بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..
 

عزالدین حسینی
ماموستا عزالدین حسینی در حال سخنرانی در سال ۱۳۵۷، شهر بوکان
زادروز ۱۳۰۱
بانه
درگذشت ۱۳۸۹٫۱۱٫۲۱
علت مرگ بیمارستان آکادیمسکا در شهر اوپسالایسوئد
ملیت ایرانی
پیشه دینی

 

عزالدین حسینی (زادهٔ ۲۹. ۹. ۱۳۴۰ هجری قمری مطابق ۴ خرداد۱۳۰۱ هجری شمسی، مطابق۲۶. ۰۵. ۱۹۲۲ میلادی در بانه، درگذشت ۲۱ بهمن ۱۳۸۹ در سوئد) از رهبران و شخصیتهای دینی و سیاسی کرد است. او مدت ۳۰ سال در مدارس علوم دینی در کردستان ایران به تدریس مشغول بوده‌است و فعالیت رسمی سیاسی خود را از دوران عضویت در جمعیت احیای کرد (کومله ژ. ک) در سال ۱۳۲۲ خورشیدی آغاز کرده‌است. او در کردستان به ماموستا (به معنای استاد) نیز مشهور است.

زندگی

عزالدین حسینی (زادهٔ ۲۹. ۹. ۱۳۴۰ هجری قمری مطابق ۴ خرداد۱۳۰۱ هجری شمسی، مطابق۲۶. ۰۵. ۱۹۲۲ میلادی در بانه، درگذشت ۲۱ بهمن ۱۳۸۹ در سوئد) از رهبران و شخصیتهای دینی و سیاسی کرد است. او مدت ۳۰ سال در مدارس علوم دینی در کردستان ایران به تدریس مشغول بوده‌است و فعالیت رسمی سیاسی خود را از دوران عضویت در جمعیت احیای کرد (کومله ژ. ک) در سال ۱۳۲۲ خورشیدی آغاز کرده‌است. او در کردستان به ماموستا (به معنای استاد) نیز مشهور است.

خانواده شیخ عزالدین در شهر بانه سکونت داشتند. پدرش شیخ صالح از سادات برزنجه بود و با شیخ محمود برزنجی رهبر جنبش کردستان عراق مرتبط بود. در سال ۱۳۱۷خ هنگامیکه طلبه بود برای ادامه تحصیل به یکی از آبادیهای اطراف سردشت رفت. سال ۱۳۲۱ به منطقه بوکان آمدو در سال ۱۳۲۲ با نام مستعار «هوین» به عضویت کومله ژ. ک. یعنی سازمان احیای کردستان درآمد. در سال ۱۳۳۲ طرفدار حرکت مصدق بود و به پشتیبانی از آن فعالیت می‌کرد. در سالهای ۴۶ و ۴۷ در مهاباد با کمیته انقلابی حزب دمکرات کردستان همکاری می‌کرد.

در جریان انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ رهبری قیام و تظاهرات را علیه رژیم شاه در مناطق کردستان و استان آذربایجان غربی به عهده داشت. درجریان اوایل پیروزی انقلاب کوشش زیادی نمود تا مسئله کردستان به شیوه صلح آمیز به نتیجه برسد. او بارها با رهبران حکومت دیدار و گفتگو کرد. در همان سال ۱۳۵۸ در قم با امام  خمینی ( ره ) ملاقات کرد و در تهران با آقای مهدی بازرگان نخست وزیر و مقامات دیگر حکومتی به گفتگو و مذاکره پرداخت. پس از انقلاب با حکومت جمهوری اسلامی به مخالفت پرداخت.او در 23 اوت 1979 جنگ کردستان را اعلام کرد.

او انتظار داشت بعد از انقلاب به خاطر مبارزه با شاه ، دولت جمهوری اسلامی کردستان را به ایشان تقدیم کند و چون اینگونه ندید و دولت و رهبر را سفت و سخت حامی یگانگی کشور دید دست به سلاح برد و مقابل دولت و ملت و امام امت ایستاد . 

اطلاعیه صادره حزب دمکرات علیه کومله و شیخ عزالدین حسینی

آکام نیوز: این سند بیانگر آن است که حزب دمکرات مسئولیت شروع جنگ و درگیری در کردستان را برعهده کومله، شیخ عزالدین حسینی و به تحریک ساواک و عوامل بیگانه دانسته و پیش بینی آن را می نموده است.

مردم شریف مهاباد حوادث اول انقلاب را به خوبی به خاطر دارند. جنایات هولناکی که یک نمونه آن در(17/10/1358)  رخ داده و موجبات تأثر و تأسف عمیق مردم در آن دوره گردید.

اما اطلاعیه صادره حزب دمکرات کردستان در آن زمان خواندنی و تأمل برانگیز است که توجه شما را به آن جلب می نماییم. در این اطلاعیه حزب ضمن حمله به کومله و شیخ عزالدین حسینی، ضمن دفاع از انقلاب عامل بی نظمی و اغتشاش در کردستان را کومله دانسته است :

" .... جنایت هولناک 17/10/1358 دروازه شهر مهاباد، موجب تاسف و تاثر عمیق كلیه انسانهای آگاه و مسوول شده و نگرانیهای زیادی برای عموم فراهم آورد. لذا ضروری میدانیم در این مورد و بطور كلی در رابطه با تشكیل هیأت نمایندگی خلق كرد، اطلاعاتی در اختیار مردم كردستان و سراسر ایران قرار دهیم.

مردم مهاباد بخوبی واقفند كه از هنگام اعلام آتش بس و خاتمه در گیریهای كردستان تاكنون، بارها واحدهائی از ارتش بااطلاع و موافقت پیشمرگان حزب دمكرات كردستان، به مهاباد وارد و یا از این شهر خارج شده‏اند، بدون اینكه كوچكترین حادثه ناگواری روی داده باشد. این را هم، مردم مبارز مهاباد بخوبی می‏دانند كه در طی این مدت، شهر مهاباد، آرامترین و بی حادثه ترین شهرهای كردستان بوده است.

دیروز 16/10/1358 هم طبق معمول، ستونی كه به منظور تعویض پرسنل ژاندارمری مهاباد، عازم این شهر بوده است، به شورا ی نظامی حزب اطلاع داده و كسب موافقت كرده است. توضیح اینكه، این موافقت كتبی بوده و این ستون، از چند كیلومتری مهاباد تا دروازه شهر، بوسیله عده ای از پیشمرگان حزب اسكورت شده است.

متأسفانه وقتی كه ستون مزبور به دروازه شهر رسید، افراد مسلح كومله و در ا وایل امر، افرادی از چریكهای فدائی، از ورود آنها به شهر جلوگیری نمودند. تلاش پیگیر و تلفن‏های مكرر به منزل جناب شیخ عزا لدین حسینی و مراجعات دوستا ن ما به دفتر ماموستا و افرا د كومله درباره حل مشكل به جایی نرسید و آخرالامر به تحریك و تشویق كومله، عده ای از دانش‌آموزان نیز وارد صحنه شدند كه در نتیجه آنچه نباید بشود، شد.

این عمل همچنانكه با حضور نمایندگان كومله در منزل ماموستا از طرف نمایندگان حزب ما عنوان شد، دقیقاً علیه حزب دمكرات كردستان بود كه با ورود این ستون، موافقت كرده بود. حوادث دیروز منجر به سرقت مقداری از سلاحهای این ستون گردید و متاسفانه در بازگشت ستون بسوی ارومیه، در یك تصادف اتومبیل، چند نفر از سربازان كشته و یا مجروح شدند كه بدون تردید، این عمل موجب بدنامی ولكه دار شدن حیثیت و اعتبار مردم كردستان خواهد شد. ما در حالیكه این حقایق را به معرض افكار عمومی میگذاریم، قضاوت را به خود مردم می سپاریم.

مردم باید تشخیص دهند كه آیا سیاست حزب ما یك سیاست اصولی است یا بقول افراد كومله، سازشكارانه بوده و آیا اینگونه اعمال، اخلالگری و آشوب طلبی است یا یك عمل انقلابی؟

و اما در مورد هیأت نمایندگی خلق كرد، ما همچنانكه بارها گفته ایم حزب دمكرات كردستان را رهبر مبارزات خلق كرد در كردستان ایران میدانیم و این را مردم كردستان، با پیروی از شعارهای حزب و متشكل شدن در صفوف آن تائید نموده‏ اند. ولی با توجه به این واقعیت كه جناب شیخ عزالدین حسینی همواره مورد احترام ما بوده ‏اند همواره سیاست ما بر این اصل استوار بوده است كه در مسایل مربوط به سرنوشت كردستان، با ایشان تبادل نظر و همكاری به عمل بیاوریم. ا ین وا قعیت را هم مد نظر داشته ایم كه سازمان كومله و تا حدودی نیز سازمان چریكهای فدائی خلق شاخه كردستان در جنبش مقاومت خلق كرد سهیم بوده و متناسب با سیاست و امكانات خود، نقشی ایفا كرده ‏اند.

به همین جهت، وقتیكه دولت اعلام كرد كه میخواهد مساله كردستان را از راه مذاكره حل و فصل نماید، ما ضمن استقبال از این تغییر روش دولت، به ماموستا پیشنهاد كردیم كه مشتركاً‌ با هیات ویژه دولت به مذاكره بنشینیم و با دو گروه فوق الذكر نیز مشورت و تبادل نظر نمائیم، ولی جناب شیخ عزالدین، با اصرار از ما خواستند كه این دو گروه با حقوق متساوی در هیأت نمایندگی جنبش كردستان شركت داشته باشند.

بالاخره بعد از نشستها و بحث‏های طولانی، هیأت نمایندگی خلق كرد، بگونه ای كه مردم كردستان اطلاع دارند، تشكیل شد. متأسفانه دوستان كومله، طی این مدت همواره در جهت كسب دستاوردهای گروهی و بقول خودشان افشاگری عمل كرده‏ اند. نگاهی گذرا به اعلامیه‏ های كومله طی این دو ماه، بخوبی نشان میدهد كه رهبران كومله وعوامل درون حزبی همیشه سعی بر این داشته‏ اند كه با مطالب خود به تشنجات در منطقه كردستان دامن بزنند و حساسیت ‏ بیمورد ایجاد نمایند. آنچه بیشتر جای تأسف دارد این است كه ماموستا شیخ عزالدین حسینی نیز همواره از سیاست و برداشت‏های كومله، سرسختانه دفاع نموده است و حتی اعمال آشوب طلبانه افرادی بی مسوولیت نیز مورد تائید ماموستا و كومله بوده است.

اكنون بیش از دو هفته است كه توافق نامه ای در این مورد كه هیات نمایندگی خلق كرد، تنها نماینده مردم كردستان باشد و از ذكر نام گروهها و سازمانها در رابطه با این هیأت خودداری گردد، از جانب حزب ما و ماموستا و چریك‏های فدائی امضا شده است، ولی كومله مثل اینكه دستاوردهای گروه ناشناخته وعوامل ساواک ونامه های دیکته شده از طرف افرادی درون حزبی را بر منافع ملی خلق كرد ترجیح میدهد، چرا كه تاكنون حاضر به امضای این موافقت نامه نشده‏ اند و در این رابطه، ماموستا نیز بیطرفی كامل را اختیار كرده و مهر سكوت بر لب زده است.

ما در اینجا اعلام میكنیم كه وحدت صفوف هیأت نمایندگی خلق كرد به عنوان یكی از دستاوردهای مبارزات مردم كردستان، به علت كارشكنیها و بی مسوولیتیهای كومله، در معرض خطر جدی قرار گرفته است و اگر كارها بدین منوال پیش برود، چه بسا عناصر آشوب طلب و بی مسوولیت از جانب دولتهای غربی و در میان گروههای مسلح كردستان رخنه کرده و جنگ خا نمانسوز دیگری را بر مردم كردستان تحمیل نمایند. ما یكبار دیگر به صراحت اعلام میکنیم طرفدار ‎‎تحمیل نمایندگی خود نبوده و طرفدار حل مساله كردستان از راه مسالمت آمیز هستیم و هرگونه كار شكنی و حادثه آفرینی را به نفع هركسی كه باشد، در جهت ضد خلقی كرد تلقی میكنیم. ....

مردم كردستان باید مطمئن باشند كه حزب ما دوست انقلاب و از موجودیت ایران وهدف‏های دیرینه اش دفاع خواهد کرد. امیدواریم محیط مساعدی كه با پیام 26 آبانماه امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران برای حل صلح آمیز مشكل كردستان بوحود آمده است، همچنان سا لم بماند و كاری انجام نگیرد كه یك بار دیگر آتش جنگ و برادر كشی در كردستان شعله ور گردد.

ما از مردم شرا فتمند كردستان انتظار داریم كه هم كومله وهم جناب شیخ عزالدین حسینی وعوامل پشت پرده و جریانهای وابسته به سیا وساواک را در مقابل مسوولیت‏هایشان قراردهند و از ایشان بخواهند كه صریحا هر گونه كار شكنی و هر ایجاد بر خورد و اغتشاش را محكوم نمایند.

امیدواریم به ویژه جناب شیخ عزالدین به مسوولیتی كه در این لحظات حساس در مقابل خلق دارند، توجه كافی داشته باشند واز نفوذ خود برای تحكیم پایه‏ های وحدت صفوف مردم كردستان وادامه كار و حفظ موجودیت هیات نماینده گان خلق كرد استفاده نمایند.

رهبری واعضای حزب دمكرات كردستان ایران 18/10/1358

*****************************

ماموستا شیخ عزالدین حسینی در بهار سال 1300 هجری شمسی در شهر مرزی بانه در خانوادەای مذهبی دیدە بە جهان گشود.

پدر او شیخ صالح (در این منطقه از کردستان سیدها را عمدتا شیخ مینامیدند) از سادات برزنجه و درزمان خویش از علمای دینی منطقه بود؛ وی کە مخالف حکومت رضاشاە بود، مخفیانە با شیخ محمود حفید رهبر حکومت محلی و جنبش کردستان در سلیمانیە در ارتباط بود. شیخ صالح در سال 1319 فوت کرد.

تحصیل دینی

او علاقمند به تحصیل بود اما در بانە تا سال 1315 مدرسە وجود نداشت و نزد پدر خواندن را شروع کرد. صرف و نحو عربی، قرآن، گلستان و بوستان و کتابهای دیگری را در مکتب پدر آموخت.

سال 1317 شیخ عز الدین حسینی به عنوان طلبە نزد ماموستا ملا سید حسین بە روستای سیسر در منطقە سردشت رفت؛ پس از سە سال مجددا بە بانە بازگشت و سپس در روستاهای حمامیان، نمە شیر، سیسر و مدتی هم نزد ماموستا ملا باقر روحانی و استاد مشهور منطقە مریوان در روستای بالک بە تحصیل پرداخت.

او در سال 1321 بە منطقە موکریان رفت کە در آن زمان مرکز فعالیت های سیاسی و مبارزات ملی ‌گرایانە بود. در سال 1322 در منطقە بوکان جذب سازمان تجدید حیات کرد (مشهور بە کومە لە ژ.ک) شد و فعالیتهای سیاسی‌ خود را آغاز کرد.

سال 1325 و پس از اعلام تاسیس جمهوری کردستان در مهاباد در مراسم حمل و افراشتن پرچم جمهوری کردستان کە از مهاباد بە بوکان آوردەشده بود به طور فعال شرکت کرد.

بهار سال 1325 بە مهاباد کە به عنوان پایتخت جمهوری اعلام شده بود ، رفت و مدتی نزد استاد مشهور منطقە ماموستا ملا حسین مجدی بە تحصیل می پردازد.

شیخ عزالدین حسینی در سال 1327 رسما از سوی ماموستا ملا علی ولزی در روستای حمامیان اجازە فتوا و تدریس می گیرد و پیش نماز و مدرس در روستای کانی ‌رش منطقە موکریان می شود.

دیدگاه های نوآورانه

رویدادهای سیاسی و تاثیر مستقیمی بر زندگی او گذشته بود و در فاصلە 1329 تا 1333 جنبش دهقانی فعالی در این منطقە در جریان بودە و ماموستا شیخ عزالدین، آماج حمله های مالکین و زمینداران منطقە قرار می گیرد و بە همین دلیل ناچار بە ترک روستای محل اقامت خود می شود.
این دوران همزمان شد با جنبش ملی شدن صنعت نفت در ایران در زمان نخست وزیر محمد مصدق ، کودتای مرداد سال 1332 و تغییر و تحولات پس از آن.
سال 1337 ماموستا به عنوان مدرس در مدرسە علوم دینی مهاباد فعالیت خود را آغاز می کند. او مدافع نظرات شیخ محمد عبدە مصری بودە و برای نمونە کتاب "رسالة التوحید" او را تدریس می کرد.
او در سال 1347 امام جمعه مهاباد شد. در همین سال موج گستردەای از دستگیری فعالان کرد به راه افتاد. ماموستا را برای مدت کوتاهی دستگیر و بە پادگان جلدیان منتقل شد.
در سالهای اقامت در مهاباد شیخ عزالدین حسینی با دانشجویان، فعالین و اعضای حزب دموکرات کردستان و به ویژە مبارزین جنبش مسلحانە سالهای1347-1348 رابطە نزدیکی داشت.
در طول سال پر تحول 1357 او کە در آبان ماە همان سال به عنوان رئیس شورای شهر مهاباد انتخاب شدە بود، به طور مرتب در این شهر و نیز در دیگر شهرهای کردستان در مناسبتهای گوناگون با مردم ملاقات و در گردهمائی ها و تظاهرات اعتراضی آن ها سخنرانی می کرد.

پس از سقوط شاه

با سقوط رژیم شاە سابق ایران نقش ماموستا شیخ عزالدین بسیار برجستە شد. روز 29 بهمن 1357 نخستین هیأت نمایندگان دولت کە داریوش فروهر یکی از اعضای آن بود وارد مهاباد شدە و با او ملاقات می کند. روز بعد و در جلسە وسیعی قطعنامەای از جانب نمایندگان شهرهای مختلف کردستان (از جملە رهبران حزب دموکرات و کومەلە) تقدیم هیأت دولت شد کە یکی از مواد آن تصریح می کند کە ماموستا شیخ عزالدین حسینی صلاحیت دارد در رأس هر هیأتی قرار گيرد كه از طرف خلق كرد با دولت مركزی وارد مذاكره شود.
نوروز سال 1358 و پس از رویدادهای خونین شهرسنندج، ماموستا یکی از مخاطبان اصلی مذاکرات هیأت بلندپایە ای بود کە از تهران برای مذاکرە وارد این شهر شدەبود.
آیت الله هاشمی رفسنجانی، بنی‌صدر، آیت‌اللە شهید بهشتی و آیت‌اللە طالقانی و . . از جملە اعضای این هیأت بودند. 
ششم فروردین 1358 او با صدور اطلاعیەای اعلام کرد: "از آنجائی کە محتوای جمهوری اسلامی نامعلوم است، از شرکت در رفراندوم برای جمهوری اسلامی در ایران خودداری میکنم."

ملاقات با حضرت امام خمینی( ره )

یک ماە بعد و بە دعوت وزیر کشور وقت بە تهران و قم رفت؛ در این سفر با حضرت امام خمینی ( ره ) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مهدی بازرگان نخست وزیر وقت و وزیر کشور و تعدادی از دیگر مسئولان دیدار و گفتگو کرد. مرحوم امام خمینی ( ره ) هنگام خداحافظی به ماموستا می گوید: "من امنیت کردستان را از شما می خواهم." او نیز با نشان دادن مقصد اصلی و پلید خود مبنی بر جدایی از خاک ایران در پاسخ می گوید: "من هم خواهان خودمختاری کردستان از شما هستم."
اقامت در کوهستان

از 28 مرداد 1358 ماموستا شیخ عزالدین همراە مبارزین کردستان در مناطق کوهستانی مستقر می شود و از طریق رسانەهای بین‌المللی و دیدار با خبرنگارانی کە مخفیانە بە ملاقات او می آمدند درباره خواست های جدایی طلبانه سخن می گفت.

در پاییز همان سال چندین نشست با نمایندگان اعزامی دولت کە بە منظور مذاکرە از تهران بە مناطق مرزی سردشت آمدە بودند انجام گرفت. در همین روزها "هیأت نمایندگی خلق کرد" تشکیل شد کە ریاست آن را شیخ عزالدین حسینی برعهدە گرفت و حزب دموکرات کردستان، کومەلە و شاخە کردستان چریک های فدایی دیگر اعضای آن بودند.
21 آذرماە 1358 نخستین و تنها جلسە رسمی مذاکرە بین هیأت ویژە دولت و هیأت نمایندگی خلق کرد در مهاباد برگزار گردید.
تا پایان همان سال جلسات و نشست های پراکندەای میان نمایندگان دولت و نیز فرستادگان امام خمینی بە کردستان با ماموستا و سازمانهای سیاسی بە منظور ازسرگرفتن مذاکرات رسمی برگزار شد که همه بی نتیجه ماند. 
در اوائل سال 1361 ماموستا شیخ عز الدین حسینی نمایندە ویژەای بە اروپا اعزام کرد.
پاییز همان سال او 9 هفتە ای سفری بە پاریس و سپس بە عربستان سعودی انجام داد. 
طی سالهای 1367 تا 1384 شیخ عز الدین حسینی در مناطق مرزی ایران و عراق در کردستان زندگی می کرد و فعالیت هایش را از راه دادن اطلاعیە و و تبلیغ دیدگاههایش بە شیوەهای گوناگون ادامە می داد. در همین مدت بود کە محل اقامت او در منطقە مرزی استان سلیمانیە هدف حملە هواپیماهای جنگی عراق قرار گرفت که در آن مادر و فرزند خردسالش کشته و او،همسرش و نه نفر از فعالان کرد زخمی شدند. 

سال 1367 برای دیدار با یاسر عرفات رهبر وقت تشکیلات خودگران فلسطین بە کشور تونس مسافرت کرد و سپس بە سوئد و فرانسە رفت و مجددا بە کردستان برگشت.

او از سال 1369 تا زمان مرگ خود در سوئد زندگی میکرد . 


برچسب‌ها: ماموستا عزالدین حسینی, آیت الله سید محمود طالقانی, مهندس مهدي بازرگان؛آيت الله هاشمي رفسنجاني, امام خميني
نوشته شده در تاريخ دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۴ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک