بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..
رضا احدی

شناسنامه
نام کامل رضا نداف احدی
زادروز ۳۰ نوامبر ۱۹۶۲ ‏(۵۳ سال)
زادگاه تهران، ایران
پست هافبک
باشگاه‌های حرفه‌ای*
سال‌ها باشگاه‌ها بازی (گل)
۱۹۸۰–۱۹۸۶ باشگاه فوتبال استقلال تهران    
۱۹۸۶–۱۹۸۷ باشگاه فوتبال روت‌وایس اسن ۸ (۱)
۱۹۸۷–۱۹۹۰ باشگاه فوتبال استقلال تهران    

یک دوره کوتاه در پرسپولیس

تیم ملی

۱۹۸۲–۱۹۸۴ تیم ملی فوتبال ایران ۱۳ (۲)
دوران مربیگری
۲۰۰۸ باشگاه فوتبال استقلال اهواز
۲۰۰۸–۲۰۰۹ باشگاه فوتبال ابومسلم خراسان
۲۰۰۹ باشگاه فوتبال شهرداری زنجان
۲۰۰۹ باشگاه فوتبال کوثر لرستان
۲۰۱۰–۲۰۱۱ باشگاه فوتبال پیکان تهران (دستیار)
۲۰۱۱ باشگاه فوتبال پیام مشهد

رضا نداف احدی (زاده ۹ آذر ۱۳۴۱-28 دی 1394) بازیکن سابق و مربی فوتبال اهل ایران بوده است.

وی سابقه عضویت در تیم‌های باشگاه فوتبال استقلال تهران و باشگاه فوتبال روت‌وایس اسن و پرسپولیس را دارد. او از معدود لژیونرهای ایرانی است که در دهه شصت شمسی برای بازی در باشگاهی در آلمان دعوت شد و در لیگ آلمان بازی کرد. احدی همچنین در مدت کوتاهی که مسئول تیم جوانان استقلال بود فوتبالیست هایی مانند وحید طالب لو، خسرو حیدری و آندرانیک تیموریانرا به فوتبال ایران معرفی کرد.

درگذشت

احدی که روزهای تلخی را در بیمار ستان پشت سر می گذاشت در نهایت در مقابل سرطان طاقت نیاورد و در روز دوشنبه 28 دی ماه حوالی ساعت 9 دار فانی را وداع گفت.احدی از محبوب ترین بازیکنان استقلال در دهه 60 محسوب می شود که سابقه بازی در تیم روت وایس هسن آلمان را داشت. وی که تنها 53 سال داشت از بازیکنان بی حاشیه و خوش اخلاق فوتبال ایران بود. 

پیکر او قرار شد از مقابل شیرودی تشییع شده و در بهشت زهرا به خاک سپرده شود .

ترکیب ایران - جام ملت‌های آسیا ۱۹۸۴

رضا در جام ملتهای ۱۹۸۴ با این بازیکنان در ترکیب اصلی حضور داشت :

۱ - بهروز سلطانی  ۲ - شاهین بیانی  ۳ - اصغر حاجیلو ۴ - احمد سنجری ۵ - سیدمحمد پنجعلی۶ -ضیاء عربشاهی  ۷ - ناصر محمدخانی  ۸ - شاهرخ بیانی  ۹ - حمید درخشان   ۱۰ - حمید علیدوستی  ۱۱ - عبدالعلی چنگیز ۱۲ - محمدرضا شکورزاده  ۱۴ - رضا احدی  ۱۵ - رحیم میرآخوری  ۱۶ - جعفر مختاری‌فر  ۱۷ - غلامرضا فتح‌آبادی  ۱۸ - سعید مراغه‌چیان  ۲۲ - حافظ طاحونی 

• سرمربی: ناصر ابراهیمی

در زمان بیماری باشگاه آلمانی رضا برای او پیامی فرستاد :

پیام باشگاه آلمانی برای رضا احدی

باشگاه روت وایس‌اسن آلمان با اطلاع از کسالت رضا احدی ، از طریق سفارت خود در ایران برای بازیکن سابق خود پیام فرستاد

به گزارش "ورزش سه" و به نقل از فارس ، باشگاه روت وایس اسن که تیم فوتبالش اکنون در رقابت‌های   آلمان حضور دارد، امروز پس از اینکه از  از بیماری رضا احدی، بازیکن نامی دهه شصت و هفتاد فوتبال کشورمان، مطلع شد با صدور بیانیه‌ای نسبت به بستری شدن رضا احدی، واکنش نشان داد و مراتب ناراحتی خود را از این بابت اعلام کرد.

در همین ارتباط پروفسور دکتر میشاییل ولینگ، رئیس کنونی باشگاه روت وایس اسن بلافاصله بعد از آگاهی از خبر بیماری احدی، در اطلاعیه‌ای عنوان کرد:‌باشگاه روت وایس اسن با تاسف بسیار از بیماری سخت رضا نداف احدی، بازیکن سابقش مطلع شد.ما برای او آرزوی قدرتی زیاد در این مقطع زمانی سخت را داریم و امیدواریم هرچه سریع‌تر بطور کامل سلامتی خود را به دست آورد.

با تقدیم سلام‌های زیاد از خیابان اسن

به بهانه بستري شدن رضا احدي

استقلال و چپ‌هایی که عاقبت‌ به ‌خیر نشدند!

فوتبال ایران > لیگ برتر - این روزها اخبار تلخی درباره رضا احدی و بستری شدن او در بیمارستان به گوش می‌رسد؛ هافبکی چپ‌پا و تکنیکی که به قول قدیمی‌ها روی یک قاب دستمال می‌توانست هرکسی را دریبل بزند!

احدي در دهه 60 يكي از نوابغ فوتبال ما بود. او گرچه از سوي طرفداران استقلال «رودي فولر» لقب گرفت اما فوتبالش شباهت زيادي به «جان بارنز» ستاره سيه‌چرده ليورپول داشت؛ هر دو دريبل‌زن و فوق‌‌تكنيكي!
به جرأت مي‌توان گفت در فوتبال امروز مشابه رضا احدي پيدا نمي‌شود و ... خلاصه آنكه اين بازيكن استثنايي با وجود همه استعداد خود عاقبت به خير نشد. البته اين حكايت اغلب چپ‌هاي استقلال بود. 
آبي‌ها همواره به سمت راست خود مي‌نازيدند؛ حسن نظري پيش از انقلاب و شاهين بياني، جواد زرينچه، محمد نوازي و خسرو حيدري كه حداقل از لحاظ مالي اوضاع و احوال مناسبي داشته و دارند اما در سمت چپ اوضاع كمي متفاوت است.

منهاي آندرانيك اسكندريان كه در ينگه ‌دنيا زندگي مي‌كند و اصغر حاجيلو كه سرپرست سايپاست، بايد به صادق ورمزيار اشاره كرد؛ يكي از دربي‌بازترين بازيكنان تاريخ فوتبال كشورمان كه پس از ماجراي تباني شهرداري تبريز بي‌تيم ماند و حالا مدتي است خانه‌نشين شده است. 
از سرنوشت جعفر مختاري‌فر، هافبك چپ استقلال تهران، خبر چنداني در دست نيست.

كم نيستند كساني كه مختاري‌فر را كامل‌ترين فوتباليست دهه 60 استقلال مي‌دانند؛ شماره 18 اعجوبه‌ آبي‌ها كه مدتي در كرج فروشگاه لوازم آرايشي داشت اما ... بچه‌ جواديه اين روزها مثل يك جزيره تنهاست و كسي هم سراغي از او نمي‌گيرد كه به شدت گرفتار است.

شايد نيازي نباشد از عليرضا نيكبخت‌واحدي بنويسيم؛ بازيكني كه از 19 سالگي پيراهن آبي استقلال را پوشيد و به سرعت نور پله‌هاي ترقي و شهرت را يكجا بالا رفت. او تبديل به سوپراستار فوتبال ايران شد اما برخي تصميمات اشتباه از جمله رد پيشنهاد باشگاه‌هايي همچون بشيكتاش تركيه و اتلتيكومادريد اسپانيا باعث شد عاقبت به خير نشود. نيكبخت اين روزها از فوتبال فاصله گرفته و گفته مي‌شود در تجارت پوشاك فعال است. ظاهراً علي نيكي از تركيه لباس مي‌آورد و در ايران مي فروشد و ...

و دوباره مي‌رسيم به رضا احدي؛ بازيكني كه پس از بازگشت از فوتبال آلمان هزاران تماشاگر آبي را به استاديوم آزادي كشاند و به قدري تكنيكي و دريبل‌زن بود كه «بونژاك» سرمربي مجاري و سابق استقلال مي‌گفت: «احدي در مسابقه به قدري راحت و خونسرد توپ مي‌زند كه انگار توي پارك محل‌شان بازي مي‌كند!»

روزنامه خبر ورزشی 22 / 10 / 1394

-------------------------------------------------

رضا؛ ستاره دوست‌داشتني‌اي كه در يك بازي 4 پاس گل داد

حسرتی که احدی می‌خورد و نمی‌گفت!

فوتبال ایران > لیگ برتر - رضا احدی، کاپیتان استقلال، یکی از محبوب‌ترین بازیکنان تاریخ این باشگاه است؛ کسی که از لحاظ اخلاقی مثال‌زدنی بود و در دهه 60 بهترین بازی‌ها را برای آبی‌پوشان به نمایش می‌گذاشت.

احدي در سن 17 الي 18 سالگي بازيكن ثابت استقلال شد و در ميان هافبك‌هاي بزرگ آن زمان استقلال توانست جايگاه مناسبي براي خودش دست و پا كند. او كه حتي بازوبند كاپيتاني استقلال را هم براي مقطعي بر بازو بست، حالا گوشه بيمارستان افتاده و درد مي‌كشد؛ كسي كه در سن 18 سالگي و دربي معروف 1362 نقش قابل‌توجهي در برتري يك بر صفر آبي‌پوشان مقابل پرسپوليس داشت و در خط مياني بارها و بارها پرسپوليسي‌ها را به دردسر انداخت. 

4 پاس گل در يك بازي
از توانايي‌هاي تكنيكي احدي همين بس كه به بازي سال 1364 استقلال مقابل برق تهران اشاره كنيم و از 4 پاس گلي كه او به جعفر مختاري‌فر داد، بگوييم. دادن 4 پاس گل در يك بازي كاري بود كه احدي انجام داد و در حال حاضر هم از كمتر هافبكي در فوتبال ما برمي‌آيد. 

محبوب پرسپوليسي‌ها
احدي در مقطع كوتاهي هم پرسپوليسي شد. او سابقه بازي براي پرسپوليس مقابل شموشك در سال 74 را هم دارد كه تنها 63 دقيقه بازي كرد و ديگر براي سرخپوشان به ميدان نرفت. با وجود همين بازي 63 دقيقه‌اي، احدي به واسطه اخلاق خوبش محبوب پرسپوليسي‌ها هم شد و نه تنها استقلالي‌ها دوستش داشتند بلكه پرسپوليسي‌ها هم براي اين هافبك تكنيكي احترام خاصي قائل بودند و هنوز كه هنوز است از او به نيكي ياد مي‌كنند. 

حسرتي كه رضا مي‌خورد
احدي تمام مراحل مربي شدن را طي كرد و مدارك مربيگري‌اش را هم گرفت اما به واسطه كم‌حرف بودن و محجوب بودنش هرگز نتوانست به خواسته‌اش همانا مربيگري و انتقال تجربه‌اش به نسل جوان برسد. او در آلمان هم بازي كرده بود و از شرايط فني لازم براي تبديل شدن به يك مربي خوب برخوردار بود. رضا اما در اين خصوص به حقش نرسيد. او در مقطعي كوتاه سرمربي تيم‌هاي پايه‌اي استقلال شد و يكي، دو جاي ديگر هم بسيار كوتاه كار كرد اما وقتي پاي درددلش مي‌نشستيم، از حسرت هميشگي‌اش مي‌گفت. رضا دوست داشت كار كند و اين توقع را هم از همبازيان سابقش داشت كه اگر شرايط براي كار فراهم شد، از تجربيات او هم استفاده كنند اما فوتبال مافيايي ما و چرخه مربياني كه از اين تيم به آن تيم مي‌روند، اجازه نداد احدي شانس كار در تيم‌هاي ليگ برتري را به آن شكل كه خودش مي‌خواست، پيدا كند. رضا هميشه حسرت مي‌خورد اما آن را بر زبان نمي‌آورد. او چندي پيش كه هنوز روي تخت بيمارستان نيفتاده بود، مي‌گفت: حق من خانه‌نشيني نيست. من دوست دارم كار كنم و از خدا مي‌خواهم اين فضا برايم فراهم شود كه به خواسته قلبي‌ام يعني مربيگري در فوتبال ايران برسم. 

عيادت‌هاي بي‌موقع
خيلي از بزرگان استقلال هدايت تيم‌هاي ليگ برتري و ليگ يكي را به دست گرفتند، افرادي چون مظلومي، مرفاوي و... اما كسي براي همكاري با احدي پيشنهادي نداشت. شايد دليل اصلي‌اش اين بود كه احدي كم‌حرف و محجوب بود و اين با روح مربيگري و سبك فوتبال ما سازگار نيست. حالا خيلي‌ها روي تخت بيمارستان يادشان افتاده كه سري به احدي بزنند. تا زماني كه سالم و سرحال بود، كسي حالش را نمي‌پرسيد و مورد بي‌مهري قرار مي‌گرفت اما حالا همه مي‌آيند و با او روي تخت بيمارستان عكس يادگاري مي‌گيرند؛ كساني كه شايد مي‌توانستند خيلي‌ جاها به رضا كمك كنند و پيشنهاد همكاري به او بدهند اما به خاطر برخي مسائل خاص اعم از مالي يا ... ترجيح دادند با دوستان خودشان كار كنند و رضا را به بازي نگيرند. در تاريخ فوتبال استقلال افراد كمي هستند كه از سوي هواداران اين تيم براي‌شان شعر ساخته شده است. احدي يكي از اين بازيكنان محبوب بود كه در دهه 60 هواداران برايش شعرهاي خاصي مي‌خواندند. يكي مثل اين: 
شوت‌هاي رضا احدي رو ... هيچ‌كس نداره
تورهاي دروازه‌ها رو ... مي‌كنه پاره‌پاره
احدي احدي ... احدي احدي

خبر ورزشی 21 / 10 / 1394 

-----------------------------------------

برای رودی فولر فوتبال ایران
آقا رضا، بلند شو
نویسنده : چیا فوادی
روزنامه فرهیختگان شنبه 26 / 10 / 1394

صدای هق‌هق گریه می‌آید. آدم نمی‌داند باید به کجا نگاه کند، با چه کسی حرف بزند. یک برزخ عجیب است. همان‌طور که پزشک‌ها می‌گویند رفتن به کما هم نوعی رفتن به برزخ است. آقا رضا احدی، همین یکی دو روز پیش به کما رفت. کاپیتان استقلال در دهه 60، با آن سبیل‌های دهه شصتی، با آن استایل دوست‌داشتنی، با آن بازوبند کاپیتانی استقلال، با آن بازی‌های به‌یادماندنی در استقلال و تیم ملی به کما رفته است. بیماری کبدی امانش را برید و متاستاز به ریه و مغز، آقا رضای محجوب و دوست‌داشتنی را به کما برد. رضا احدی، نماینده همان بازیکنان نسل سوخته فوتبال ایران در دهه 60 است. آنهایی که در دهه 50 و بحبوحه انقلاب در تیم‌های پایه چهره شدند. آنهایی که از دل زمین‌های خاکی راه فوتبالیست شدن را پیش گرفتند و همه به چهره‌های بزرگ فوتبال ایران تبدیل شدند. نام کامل آقا رضا، رضا نداف‌احدی است. می‌گویند 9 آذر 1341 به دنیا آمده و حالا در 53 سالگی، اصلا چنین سن و سالی به او نمی‌آمد. آنها همیشه یک سوال در ذهن دارند؛ اینکه اگر حالا فوتبالیست بودند سهم‌شان از فوتبال چه بود؟ سهم‌شان همین بود؟ سهم‌شان خانه اجاره‌ای و مسافرکشی بود‌؟ سهم‌شان بی‌مهری مدیریت ورزش و فوتبال و باشگاهی بود که سال‌ها برایش بازی کردند و زحمت کشیدند و عرق ریختند و مصدوم شدند؟ اینهاست که درد را به درون آدم می‌برد. مسافرکشی، کاری که زیاد شنیده‌ایم فوتبالیست‌های آن زمان حالا انجام می‌دهند. زندگی نمی‌چرخد. آقارضا هم سراغ این کار رفته بود و افتخار هم می‌کرد به نانی که درمی‌آورد.

 یک شیرودی به احترامش بلند می‌شد
رضا احدی در روزگاری کاپیتان استقلال بود که سرگرمی طرفداران فوتبال خواندن کیهان ورزشی و دنیای ورزش و رفتن به ورزشگاه‌های شیرودی و آزادی بود. یک ورزشگاه به احترام احدی می‌ایستاد. چه کسی باور می‌کند که رضا احدی حالا اینچنین روی تخت باشد. خیلی‌ها به عیادتش رفته‌اند، اما رضا احدی خبر ندارد. همه گفته‌اند که او مظلوم بود. می‌گفتند که رضا صدایش درنمی‌آمد. محجوب و سربه‌زیر بود و البته همیشه حق را می‌گفت. رضا احدی معترضان را آ‌رام می‌کرد. بازیکنانی که در روزگار جنگ و وضعیت بد اقتصاد مملکت در دهه 60، دنبال پول‌هایشان از باشگاه بودند، پیگیر حق و حقوق بازیکنان می‌شد. هم سعی می‌کرد مدیران ناآشنا به فوتبال را آرام کند و حق بازیکنان را بگیرد و هم سعی می‌کرد بازیکنان را راضی کند که صبر پیشه کنند، همان کاری که منصور پورحیدری در استقلال کرد و جلوی انحلال باشگاه را گرفت. او هم در بستر بیماری است. پورحیدری هم در حال شیمی‌درمانی است. استقلالی‌ها حالا نگران پورحیدری و احدی هستند. مگر می‌شود خاطرات بازی‌ها و درخشش و مربیگری امثال احدی و پورحیدری را فراموش کرد؟ رضا احدی از بازیکنانی بود که در دهه 60، هزاران نفر را برای دیدن بازی‌هایش به امجدیه می‌کشاند. آن‌قدر خوب بود که به تیم ملی هم دعوت شد، اما به خاطر اختلاف‌ها و درگیری‌هایی که بین فدراسیون وقت و سرمربی وقت تیم ملی یعنی محمود یاوری اتفاق افتاد، تیم ملی را از دست داد. درست از جنس همان مدیرانی که با فوتبال باشگاهی آشنا نبودند، در فدراسیون فوتبال هم حضور داشتند و همین می‌شد نتیجه وضع قوانینی مثل قانون عجیب 27ساله‌ها. آنهایی که بالای 27 سال داشتند نمی‌توانستند برای تیم ملی بازی کنند. اعتراض رضا احدی به بازی نکردن ناصر حجازی شاید یکی از دلایل حذفش از تیم ملی بود. او را به تیم ملی راه ندادند، اما آلمانی‌ها او را پسندیدند. باشگاه روت‌وایس‌اسن آلمان او را به خدمت گرفت و در حالی که به سختی به ایرانی‌ها ویزا نمی‌دادند به او ویزا دادند تا در لیگ آلمان بازی کند. در حالی که خیلی‌ها در ایران یادی از آقا رضا نکردند، اما همین باشگاه برایش نامه نوشت و نگرانی‌اش را اعلام کرد.

  عاشق مربیگری بود
 آقارضا پس از بازگشت از آلمان چند وقت دیگر هم بازی کرد و سال 69 بود که کفش‌هایش را آ‌ویخت و خیلی دوست داشت مربیگری کند. در آکادمی استقلال شاگردان زیادی تحویل داد از وحید طالب‌لو گرفته تا خسرو حیدری و آندرانیک تیموریان، همه کشف‌های رضا احدی بودند. آندو چند روز پیش به بیمارستان رفته بود و حسابی اشک ریخته بود. خیلی از همبازیان رضا احدی هم به عیادتش رفته بودند. جواد زرینچه ساعت‌ها پس از عیادت اشک ریخته بود. همسر رضا احدی درست مثل شمع دور و برش است، آب‌شدنش را می‌شود دید. می‌گفت اوایل بستری شدن، رضا احدی تعریف کرده که یک شب ناصر حجازی به خوابش آمده و به رضا احدی گفته که یک جای خوب برایش نگه داشته است. اینها را تعریف می‌کرد و اشک می‌ریخت و دل همه را کباب می‌کرد. نمی‌دانیم باید چه گفت و چه نوشت. پزشک بیمارستان می‌گوید ضریب هوشی او پایین آمده، باید برایش دعا کرد. نمی‌دانیم باید چه کنیم. چطور باور کنیم که در تصویر، کسی که کنار مجید نامجومطلق ایستاده، حالا به خواب عمیقی فرو رفته است. آقارضا بلند شو از این خواب عمیق و همه ما را از برزخ در بیاور. داریم دیوانه می‌شویم.

 


برچسب‌ها: رضا احدی, پرسپوليس, باشگاه استقلال تهران, فوتبال
نوشته شده در تاريخ دوشنبه بیست و هشتم دی ۱۳۹۴ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک