیل بعمل آوردند.

***********************

سرهنگ شهید ایرج نصرت زاد، فرزند فتح الله، سوم مرداد سال 1312 در گیلان به دنیا آمد. 16ساله بود كه به دبیرستان نظام رفت وی پس از اتمام دوران دبیرستان وارد دانشكده افسری شد. پس از پایان دوره دانشكده به شیراز رفت و ضمن گذراندن دوره زرهی در مركز پیاده و هوا برد شیراز به خدمت مشغول شد. او تمام دوره های علمی و رزمی ارتش مانند:« دانشكده فرماندهی و ستاد» و «پدافند»، «رنجری»، «چتربازی»، «مربی پرش» را در طول خدمت سپری نمود. با پیروزی انقلاب اسلامی و پس از ناآرامی های كردستان حاصل از فعالیتهای منافقان عازم سنندج شد و به مبارزه با ضد انقلاب و مزدوران پرداخت.

در فروردین ماه سال1358 ضد انقلاب به پادگان سنندج حمله كرد و پادگان به محاصره كامل آنها درآمد.
پس از این اتفاق عناصر ضد انقلاب به تدریج اداره شهر را در دست گرفتند. ارتش در این زمان اجازه درگیری نداشت و تنها ابتكار و شجاعت انقلابی سرهنگ ایرج نصرت زاد، فرمانده تیپ 1 لشكر 28سنندج، حكایت از حضور ارتش جمهوری اسلامی در آن منطقه داشت و مانع از سقوط پادگان می شد.

وی افراد گردانش را با یك آرایش نظامی ـ ورزشی خاصی به داخل شهر می برد و با انجام دادن تمرینات صحرایی شهر را دور می زد و گاهی سنگرهای ضد انقلاب را ویران می ساخت و آنها جرات هیچ اقدامی نداشتند. سرهنگ نصرت زاد پس از جلب نظر اعضاء كمیسیون دفاعی در شمال سنندج پاسگاه فرمان دهی برقرار كرد و پرسنل را به بیرون از پادگان برد. فرمانده پادگان سرهنگ صدری بود، اما میدان عمل در دست نصرت زاد كه روحیه بالای نظامی و انقلابی داشت بود.

سی و یكم فروردین ماه سال 59 گردان بسوی سقز به راه افتاد. چند كیلومتر دورتر عده ای از ضد انقلاب با لباس ارتشی در مقابل گردان ظاهر شدند و سرهنگ كه در پیشاپیش گردان حركت می كرد، با این فكر كه آنها خودی هستند به چند قدمی شان رفت؛ ولی آنها با تیراندازی سرهنگ را زخمی و اسیر نمودند.
عناصر ضد انقلاب كه مدتها كینه آن سرباز فداكار و شجاع ایرانی را در دل داشتند پس از شكنج های فراوان از او می خواهند كه وصیت خود را در پشت بی سیم برای همرزمانش بگوید؛ او چند كلامی در وصف ایمان، اسلام و وطن می گوید و سپس بدست منافقان كوردل، در تاریخ اول اردیبهشت ماه سال 59 به شهادت می رسد.

شهید نصرت زاد در پیامش می گوید: من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد در آخرین دقایق عمر سربازی خویش پیام خود را به همرزمان اعلام می دارم :جانم فدای ایران، زنده باد ارتش جمهوری اسلامی ایران ، زنده باد فرماندهان تیپ 1 سنندج. خداحافظتان. نصرت زاد شهید نصرت زاد در اقدامی حماسی پس از گفتن وصیت برای مختصات محل مجروحیت و اسارتگاه خود درخواست آتش توپخانه كرد...


برچسب‌ها: شهید سرلشگر ایرج نصرت زاد, دبیرستان شاهپور رشت, دانشکده افسری ارتش, آيت‌الله خامنه‌اي
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه سی ام تیر ۱۳۹۵ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک