بیوگرافی
 
سعی کردم تو این وبلاگ بیوگرافی مشاهیر ایران و جهان رو واسه دوستای عزیزم بذارم ..

 

 

مهندس حبیب نفیسی (زادهٔ ۱۲۸۷ در رشت، درگذشت ۱۳۶۳ در تهران) مؤسس دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران). او مؤلف نخستین قانون کار در ایران بود.

پدرش دکتر علی‌اصغر مؤدب‌نفیسی (مؤدب‌الدوله) نخستین وزیر بهداری ایران بود. نفیسی در سال ۱۳۰۸ در تهران دیپلم گرفت و برای ادامه تحصیل با خرج ارتش به اروپا رفت. پس از اخذ درجه مهندسی فنی به ایران بازگشت و با درجه افسری وارد ارتش شد. بعد از شهریور ۱۳۲۰ به مدیرکلی وزارت پیشه و هنر رسید. در سال ۱۳۲۵ به معاونت وزارت کار رسید و در کابینه ۳۸ روزه حسین علاء (در سال ۱۳۲۹) کفالت وزارت کار را عهده‌دار شد. پس از روی کار آمدن محمد مصدق به سمت وزیرمختاری ایران به آمریکا رفت. او پس از بازنشستگی اجازه تأسیس یک دانشگاه فنی را گرفت و به نام «تکنو نفیسی» نامگذاری کرد و از این راه مداخل زیادی عایدش گشت.

سعید نفیسی عموی وی بود و دکتر میرزا علی‌اکبر خان نفیسی مشهور و ملقب به ناظم‌الاطباء کرمانی پدربزرگ او و برهان الدین نفیس بن عوض بن حکیم کرمانی یا برهان‌الدین کرمانی از اجداد او بودند .

نفیسی علاوه بر تأسیس پلی تکنیک بنیانگذار دانشگاه‌های علم و صنعت و مازندران نیز بود. علیرضا بذرافشان فیلم مستندی از زندگی وی تهیه کرده‌است.

همسر اول نفیسی دختر ابراهیم حکیمی (حکیم‌الملک) بود و در جوانی درگذشت. همسر دوم او عظمی عدل دختر یوسف‌خان مکرم‌الملک و خواهر یحیی عدل بود. نفیسی از طریق ازدواج دوم خود با محمدولی فرمانفرمائیان باجناق شد.

مهندس حبیب نفیسی در سال 1287 در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه فرانسوی سن لویی گذراند و در سال 1303 با مدرک دیپلم متوسطه از دبیرستان دارالفنون فارغ التحصیل شد. سپس به فرانسه عزیمت نمود و تحصیلات دانشگاهی خود را در آن جا ادامه داد و دیپلم مهندسی از مدرسه الکترونیک و مکانیک تولز فرانسه دریافت کرد. او بعد از این دوره به آمریکا رفت  و با کسب دیپلم تخصصی در رشته موتور، عضو انجمن مهندسی اتومبیل آمریکا شد و در سال 1316 به ایران بازگشت. نفیسی پس از گذراندن مسئولیت های فراوان در نهاد های مختلف، سمت معاونت فنی وزارت آموزش و پرورش را می پذیرد. وی بلافاصله پس از ورود به وزارت آموزش و پرورش ایده تاسیس پلی تکنیک را دنبال کرد.

از آنجایی که بودجه مصوبی برای تاسیس پلی تکنیک وجود نداشت این کار در ابتدای امر بسیار دشوار به نظر می رسید ولی مهندس نفیسی با عزمی راسخ در راه ایجاد این نهاد آموزش فنی گام بر می داشت. وقتی اطرافیان از او می پرسیدند که بدون بودجه چگونه هزینه های تاسیس دانشگاه را تامین می کند، پاسخ می داد:» گدایی می کنم و پلی تکنیک را تاسیس می کنم.«سرانجام تصمیم بر این شد که از امکانات موجود در هنرسرای عالی فنی، برای آموزش دانشجویان پلی تکنیک بهره گرفته شود. این امر موجب مخالفت کارشناسان آمریکایی شد. زیرا  در ساخت هنرسرای عالی از اعتبارات و کمک های آن ها استفاده شده بود.

مخالفت هایی هم از جانب برخی افراد می شد، مهندس ریاضی، رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران و دکتر مجتهدی ، رئیس دبیرستان البرز، از مخالفین تاسیس پلی تکنیک بودند. گفته می شود مخالفت مهندس ریاضی به خاطر علاقه و عرق خاص ایشان به دانشکده فنی و اعتقاد به انحصاری بودن آن و اینکه در تهران به دانشکده فنی دیگری نیاز نیست و تمامی مهندسین مورد نیاز کشور باید در دانشکده فنی تربیت شوند بود. همچنین تصور می شد که به علت کمبود استاد و تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی و امکانات دیگر، تربیت مهندسین در دانشکده دیگر با کیفیت بالا و سطح علمی قابل قبول امکان‌پذیر نیست.

دکتر مجتهدی، که خود بعدها ریاست پلی تکنیک را عهده دار شد و خدمات زیادی به این دانشگاه کرد نیز در آن زمان به علت اشتراک دبیرستان البرز در زمین مورد نظر برای تاسیس پلی تکنیک با ایجاد آن مخالف بود.

در سال 1333 و یک سال پس از وقوع کودتای 28 مرداد بر علیه دولت دکتر مصدق، بنیاد پهلوی پس از تصرف غیر قانونی حدود 20 هزار مترمربع از قطعه زمین واقع در شمال دبیرستان البرز و جنوب خیابان رشت، آن را به عنوان جایزه خوش خدمتی به سروان خسروانی، از عوامل حکومت نظامی و حامل نامه عزل دکتر مصدق، واگذار می کند.

در بیستم فروردین 1334 دکتر محمود مهران ،وزیر فرهنگ، برای بازپس گرفتن زمین مذکور به دکتر محمد علی مجتهدی متوسل می شود. دکتر مجتهدی با ترفندی استادانه و منحصر به فرد و با اجرای طرحی نمایشی اقدام به کندن تعداد زیادی پی و شفته ریزی در نقاط مختلف زمین و تحت عنوان توسعه دبیرستان البرز می کند که موجب می شود شاه با تعویض زمین واگذار شده به خسروانی موافقت کرده و مجددا آن زمین را به تملک اداره فرهنگ تهران در آورد.

دو سال بعد، این زمین به منظور تاسیس پلی تکنیک به مهندس نفیسی واگذار می شود و اختلاف دکتر مجتهدی و مهندس نفیسی بر سر این زمین ها از همین جا آغاز می شود. گفته شده است که شبها کارگران و دانشجویان پلی تکنیک مرز بین دانشگاه و کالج را تغییر داده و کمی از زمین های البرز را می‌گرفتند و صبح ها دکتر مجتهدی دستور می داده که مرزها را عقب ببرند.

در سال 1337 مهندس نفیسی راهی نیویورک شد تا از کمک های مالی یونسکو که به موسسات آموزش عالی اختصاص داشت برای تاسیس پلی تکنیک استفاده کند. سر انجام با تصویب بودجه یک ملیون و چهارصد هزار دلاری از جانب یونسکو پلی تکنیک فعالیت خود را آغاز کرد.

با تاسیس پلی تکنیک، مهندس نفیسی ریاست دانشگاه را عهده دار شد. در دوره اول ریاست ایشان ساختمان ها و تجهیزات کارگاه های آموزشی لازم برای رشته های مکانیک، برق و الکترونیک، ساختمان، نساجی، شیمی و بازرگانی تکمیل شد و کتابخانه و امکانات ورزشی نیز فراهم گردید. البته در مراحل اولیه، برخی دانشکده ها در مکان های اجاره ای خارج از محیط دانشگاه شروع به کار کردند که بعدا به محل دانشگاه منتقل شدند.

در سال 1341 با روی کار آمدن کابینه دکتر امینی، مهندس نفیسی از ریاست پلی تکنیک برکنار شد. این امر موجب برافروخته شدن احساسات دانشجویانی شد که دوستدار ایشان و پلی تکنیک بودند. در روزهای 10 الی 16 تیر ماه 1341 دانشجویان در جلسات امتحان حاضر نشدند و در عوض،  همگی مشغول نوشتن پلاکارد و شعار بودند. روی دیوارها، روی زمین، همه جا شعار »نفیسی به خانه ات برگرد« نوشته شده بود. بچه ها در و دیوارها را سفید کرده بودند و همه جا شعار نوشته بودند. تا این که روز چهارشنبه  13 تیرماه دانشگاه را بستند به طوری که از چهار راه کالج جلوتر نمی شد رفت و پلیس همه جا را محاصره کرده بود. روز چهاردهم تیر ماه عده ای از دانشجویان نزد معاون وزارت فرهنگ رفتند ولی وی جواب رد داده و گفته بود: » دستور می دهم شما را به سربازی ببرند و سر شما را با حلبی ببرند!«

روز شنبه 16 تیر دانشجویان به منزل مهندس نفیسی رفتند. ایشان ضمن نصیحت و راهنمایی، از دانشجویان خواستند که برای جلوگیری از انحلال پلی‌تکنیک، امتحان بدهند و سر انجام از روز یکشنبه 17 تیر امتحانات از سر گرفته شد و یک عده از وزارت فرهنگ نیز سر جلسه، مراقب و مواظب حرکات دانشجویان بودند.

پس از برکناری مهندس نفیسی، دانشجویان و فارغ التحصیلان پلی تکنیک مراسمی با شکوه برای تودیع ایشان در سالن اجتماعات دبیرستان البرز برگزار کردند. مهندس نفیسی بعد از برکناری برای چندسالی به امریکا رفت و سرپرستی دانشجویان ایرانی در امریکا را به عهده گرفت.

پس از برکناری مهندس نفیسی، دکتر عابدی ریاست پلی تکنیک را به عهده گرفت. دانشجویان که از این انتصاب نا راضی بودند هر روز در روزنامه های کشور ریاست دانشگاه را به دکتر عابدی تسلیت می گفتند و با اعتصابات و تظاهرات گوناگون خواستار بازگشت مهندس نفیسی به پلی تکنیک بودند سرانجام پس از چهار ماه دکتر عابدی به خاطر فشار اعتراضات دانشجویی استعفا داد و دکتر محمد علی مجتهدی به ریاست دانشگاه پلی تکنیک منصوب شد.

دکتر مجتهدی موفق شد بودجه سالیانه پلی تکنیک را به 45 میلیون ریال رسانده و با استخدام متخصصین خارج از کشور که عموما از شاگردان قدیم البرز و یا فارغ التحصیلان پلی تکنیک بودند، سطح علمی و کیفیت پلی تکنیک را به حدی بالا برد که در کنکور های سال های 42 و 43 و 44 با استقبال بسیار زیاد دیپلمه های ممتاز ریاضی کشور مواجه شد.

دکتر مجتهدی برای مصرف بودجه تعیین شده و جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی، هیئت امنای 9 نفره ای را به تصویب رساند که متشکل بود از 6 نفر از اساتیدِ بنام، که هرکدام دریک رشته از 6 رشته پلی تکنیک صاحب نظر بودند به اضافه نمایندگان وزارت دارایی و فرهنگ و تصمیمات مالی را از طریق این هیئت امنا به اجرا در می آورد.

در دوره ریاست دکتر مجتهدی راه و رسمی که از سال 1340 با تشکیل شورای صنفی برای پیگیری حقوق صنفی دانشجویان برقرار بود، به نحو بهتری ادامه پیدا کرد و دکتر مجتهدی خود مشوق فعالیت های قانونی این شورا بود.

مهندس نفیسی پس از چهار سال به درخواست مسئولین وقت از امریکا به ایران بازگشت تا دوباره ریاست پلی تکنیک را به عهده بگیرد. شبی که مهندس نفیسی به ایران بازگشت دانشجویان و فارغ التحصیلان پلی تکنیک به فرودگاه رفتند و استقبال بی نظیری از ایشان به عمل آوردند.

متاسفانه در دوره دوم ریاست مهندس نفیسی بر پلی تکنیک، روابط دانشجویان با وی کمی تیره شد. برخی دانشجویان در شرایط حساس آن روزگار گمان می کردند که مهندس نفیسی وابسته به رژیم است و اقدامات او در راستای تحکیم بنیان های قدرت است. مهندس نفیسی در پاسخ به این گونه اتهامات گفته بود :»من نمی توانستم پلی تکنیک، علم و صنعت، تکنیکوم و . . . را راه بیندازم و در صورت شاه تف بیندازم.« همچنین دانشجویان آن دروه که اکثرا از رتبه های برتر رشته ریاضی بودند با طرح نفیسی مبنی بر تربیت مهندس عملی(مهندسی که فقط تئوری نداند و در عرصه عمل هم آموزش دیده باشد.) مخالفت می کردند و حتی واژه عملی را نا مناسب می دیدند و با آن مخالف بودند. دولت وقت هم با سوءاستفاده از این فضا دائما مهندس نفیسی را به خاطر مسائل مختلف تحت فشار قرار می داد تا ایشان را مجبور به استعفا کند و سرانجام موفق هم شد و مهندس نفیسی پلی تکنیک را ترک کرد.

در سال 1358 مهندس نفیسی دستگیر و به زندان عشرت آباد منتقل و از آنجا به زندان اوین برده می شود. مهندس نفیسی که در دوران خدمتش کمترین گرایشی به مسایل سیاسی نداشت هشت ماه و نیم در زندان به سر برد. در آنجا از مسئول زندان در خواست کرد که دو اتاق در اختیارش بگذارند تا برای زندانیان کارگاه برقرار کند و آن ها را آموزش دهد که این درخواست با جواب منفی مقامات زندان مواجه شد.

روز محاکمه مهندس نفیسی تعداد زیادی از فارغ التحصیلان پلی تکنیک در دادگاه حاضر شدند و جو خاصی محاکمه را تحت الشعاع خود قرار داد. نماینده دادستان در کیفر خواست مطرح کرد که پدر بزرگ مهندس نفیسی، ناظم الاطباء، طبیب ناصر الدین شاه بوده است و در نتیجه ایشان نسل اندر نسل در خدمت طاغوت بوده اند. در این جا آیت الله محمدی گیلانی، قاضی دادگاه، به نماینده دادستان گفت: » پسر را که به جای پدر نمی کشند.« ادامه کیفر خواست، اتهامات ایشان را تاسیس مدارس مختلط گوناگون اعم از پلی تکنیک و علم وصنعت و تکنیکوم و ... اعلام کرد که باز هم آقای گیلانی می گفت :»این ها که گفتید همه خدمات آقای مهندس نفیسی بود اتهامات ایشان چیست؟« از دیگر موارد اتهام مهندس نفیسی نگهداری یک تفنگ تزئینی اعلام شد که نفیسی گفت :»این تفنگ تزئینی است بیایید با همین تفنگ مرا بکشید!« اتهام دیگر ایشان معرفی یک جوان به ساواک اعلام شد که در همان جا پدر آن جوان از جا بر خاست و گفت: »پسر من صحیح و سالم است و این اتهام دروغی بیش نیست«. پس از آن فارغ التحصیلان پلی تکنیکِ حاضر در دادگاه که در میان آن ها چهره ی برخی انقلابیون و مسئولین نهاد های مختلف دیده می شد، هر یک شهادت دادند و از مهندس نفیسی دفاع کردند.

پس از آن آیت الله محمدی گیلانی خطاب به مهندس نفیسی گفت :»جناب استاد محترم، خواهش می کنم بیایید کنار بنده بنشینید.« در اینجا جو دادگاه بسیار پر هیجان شده و همه به سمت مهندس نفیسی هجوم می آوردند تا ایشان را ببوسند.

مهندس نفیسی پس از آزادی از زندان به خاطر ضربه روحی بزرگی که ماجرای دستگیری و محاکمه به ایشان وارد کرده بود دیگر آن انسان سابق نبود و پس از رفتن به آمریکا و دیدن فرزندان و بازگشت به ایران در سال 1363 به علت نارسایی خون به مغز در گذشت.

نام پلی تکنیک به نام نفیسی گره خورده است. در زمانی که مقاومت های زیادی در برابر تاسیس پلی تکنیک صورت می گرفته است او روزی در جمعی که خارجیان زیادی حاضر بودند گفته بود :»مادامی که بیرق ایران این جا هست من پلی تکنیک را به وجود خواهم آورد. این جا مملکت من است نه مملکت شما و اگر نگذارید اینجا این کار را بکنم می روم در کویر لوت یک چادر می زنم و آنجا را می کنم پلی تکنیک«.


برچسب‌ها: مهندس حبیب نفیسی, محمدولی فرمانفرمائیان
نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲ توسط آ . پاسارگاد
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک